تبدیل انقلاب‌های مخملی به جنگ‌های نامتعارف: ایران، جنگ ترکیبی (هیبریدی) و محور مقاومت

برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی‌ارشد در رشته روابط بین‌الملل با گرایش حکمرانی و امور جهانی، به تازگی در پژوهشکده دولتی روابط بین‌الملل مسکو (MGIMO) ثبت‌نام کرده بودم، همان زمان ‌که اعتراضات یورومیدان در اوکراین آغاز شد. چند ماه پس از شروع اعتراضات، قبل از فوریه ۲۰۱۴، یکی از همکاران سوری‌ام به من گفت که چقدر این ناآرامی‌ها یادآور اتفاقاتی است که سه سال است در کشورشان رخ می‌دهد. به دلایلی، این موضوع جرقه‌ای در ذهنم ایجاد کرد تا به مقایسه این دو مبارزه با محوریت تغییر رژیم بپردازم.

من باید پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد نیز می‌نوشتم، بنابراین شروع به کار کردم تا ناآرامی‌های مورد حمایت آمریکا در سوریه و اوکراین را کشف کنم، و سرانجام نتیجه گرفتم که این شکل جدیدی از جنگ است و می‌خواهم آن را جنگ‌های ترکیبی  بنامم، چراکه این اصطلاح در آن زمان رایج بود، گرچه به ادعای غربی‌ها این اصطلاح به دخالت روسیه در اوکراین اشاره دارد. این کتاب نسخه ویرایش شده و تکمیل شده پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد من است که از دوست سوری‌ام الهام گرفته‌ام. شاید اگر همکار من از آنچه دیده بود حرفی نمی‌زد، هرگز به ذهنم نمی‌رسید که در مورد این موضوع بنویسم.

پس از فارغ‌التحصیلی، تحقیقاتم را در مورد جنگ‌های ترکیبی در سراسر نیمکره شرقی، که به پشتیبانی آمریکا انجام می‌گرفت، گسترش دادم و سرانجام کتاب الکترونیکی “قانون جنگ ترکیبی: نیمکره شرقی” را منتشر کردم که در آمازون کیندل (Amazon Kindle) موجود است. تمام مقالاتی که در شرح کتاب آمده است برای افرادی که به مطالعه مناطق خاصی علاقه‌مند هستند، به صورت جداگانه و رایگان در مجله آنلاین Oriental Review  آمده است. من آن‌‌ها را در سایت منتشر کردم تا همه بتوانند به طور یکسان به نگرش و نظراتم دسترسی داشته باشند و امیدوارم به راه‌حل‌هایی (آنچه من “امنیت دموکراتیک” می‌نامم) برای مقابله با جنگ‌های ترکیبی برسیم.

اولین کتاب من اواخر سال ۲۰۱۵ توسط کالج دفاعی ناتو به عنوان نمونه‌ای از ادراک روس‌ها از جنگ ترکیبی منتشر شد که اولین بار در صفحه دوم مقاله تحقیقی آنها مورخ نوامبر ۲۰۱۵ با موضوع “تفکر نظامی نوین روسیه: جنگ غیر خطی و کنترل انعکاسی” بود و دومین بار دسامبر ۲۰۱۵ در صفحه ۱۰ مقاله شماره۲۴ با موضوع “پاسخ ناتو به تهدیدهای ترکیبی” منتشر شد. به عنوان متخصص شناخته شده در سطح بین‌الملل در شاخه نوظهور مطالعات امنیتی، خود را موظف دانستم که روی این موضوع کار کنم و در تمام ابعاد جنگ‌های ترکیبی و کشورهایی که بیشتر هدف این جنگ‌ها هستند تخصص یابم.

اساساً جنگ‌های ترکیبی به تمام رقابت‌های غیر دوستانه بین کشورها اطلاق می‌شود، نه فقط آنهایی که نیروی نظامی را به خدمت می‌گیرند. بنابراین آن را به عنوان یک مفهوم جامع (چتر) برای مطالعه انواع تجاوزات غیرمتعارف بین دولت‌ها در نظر میگیرند که بسیار گسترده و قابل اجرا است. بسیاری از کشورها توانایی نظامی خود را آنقدر ارتقا داده‌اند که می‌توانند صدمات غیرقابل جبرانی به دشمنان خود وارد کنند، به همین دلیل امروزه معمولاً کشورها برای جلوگیری از تشدید تقابل‌های نظامی، حملات غیر مستقیم به کشورهای هدف را برمی‌گزینند (یا آنکه تقابل نظامی را حداقل تا زمانی که دولت هدف به قدری تضعیف شود که پاسخ نظامی جدی را در بر نداشته باشد، به تاخیر می‌اندازند).

کتاب اول من در زمینه انتقال از انقلاب‌های مخملی به جنگ‌های غیرمتعارف است؛ در حالی‌که کتاب دوم من مجموعه‌ای از تقریبا ۵۰ ارزیابی خطرات استراتژیک در مورد چگونگی استفاده از این روش جنگی برای بی‌ثبات کردن طرح راه ابریشم جدید چین (BRI) در سراسر نیمکره شرقی است. هر دو نگرش مستقیماً برای خاورمیانه و به ویژه ایران کاربرد دارند که پیشتر و در جریان نخستین از سر گیری جنگ ترکیبی مورد هدف واقع شده بود (که این جنگ به هیچ وجه تنها شکل تهاجم نامتعارف نیست) و همچنین به این دلیل که ایران یک شریک جدی برای چینی‌ها محسوب می‌شود که تلاش می‌کند در طرح راه ابریشم جدید به مهره‌ای اصلی در منطقه تبدیل شود.

کشورهایی که “اسرائیل” را به رسمیت نمی‌شناسند و همچنین مخالف آرمان ایالات متحده برای سلطه در منطقه هستند، انواع مختلف جنگ‌های ترکیبی را در چندین دهه تجربه کرده‌اند، این بدان معناست که برای درک بهتری از مفهوم جنگ ترکیبی و تکامل آن در طول زمان نمونه‌های زیادی وجود دارد. صادقانه بگویم، اگر کسی در حال یادگیری مفهوم جنگ ترکیبی است و می‌خواهد از وسعت و عمق تمام ابعاد آن آگاه شود، هیچ منطقه‌ای برای مطالعه جنگ ترکیبی بهتر از خاورمیانه نیست. گرچه به‌طور بالقوه طاقت فرسا است، اما با راهنمایی درست می توان به سرعت از این طریق با روش‌های جنگ ترکیبی به خوبی آشنا شد.

فقط به دلایل تاریخی نیست که باید جنگ‌های ترکیبی را در خاورمیانه مورد مطالعه قرار داد، بلکه باید معاصر آن را نیز بررسی کرد، زیرا امروزه ایران و سایر کشورها مانند سوریه، لبنان و یمن قربانی این روش جنگی می‌باشند. فشار شدید اقتصادی با عناصر تروریستی و مبارزات شدید جنگ اطلاعاتی همراه است تا مردم را به انجام اقدامات خاصی تحریک کند یا حداقل افکار آنها را مطابق مدل‌های پیش‌بینی شده توسط متجاوزان خارجی تغییر دهد. این جرقه خط سیری است که من در اولین کتاب خود مبنی بر تبدیل انقلاب‌های مخملی به جنگ‌های غیرمتعارف تحلیل کردم.

با این توضیح، بسیار مبرهن است که کشورهای مذبور همچنان از جنگ ترکیبی زیان می‌بینند. در برخی از آنها مانند یمن و سوریه، دخالت آشکار نیروهای نظامی خارجی و خرابی‌هایی که در کشورهای هدف ایجاد کرده‌اند، آنها را همانند لیبی ساخته است. با این حال، آنچه این کشورها را از نمونه‌های لیبی متفاوت می‌کند این است که این مبارزات نظامی کلاسیک تاکنون نتوانسته‌اند به اهداف خود مبنی بر تغییر رژیم دست یابند، به همین دلیل است که آنها موارد بسیار نادری برای مطالعه هستند تا چرایی آن را بررسی کرده و از این نگرش درس‌هایی بیاموزیم.

در سال‌های اخیر به جز حمله نظامی کلاسیک، هر حیله‌ای علیه ایران به کار گرفته شده است و حتی این حیله هم در طی جنگ اول خلیج فارس با تحریک آمریکا به عراق به مدت ۸ سال اجرا شد. امروزه رایج‌ترین اشکال جنگ ترکیبی علیه ایران از نوع اقتصادی، اطلاعاتی و تروریستی است. کمپین به اصطلاح “فشار حداکثری” برای از بین بردن اقتصاد ایران به موازات جنگ اطلاعاتی است که مردم را به سمت حمایت از تغییر رژیم گمراه می‌کند. در تمام این مدت برخی تهدیدهای تروریستی هنوز هم فراوان هستند، هم تهدیدهای گروه‌های تروریستی که قبلاً تاسیس شده‌اند، هم تهدیدهای نهفته‌ای که ممکن است ناشی از شرکت‌کنندگان در انقلاب مخملی باشد که هنگام”اعتراضات” (شورش ها) خود اقدامات تروریستی انجام می‌دهند.

به نظر من مهم‌ترین موضوعی که باید مورد توجه قرار گیرد ابعاد اقتصادی و اطلاعاتی است زیرا نیروهای مسلح ایران توانایی خود را در خنثی کردن بیشتر تهدیدات تروریستی ثابت کرده‌اند. اقتصاد باید تثبیت شود تا افراد ناامید، تحت تاثیر كارزارهای اطلاعاتی ضددولتی قرار نگیرند تا مبادا آنها را به مشاركت در ایجاد انقلاب مخملی تحریک کنند یا حداقل اینکه با كسانی كه به دنبال تغییر رژیم هستند همکاری نکنند. در اصل، اطمینان از “امنیت دموکراتیک” (استراتژی‌های ضد جنگ ترکیبی) از امنیت معمولی دشوارتر است زیرا تهدیدهای جنگ‌های ترکیبی بسیار انعطاف‌پذیرتر و سازگارتر هستند. آنها همچنین ملموس نیستند، به همین دلیل شناسایی و مقابله با آنها چالش برانگیزتر است، به ویژه در زمان ایجاد تغییرات مثبت.

به طور خلاصه، ایران در برابر تهدیدهای جنبشی (فیزیکی / نظامی) مربوط به جنگ ترکیبی مقاومت کرده است اما باید همچنان وضع دفاع “امنیت دموکراتیک” خود را در حوزه‌های اقتصادی و اطلاعاتی بهبود بخشد، که باتوجه به ماهیت چنین تهدیداتی، امری پایان‌ناپذیر است. تدابیر جنگی که به کار گرفته می‌شوند باید اقتصاد را تثبیت کرده و روحیه میهن‌پرستی را در جامعه تقویت کنند. درست مثل جنگ‌های ترکیبی که تهدیدهای سازگارانه هستند، “امنیت دموکراتیک” نیز باید مجموعه‌ای از راه‌حل‌های سازگارانه باشد که همیشه در پاسخ به تهدیدهایی که هدف آن خنثی کردن است، تغییر کند.

جدیدترین ها

جنگ روسیه – اوکراین و نتایج آن بر جنگ...

مقدمه بیش از یک سال است که از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد ، عواقب...

 ایدئولوژی تضاد ایالات‌متحده در عرصه نظام بین‌الملل

در عرصه سیاست خارجی، تحلیل سیستمی زیر را از سیاست خارجی کشورها ارائه می‏دهم و...

احیای داعش و بحران‌سازی، تلاش مشترک آمریکا و رژیم...

امیر نظامی مقدم؛ دبیر اندیشکده راهبردی مقاومت دانشگاه امام صادق علیه السلام چکیده مجموعه ملاحظات استراتژیکی...

ایران و قفقاز؛ خاک_شیشه_استخوان

پدیدار شناسی سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز از نگاه نظریه رئالیسم تحولاتی که در...

بررسی جایگاه هویت ملی در راهبرد دفاع ‎همه ‎جانبه...

1. امنيت هستي‌شناختي نظريه امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل برگرفته از نظريه وجود انساني آنتوني...

اتحاد در قاره سیاه

بررسی فرصت‌های همکاری جمهوری اسلامی و فدراسیون روسیه در قاره آفریقا ایران و آفریقا داستانی...

نگاشت های محبوب

نظرات

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

نه + 4 =