توافق‌نامه ۲۵ ساله ایران و چین یک همکاری استراتژیک متقابل بین دو ملت ایجاد می‌کند

مشارکت اقتصادی و امنیتی ایران و چین برای هر دو طرف بسیار مهم و سودمند است. این توافق بیانگر مرحله جدیدی در ایجاد یک همکاری استراتژیک دوطرفه بین دو کشور است که دامنه وسیع‌تر و عمیق‌تری نسبت به روابط کنونی بین چین و ایران دارد. این توافق‌نامه از همکاری‌های گسترده‌تر و محکم‌تری در زمینه انرژی، زیرساخت‌ها، ارتباطات از راه دور، امور مالی و امنیتی برخوردار است که همگی به منافع ملی حیاتی هر دو کشور تعلق دارند. چین تضمین میکند طی ۲۵ سال آینده در ازای عرضه ثابت و پایدار نفت ایران با قیمت مناسب، در بخشهای مذکور تا سقف ۴۰۰ میلیارد دلار آمریکا، سرمایه گذاری کند. با توجه به این امر، همچنین می توان این مشارکت جدید را به عنوان  نسخه ارتقا یافته و جامع‌تری از روابط همکاری بین دو ملت در نظر گرفت.

این قرارداد یک بسته برد-برد برای دو طرف محسوب می‌شود و بدون تردید بهترین معامله‌ای است که ایران می تواند انتظار داشته باشد تا تحت  تحریم های ظالمانه‌ای که توسط آمریکا و به طور کلی غرب اعمال شده است، از خارج از کشور منافعی بدست آورد. اگر هر دو کشور چین و ایران صادقانه به این قرارداد پایبند باشند و به طور جدی تعهدات خود را انجام دهند، پیمان همکاری جدید، با مزایای اقتصادی و سایر منافعی که دربر دارد، متقابلا به پیشبرد منافع اصلی ملی دو کشور و تحکیم مواضع استراتژیک مربوطه درعرصه جهانی به طور موثر کمک می‌کند.

این توافق‌نامه 25 ساله اگر یک بار با حسن نیت و ثبات و پایداری با موفقیت انجام شود، قطعاً به تقویت ظرفیت‌های مربوط به ایران و چین و ارتقا مقاومت آنها در برابر سیاست فشار حداکثری ایالات متحده کمک خواهد کرد و ایران را به طور ویژه قادر خواهد ساخت تا در برابر اقدامات دولت ترامپ درایجاد رعب و وحشت ، دخالت و تضعیف حاکمیت و امنیت ملی ایران بایستد و تأثیرات بسیار مخرب و زیان آوری که توسط تحریم های آمریکا بر اقتصاد و رفاه مردم ایران تحمیل شده است را کاهش دهد.

ترامپ قصد دارد چین را تضعیف و منزوی کند چرا که او و پیروانش در واقع چین را به عنوان اصلی ترین رقیب استراتژیک و مخالف برتری آمریکا در جهان می دانند؛ در حالی که بینش و اقدامات ضد ایرانی ترامپ، همدتا توسط هسته‌ی اطرافیان طرفدار اسرائیل وی، حامیان او در سطوح بالاتر محافل سیاسی ایالات متحده و طرفداران عمدتاً اونجیلیک او در جامعه آمریکا که لابیهای یهودی، نفوذ سیاسی بی حدی بر آنها دارند، شکل گرفته است. چنین موضع گیری سختگیرانه و غیرمنطقی از جانب ترامپ و طرفدارانش و سیاستگذاری‌های حاصل از آن قطعا به منافع ملی ایالات متحده از نظر اقتصادی و اخلاقی به شدت آسیب می رساند.

توافقنامه مزبور گامی عظیم و  قاطع در آستانه رسیدن به اوج و بلوغی جدید از همکاری دوجانبه برای پیشرفت دو کشور چین و ایران است و منافع فوق العاده‌ای را برای دو طرف به همراه دارد. این سند تعاملات بیشتری در زمینه انرژی، زیرساخت‌ها، اقتصاد و امنیت ملی در بر دارد و حدود ۴۰۰ میلیارد دلار آمریکا (۸/۲ تریلیون رنمینبی (واحد پول چین)) مبلغ سرمایه‌گذاری چین به ایران را متضمن می‌شود که حدوداً ۱۰۰ پروژه از جمله بندر، راه آهن و ساخت فرودگاه، شبکه‌های مخابراتی، بانکی ، و ذخایر انرژی را شامل می شود. همچنین این دو کشور آمادگی دارند تعاملات خود را در بخش دفاعی از جمله آموزش‌های مشترک نظامی و مانورها ، توسعه مشترک سلاحها و به اشتراک گذاشتن اینتلیجنس و اطلاعات نظامی تعمیق بخشند. این توافقنامه بر اساس اصول منافع ملی دوطرفه، انصاف و معامله به مثل استوار است و به تقویت و پیشبرد منافع ملی استراتژیک هر دو کشور کمک می کند.

گزارش شده است که برخی از دانشمندان یا متخصصان و همچنین رهبران سیاسی سابق در ایران ادعا کرده‌اند که این معامله به معنای فروش ایران به چین است زیرا بر اساس این توافق، صادرات نفت ایران به چین ارزان تر از حد معمول است. اما همانطور که یک دیپلمات ارشد سابق ایران به درستی بیان کرده است، صادرات نفت، “خط نجات” اقتصاد ایران به شمار می آید و در شرایط کنونی، به دلیل تحریم های ظالمانه اعمال شده توسط ایالات متحده و غرب، تمام راه ها به جز راه چین مسدود است. بنابراین حداقل تا لغو تحریم‌ها، می‌توان  توافق‌نامه با چین را به عنوان گزینه بهینه برای ایران در نظر گرفت.

با این وجود، اگر از محتوای حقیقی توافق‌نامه، تعهدات چین و ایران را قضاوت کنیم مطمئنا به نظر می‌رسد که این تعهدات کم و بیش یک طرفه و نامتعادل هستند، چرا که چین  در زمینه های مختلف صنایع مدرن، در ایران سرمایه گذاری کرده و به آن کمک خواهد رساند، اما آنچه که از طرف ایران پیشنهاد می‌شود کاملاً یکنواخت به نظر می‌رسد؛ یعنی فقط صادرات نفت. مسلماً چین در توسعه اقتصادی و صنعتی، ایران را راهنمایی می‌کند، اما این تضاد و تقابل در تعاملات دوجانبه که در توافق نامه منعکس شده است، همچنان به قدری یک طرفه به نظر می‌رسد که نمی‌تواند برای ایران کاملاً مفید و سودمند باشد. برای جبران یا کاهش این عدم تعادل در اینجا نویسنده فروتن شما دو توصیه ارائه داده است؛ جبرانی که از طریق متنوع سازی و غنی سازی زمینه‌های همکاری ایران با چین و استفاده از تخصص چین برای کمک به ایران در توسعه نقاط قوت صنعتی و فناوری خود در طولانی مدت حاصل می شود:

اول اینکه ایران باید تشویق شود که علاوه برنفت، کالاهای دیگری نیز به چین صادر کند و در آنجا  به سرمایه گذاری بپردازد و شرکت‌ها یا  معاملات مشترکی در چین ایجاد کند تا کالاهای مختص مناطق ایرانی را تولید کرده و در چین به فروش برساند؛ کالاهایی نظیر صنایع سبک مثل پارچه، ظروف، زیور آلات و دیگر مواردی که ویژگی‌های فرهنگی و تاریخی غنی ایرانی را منعکس می کند و به شدت مورد توجه مصرف کنندگان چینی قرار دارد. چین باید فعالانه آن‌ها را در کشورش پذیرفته و تلاش کند تا تولیدات و فروش آنها در بازار داخلی خود ارتقا یابد.

دوم اینکه، ایران باید مهندسان ، تکنسین ها و کارگران خود را به چین بفرستد تا فن‌آوری‌های مدرن صنعتی و مهارت‌های مدیریتی را از همتایان چینی خود به روشی مستمر و سیستماتیک فرا گیرند. چین باید با ترتیب دادن تورهای مطالعاتی وایجاد مراکز آموزشی خاص علاوه بر شرکت‌ها و کارخانه‌های موجود برای اسکان کارآموزان ایرانی و اطمینان از یادگیری و تسلط آنها بر مهارت‌ها و دانش‌های مهم صنعتی و مدیریتی، به طور فعال همکاری کند. چین همچنین باید به منظور کمک به توسعه و رونق بخشیدن به صنایع و فن‌آوری‌های ایران، کارشناسان و تیم های فنی خود را به طور منظم به ایران اعزام کند تا با همتایان ایرانی خود تبادلات فعال و مثمر ثمر انجام دهد.

عوامل متعددی وجود دارد که بیانگر نقش مهم ایران در سیاست خارجی چین و استراتژی جهانی آن است: اولا، ایران از نظر مساحت جغرافیایی، جمعیت، منابع انرژی و سایر عوامل مربوط به قدرت ملی، قدرت منطقه‌ای بزرگ غرب آسیا محسوب می‌شود و همچنین مدتهاست که صادر کننده اصلی نفت به چین است. ثانیا، ایران در نواحی غربی چین واقع شده است و از نظر ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک به عنوان یک دروازه بان برای چین محسوب می‌شود بنابراین به نظر می رسد ثبات و رفاه ایران در حفاظت از امنیت و ثبات استراتژیک غرب چین بسیار مهم است. ثالثا، ایران مخالف ایالات متحده است و با چین و روسیه رابطه دوستانه دارد این در حالی است که این دو کشور، به ویژه چین ، به طور فزاینده ای به عنوان اصلی ترین دشمن و رقیب ایالات متحده در سال های اخیر دیده می شود، این بدان معناست که ایران و چین با یک دشمن مشترک مواجه هستند و منافع ژئوپلیتیکی طبیعی و مشترکی در ایجاد اتحادی محکم برای مقابله با ایالات متحده دارند و این واقعیت در سیاست خارجی چین، به ایران اهمیت بیشتری می‌دهد.

با توجه به موقعیت جغرافیایی مهم ایران که این کشور را به یک حلقه زنجیره طرح جدید جاده ابریشم چین  تبدیل می‌کند، ایران برای چین یک شریک بی‌بدیل است که باید به نفع خود پیروز باشد. انتظار می‌رود ایران به عنوان یک شریک اصلی تجاری، همکار و گیرنده سرریز صنعت چین و انتقال فناوری نقش ایفا کند.

 به عقیده من اقدامات پروپاگانداییِ فعالترین رسانه‌های غربی که بسیار خصمانه، مشارکت استراتژیک ایران و چین را با تب و تاب، شیطانی می‌خوانند بسیار قابل پیش‌بینی و به سختی قابل اجتناب هستند. رسانه‌های فعال غرب به ویژه ایالات متحده دلایل زیادی دارند که به نفع خودشان  به روابط ایران و چین افترا می‌زنند، زیرا آن‌ها کاملا در چنگال مجموعه نظامی – صنعتی  سلطه جو و جنگ طلب لابی‌های نئوکان و یهودی طرفدار اسرائیل هستند. همانطور که قبلا توضیح داده شد، سازمان‌های رسانه‌ای سیاسی- نظامی در ایالات متحده به دلایل مختلف، بسیار مخالف ایران و چین هستند، زیرا در آینه تحریف که رسانه‌های غربی در امور جهان به آن نگاه می کنند ایران را به عنوان “یک دولت تروریستی اسلامی تندرو”  که به طور غیرقابل مصالحه ای با سلطه منطقه‌ای اسرائیل مخالف است و چین را به عنوان یک “کشور ملّی در حال ظهور با جاه طلبی های جهانی” و “اصلی ترین رقیب غرب که بر نظم جهانی حاکم است” می‌بینند. بنابراین طبیعی است که آنها از این سناریو متنفر و ترسیده‌اند که دو دشمن بزرگ از دیدگاه ایالات متحده آمریکا یعنی ایران و چین دست به دست هم دهند، و اتحادی قوی و پر جنب و جوش برای مقابله و مقاومت در برابر سلطه سیاسی و اقتصادی غرب و دخالت‌های ارزش محور تشکیل دهند.

ایران و چین باید نسبت به مزاحمت رسانه‌های غربی بی‌توجه و آرام باشند و با حسن نیت و پایداری به توافق خود برای اتحاد استراتژیک پایبند بمانند. دو کشور باید نهایت تلاش صادقانه و عینی خود را به کار گیرند تا مواد موجود در توافق نامه را با روحیه حفظ منافع متقابل و دفاع مشترک در برابر دخالت‌ها و خصومت‌های غرب اجرا کنند. ایران همچنین میبایست با تیزبینی وضعیت جناحی و متفرق کنونی آمریکا و سایر کشورهای غربی را که مختص جوامع فرسوده و آشفته پست مدرن غربی است رصد کند و به نفع خود مورد بهرهبرداری قرار دهد. این امر توسط روابط عمومی و  کمپین تبلیغاتی ایران بر روی ایالات متحده و سایر کشورهای غربی قابل اجرا میباشد.

قدرت و نفوذ جماعت یهودی در ایالات متحده در حال حاضر به اوج خود رسیده است، که عامل اصلی تحریک و دامن زدن به سیاست خصمانه و نفرت انگیز آمریکا در چند دهه گذشته برای منزوی و خفه کردن ایران به شمار می‌آید. مشاهده شده است که قدرت یهودیان در ایالات متحده منشا بسیاری از مشکلات پیچیده و شدید امروز جامعه آمریکا است مشکلاتی مانند چپ‌گرایی نهادینه شده و افراطی و ضد سنت گرایی  که منجر به افزایش دو قطبی شدن جامعه آمریکا، سلب مالکیت مردم سفید پوست و سانسورهایی بر علیه آن‌ها شده است، که نمونه آن را در آخرین شورش های جنبش «جان سیاهان ارزش دارد (BLM)» و آنتیفا می‌بینیم که به طور حتم در طولانی مدت واکنش‌های شدیدی را از اکثریت سفیدپوستان در پی خواهد داشت. ایران باید با زیرکی به نفع خود در این شکاف و بی ثباتی موجود در آمریکا نفوذ کند. این امر با حمایت و همکاری نیروها و پایگاه‌های فکری ضد مداخله گرایی جنبش نئوکانی صهیونیستی نظیر انستیتوی بازبینی تاریخی (IHR) ، مجله Barnes Review، جریانات مخالف و هر صدای دوستانه ملی گرای سفیدپوست تحت لوای عدم مداخله گرایی، سنت گرایی، طرفداری از اتحاد کشورهای آریایی و ​​تأکید و انتقال حسن نیت و بی آزاری اسلام شیعی در برابر فرقه‌های سنی صادر کننده تروریسم، طرفدار عربستان سعودی بر ضد ایران تحقق می یابد تا در جامعه ایالات متحده بین مردم مخالفت ایجاد شود و تا حد امکان افکار عمومی درباره سلطه آمریکا به همدردی با ایران تبدیل شود. به طور خلاصه، ایران علاوه بر ایجاد روابط تنگاتنگ اقتصادی با چین، برای خنثی کردن ضربه های اقتصادی آمریکا، باید اقداماتی مبتکرانه در زمینه‌هایی مانند تبلیغات و اطلاعات انجام دهد و با قدرت بکوشد تا در جوامع آمریكا كه نسبت به سیاست رسمی ایران بی اعتماد هستند تصویر و درکی مطلوب از ایران بسازد.

تعمیق روابط چین و ایران که برتری آمریکا را به چالش می‌کشاند بی‌تردید حقیقتی دقیق است. چین دومین اقتصاد ملی بزرگ در جهان است و مطابق با قدرت اقتصادی خود دارای علایق و اهداف بزرگی است. ایران به واسطه وسعت گسترده جغرافیایی، منابع عظیم طبیعی و جمعیت جوان و سرزنده، با پتانسیل های بیکرانش،  یک قدرت منطقه‌ای بزرگ در غرب آسیا است. اکنون هر دو کشور در ظن و خصومت عمیق ایالات متحده قرار دارند. بنابراین اگر ادعا می شود که تعمیق روابط چین و ایران، سلطه آمریکا را به چالش می کشد، چنین خواهد بود. نکته این است که هر دو کشور چین و ایران از حقوق طبیعی و قانونی برای توسعه خود به عنوان یک کشور مستقل برخوردار هستند و سلطه جهانی ایالات متحده از بسیاری جهات ناعادلانه و توهین‌آمیز است، به ویژه در غرب آسیا، به این دلیل که ایالات متحده تصمیم گرفته است طی سال‌های متمادی بیهوده و وحشیانه با ایران دشمنی کند. این دشمنی نشات گرفته از گستاخی، جهل و تعصب آمریکا است و بر مبنای ادعاهای جعلی و جنجالی درمورد “تهدیدات” ایران به آمریکا استوار است که این تهدیدات اصلا وجود ندارند. در حالی که مدام در جستجوی استوار کردن اسرائیل به عنوان ابر قدرت متکبر، بی‌وجدان و ستیزه جو در منطقه است و از حمایت عربستان سعودی منحوس، فاسد و صادر کننده تروریسم برای انزوای ناعادلانه و تحقیر و مهار ایران و زیر پا گذاشتن حقوق قانونی آن برای دفاع از خود و توسعه خود نفع می برد.

 مانند همه ملت های دیگر، ایران حق دفاع از خود، تقویت قدرت ملی خود، حفظ امنیت ملی خود و تلاش برای رفاه مردم خود در برابر همه فشارهای شدید و تحریم‌های ایالات متحده دارد. اگر این بدان معناست که ایران ترجیح می دهد به سمت چین گرایش بیشتری پیدا کند و بر اساس منافع ملی مشترک، خود را با کشور دوم متحد سازد تا راهی برای نجات از فشار حداکثری تحمیل شده توسط ایالات متحده پیدا کند، چه کسی اجازه دارد که گمانه زنی‌های نامعتبر و نظرات عیب‌جویانه در این باره را مطرح سازد؟ گذشته از همه این‌ها اگر سلطه آمریکا کمی خوش خیم‌تر بود یا اگر آمریکا اینقدر شدید و شرورانه علیه ایران فشار وارد نکرده بود مطمئناً ایران با پیام های صمیمانه و صلح جویانه پاسخ می داد. نکته اصلی اینجاست که اگر ایالات متحده بخواهد موضع خصمانه غیرمنطقی و بی‌دلیل  خود را در قبال ایران تغییر دهد، که متأسفانه در حال حاضر بعید به نظر می‌رسد (به‌دلیل همکاری ایران با چین)، تلاش برای دستیابی به آن وضعیت عقلانی در دراز مدت برای هر دو کشور ایران و عناصر روشن فکر در ایالات متحده با ارزش است.

جدیدترین ها

جنگ روسیه – اوکراین و نتایج آن بر جنگ...

مقدمه بیش از یک سال است که از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد ، عواقب...

سیاسی | مرجعیت رسانه‌ای در ایران: چیستی، چرایی و...

گزارش مجمع ایرانی دفاع از حقیقت در موضوع "سیاسی"

 ایدئولوژی تضاد ایالات‌متحده در عرصه نظام بین‌الملل

در عرصه سیاست خارجی، تحلیل سیستمی زیر را از سیاست خارجی کشورها ارائه می‏دهم و...

احیای داعش و بحران‌سازی، تلاش مشترک آمریکا و رژیم...

امیر نظامی مقدم؛ دبیر اندیشکده راهبردی مقاومت دانشگاه امام صادق علیه السلام چکیده مجموعه ملاحظات استراتژیکی...

ایران و قفقاز؛ خاک_شیشه_استخوان

پدیدار شناسی سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز از نگاه نظریه رئالیسم تحولاتی که در...

بررسی جایگاه هویت ملی در راهبرد دفاع ‎همه ‎جانبه...

1. امنيت هستي‌شناختي نظريه امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل برگرفته از نظريه وجود انساني آنتوني...

نگاشت های محبوب

نظرات

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

3 × چهار =