ایران اینترنشنال[1] که یک شبکه ماهوارهای است، از 29 اردیبهشت 1396 مصادف با دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران شروع به کار کرد. محل اصلی استقرار این شبکه در لندن است و به عنوان تنها رسانه 24 ساعته فارسیزبان در خارج از کشور شناخته میشود. مالک اصلی این شبکه، شرکت وُلَنت مدیا و صاحب امتیاز آن در بریتانیا شرکت گلوبال مدیا است. تأمین مالی این شبکه از سوی دربار عربستان سعودی صورت میگیرد. هزینه اولیه این شبکه که از سوی محمد بن سلمان صورت گرفته بود، مبلغ 250 میلیون دلار است که در نوع خود بیسابقه است. در عینحال این شبکه تبلیغات -که مهمترین منبع کسب بودجه برای هر شبکهای میباشد- پخش نمیکند و مشخص نیست بودجه اصلی این شبکه از کجا تأمین میشود.
در این یادداشت قرار است نقاط شباهت و تفاوت میان ایران اینترنشنال و رسانههای جایگزین را بررسی کنیم؛ چراکه برخی تصور میکنند صرف اینکه یک رسانه یا یک شبکهای، روایتی مغایر با روایت رسمی ارائه کند، رسانه جایگزین محسوب میشود. از همین رو لازم است، ابتدا توضیح مختصری درباره رسانههای جایگزین داده شود.
روزنامهنگاری جایگزین[2] آن نوع روزنامهنگاری را دربرمیگیرد که بهوسیله افراد بیرون از سازمانهای رسانهای جریان اصلی تهیه میشود. روزنامهنگاری جایگزین یک عمل اجتماعی است و طیف وسیعی از فعالیتهای رسانهای را شامل میشود به همین دلیل روزنامهنگار جایگزین یک فعال اجتماعی سیاسی است و به عنوان یک رسانه مستقل[3] شناخته میشود.
نقاط شباهت میان ایران اینترنشنال و رسانههای جایگزین
- مهمترین ویژگی ایران اینترنشنال که سبب میشود در نگاه اول آن را یک رسانه جایگزین بدانیم این است که از جریان اصلی[4] مستقل است. منظور از جریان اصلی رسانههایی است که در جمهوری اسلامی ایران فعال هستند و نظم موجود را بازتولید میکنند؛ از جمله آنها میتوان به صداوسیما اشاره کرد. ایران اینترنشنال رسانهای بود که از صداوسیما و قرائتی که حکومت جمهوری اسلامی ایران سعی در انتشار آن دارد جداست و خط خبری خود را پیگیری میکند.
- یکی از ویژگیهای مهم رسانههای جریان اصلی بازتولید هنجارهای موجود در جامعه و تثبیت آنهاست. اما فلسفه رسانههای جایگزین این است که هنجارهای موجود را به چالش میکشند. ایران اینترنشنال نیز رسانهای است که هنجارهای پذیرفتهشده جامعه را به چالش میکشد و اخباری به مخاطبان خود ارائه میدهد که با قرائت رسمی فاصله دارد. در واقع سعی دارد ابعاد و زوایا و روایتهایی از جامعه را بازنشر دهد که جریان اصلی به آن نمیپردازد.
- ویژگی دیگر رسانههای جایگزین، حمایت و بازنشر صداهایی در جامعه است که کمتر شنیده میشوند. ایران اینترنشنال در زمان آشوبهای دیماه 1396 و آبان 1398 این مهم را انجام میداد و صدای معترضین را منعکس میکرد.
- از دیگر ویژگیهای رسانههای جایگزین که ایران اینترنشنال هم از آن برخوردار است، ارتباط و تعامل مستقیم با مخاطبین است و در واقع یک ساختار تعاملی در آن وجود دارد. در رسانههای جریان اصلی شهروندان صرفا برای تأیید سیاستهای اتخاذشده بهکارگرفته میشوند درحالیکه نقش تعاملی مردم در رسانههای جایگزین به مراتب بیشتر از رسانههای جریان اصلی است و حتی میتوان گفت ماهیت تعاملی دارد.
- در رسانههای جایگزین ما با کسانی که به صورت حرفهای روزنامهنگار نیستند مواجهیم اما در رسانههای جریان اصلی خبرنگاران آموزش حرفهای ندیدهاند. ما در جریان آشوبهای دیماه 1396 و آبان 1398 شاهد این امر بودیم که مردم عادی بدون حرفهای بودن در خبرنگاری اقدام به ضیط فیلم و عکس و گزارش از تحولات میدانی در حال رخ دادن بودند و به ایران اینترنشنال انتقال میدادند.
- در رسانههای جریان اصلی فروش آگهی به مخاطب ارجحیت دارد و مهمتر است. اما در رسانههای جایگزین اگرچه که امکان دارد یک آگهی به مخاطبان نشان داده شود و مدیریت آن رسانه از پخش این آگهی سود کنند اما این سودکردن برای رسانههای آنها اصالت ندارد. ایران اینترنشنال نیز چنین است و پخش آگهی در آن میتواند سود خوبی برای مدیران این شبکه به ارمغان آورد اما از آن امتناع میکنند.
- از دیگر ویژگیهای رسانههای جایگزین مستقل بودن از نهادهای حاکم بر جامعه است که سعی در حفظ و بازتولید وضع موجود دارند. مخاطب ایران اینترنشنال مردم ایران هستند اما این رسانه نسبت به نهادهای حاکم در جمهوری اسلامی ایران مستقل هستند و حتی نسبت به آنها رویکرد اعتراضی و نقّادی دارد که در عملکرد این شبکه بوضوح قابل مشاهده است.
نقاط تمایز میان شبکه ایران اینترنشنال و رسانههای جایگزین
- همانطور که در مقدمه این یادداشت ذکر شد، روزنامهنگار جایگزین دغدغه اصلاح وضع جامعه و بهبود اوضاع آن را دارد اما در ایران اینترنشنال ما شاهد چنین دغدغهای نیستیم. همانطور که خواننده محترم به تمایز میان اصلاح و براندازی واقف است، به راحتی میتوان ایران اینترنشنال را در جرگه رسانههایی که خواهان براندازی هستند دستهبندی کند. اشاره این شبکه به مشکلات و مسائل کشور نه از روی دغدغهمندی نسبت به اصلاح آن بلکه برای فشار و به قولی نمک روی زخمپاشیدن بوده است. وابستگی مالی به عربستان سعودی شاهدی بر این مدعاست که دغدغه اصلی این شبکه اصلاح وضع موجود نیست و صرفا از مشکلات موجود به نفع مقاصد خود سوءاستفاده میکند.
- یکی از ویژگیهای رسانههای جایگزین این است که از درون یک جامعه بیرون میآید ولی نسبت به نهادهای حاکم بر آن مستقل است. ایران اینترنشنال چنین ویژگیای نداشت و از بیرون جامعه و با سفارش نهادهای امنیتی کشورهایی که خواهان براندازی حکومت در جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است و به هیچ عنوان دغدغه مردم را نداشته و ندارند. این سفارشی کارکردن این شبکه، حاکی از عدم استقلال آن است. هرچند این استقلال نسبت به نهادهای حاکم بر جامعه وجود دارد اما نسبت به نهادهای دیگری وابستگی دارد و استقلال تحریریه یک شوخی مضحک است.
- ایندیمدیا[5] به عنوان یکی از رسانههای جایگزین شناختهشده در سطح جهان در ابتدای فعالیت خود بیانیهای منتشر کرد که طی آن از ترویج خشونت و نفرت (قومی، نژادی، دینی و…) از خطوط قرمز خود معرفی کرد. بنابراین علیرفم آزادی بالایی که در رسانههای جایگزین وجود دارد اما میتوان گفت برخی موارد مانند ترویج خشونت و… در آن ممنوع است. این در حالیکه است که ایران اینترنشنال هرگز چنین خطوط قرمزی برای خود متصور نیست. پوشش خبری زنده از گردهمایی سازمان منافقین در سالهای 1397 و 1399 به عنوان سازمانی که وحشیانهترین اقدامات را در دهه 60 خورشیدی در درون ایران و علیه مردم انجام داده بود و هماکنون نیز در حال ترویج خشونت و نفرت هستند، شاهدی بر این مدعاست.
- همانطور که پیشتر گفته شد، رسانههای جایگزین غالبا توسط روزنامهنگاران حرفهای آموزشدیده اداره میشوند درحالیکه مدیران ایران اینترنشنال از فعالین رسانهای هستند که آموزش حرفهای دیدهاند. نکته دیگر در خصوص خبرنگاران این ایران اینترنشنال است؛ غالبا تصور میشود که مردم عادی که برای این شبکه فیلم، عکس و گزارش تهیه میکنند روزنگار جایگزین هستند اما باید میان روزنامهنگار جایگزین و روزنامهنگار تصادفی[6] که بهطور اتفاقی در معرض یک رویداد قرار میگیرد و بهواسطه تکنولوژیهای قابل حمل و در دسترس برخی فرمهای محتوا را تولید میکند، تمایز قائل شد. این افراد دغدغههای اجتماعیای که یک فعال اجتماعی ممکن است داشته باشد را نداشتند و بیشتر تحت تأثیر احساسات شخصی فعالیت و مبارزه پرداخته بودند. سطح سواد و میزان تحصیلات افراد دستگیرشده این گزاره را تصدیق میکند.
- صحنههای خشونتآمیز باتوجه به اینکه برای مخاطبان جذابیت بیشتری دارد در رسانههای جریان اصلی که به دنبال مخاطب برای فروش آگهی و… هستند بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و برجسته میشود. اما رسانههای جایگزین اینگونه نیستند. برای درک بهتر این موضوع بار دیگر به فعالیتهای ایندیمدیا در جریان اعتراضات معروف به «نبرد سیاتل[7]» بازمیگردیم. در حالیکه در میان اعتراضات نسبت به سیاستهای سازمان تجارت جهانی، مردم و دانشجویان معترض به خیابانها آمده بودند و روند نشست که با حضور بیش از 135 وزیرخارجه برگزار شده بود را دچار اختلال کردند و شهردار سیاتل اقدام به سرکوب معترضین کرده بود، رسانههای جریان اصلی نقاط درگیری و خشونت را برجسته کردند اما رسانههای جایگزین مانند ایندیمدیا به رویدادهای غیرخشونتآمیز مانند تعارف نوشابه سرد و اهدای گل به سربازان نیز اشاره میکرد. اما ایران اینترنشنال به عکس عمل میکند و نقاط درگیری را برجسته میکند که حاکی از غرض داشتن این رسانه است و با ماهیت دغدغهمند رسانههای جایگزین تفاوت فاحش دارد. ایران اینترنشنال مانند مگس بر روی نقاط منفی مینشیند و از آن بهرهبرداری میکند. به بیان دقیقتر به دنبال سیاهنمایی از وضعیت ایران است.
- رسانههای جایگزین به دنبال ارائه راهکار تازه برای سازماندهی رسانهای هستند اما ایران اینترنشنال چنین هدفی ندارد و اعتراض برای اعتراض و ترویج خشونت برای آنها اهمیت بیشتری دارد. این شبکه اعتراض را نه یک عمل اجتماعی برای تغییر شرایط به سمت تغییری که بیشترین نفع برای مردم فراهم کند، که برای ایجاد آشوب میخواهد و اعتراض صرفا یک عمل سلبی بود که جایگزینی برای موضوع مورد اعتراض عرضه نمیکند.
- رسانههای جریان اصلی ماهیت دموکراتیک دارند و صدای همه مردم با همه سلایق و علایق هستند. ایران اینترنشنال ماهیت دموکراتیک ندارد و تنها صدای بخش تندرو و رادیکال جامعه بود و صدای دیگر جریانها و گروههای فعال را منتقل نمیکند.
- رسانههای جایگزین بدون هیچگونه سوگیری به انتشار خبر و رویداد میپردازند و سوگیری از خط قرمزهای اصلی این نوع از رسانههاست. سوگیری روی دیگر عدم استقلال است و باعث میشود یک رسانه از ذیل عنوان رسانه جایگزین خارج شود. ایران اینترنشنال نسبت به اخبار خاصی که به ترویج نارضایتی و تشویق خشونت منجر میشود، میپردازد و این به دلیل وابسته بودن این شبکه به لحاظ مالی و اطلاعاتی به کشورهایی بود که پیشتر نامش رفت، است. از این رو به دلیل عدم وجود سوگیری مشهود (مخالفت با نظام حاکم در جمهوری اسلامی ایران و آشوب در کشور) در روایتهای خبری از زمره رسانههای جایگزین خارج است.
- رسانههای جایگزین به دلیل ماهیت تعاملی و استقلال و ابتنای بر اجتماع مردم روند اعتماد به خود را روزبروز در میان مردم افزایش میدهند. روند اعتماد عمومی به ایران اینترنشنال وضعیت معکوس داشت. این شبکه به دلیل انتشار خبرهای زرد به صورت ناگهانی مخاطبان چشمگیری یافت و رفتهرفته با مشخصتر شدن نیّات ادارهکنندگان این شبکه از محبیوبیت آن در میان مردم کاسته شد و اعتماد مردم نسبت به اخبار و روایتهای این شبکه تقلیل یافت.
جمعبندی و نتیجهگیری
با توجه به آنچه تاکنون بیان شد، میتوان گفت عدماستقلال، وجود سوگیری، ترویج خشونت، فقدان دغدغه اصلاح جامعه، از جمله دلایلی است که ایران اینترنشنال را از گروه رسانههای جایگزین خارج میکند. قوت موارد ذکر شده در سطر قبل به حدی است که دیگر دلایل ظاهری مانند عدم پخش آگهی و… را به حاشیه میبرد. با این حال چند نکته در خصوص رسانههای جایگزین در وضعیت کنونی کشور ما حائز اهمیت است:
اولین سوالی که به ذهن خطور میکند این است که چرا ایران اینترنشنال با توجه به نداشتن مولفههای اصلی رسانههای جاگزین در ایامی ولو محدود مخاطب قابل توجهی جذب میکند و این جرئت را به خود میدهد که تحریریه خود را مستقل بنامد؟ از توهمات موجود در ذهن مدیران این شبکه که بگذریم، شاید بتوان گفت جامعه ایران تشنه رسانههای جایگزینی است که صداهای بخشی از جامعه را منتقل کند که تاکنون پژواک کمی در رسانههای جریان اصلی داشتهاند.
به بیان دیگر بهنظر میرسد خلأ رسانههای جایگزین در فضای سیاسی، رسانهای ما بوضوح احساس میشود و اگر این نیاز به درستی مورد مطالعه قرار نگیرد و راهکارهای مقتضی برای آن اتخاذ نشود، رسانههای رادیکال و دروغینی مانند ایران اینترنشنال و دیگر شبکههای فارسیزبان معاند، سعی در پرکردن این خلأ و ارضای نیاز به شنیدهشدن در بین برخی اقشار جامعه میکنند و کشورهای معاند جمهوری اسلامی ایران آن را به مثابه کلاغی که رنگ قناری بر آن زدهاند به مردم قالب میکنند!
ایران اینترنشنال و بسیاری دیگر از رسانههای اینچنینی زنگ هشداری هستند که فقدان رسانههای جایگزین در عین نیاز جامعه به آن را به ما گوشزد کرد. در این بین نباید از صداوسیما و دیگر رسانههای جریان اصلی توقع داشت که خلأ رسانههای جایگزین را پر کنند زیرا همانطور که بیان شد ماهیت رسانههای جریان اصلی با رسانههای جایگزین متفاوت است و نمیتوان توقع بیجا از آنها داشت اما میتوان در نهادهای مربوطه سازوکاری برای ایجاد بدون دردسر رسانههای جایگزین ایجاد کرد تا مخالفین قسمخورده نظام اسلامی از آن سوءاستفاده نکنند.
به نظر میرسد روش حکمرانی رسانهای کشور نیازمند بازنگری جدی است تا جایی برای رسانههای نوینی مانند رسانههای جایگزین باز شود که دغدغههای جامعه و مردم را به صورت کمهزینه به حاکمیت منتقل کنند تا بدین وسیله حکرانی بهتری را تجربه کنیم.
- آتون، کریس (1399). درآمدی بر رسانههای جایگزین، ترجمه: خجسته، سیدحسن، نجفی، حمیدرضا، تهران: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مرکز تحقیقات، چاپ اول.
- خبرگزاری میزان، محدودیتهای قانونی علیه پایگاه بن سلمان در لندن، 5/9/98، کدخبر: ۵۷۱۱۴۳.
- سرپرست نویسندگان: سلطان آبادی، محمود. کتابدار، علیرضا. خرمی، محمدامین. الوندی، پدرام. قوانلو قاجار، مصطفی. جهانشاهی، امید. مولایی، محمدمهدی (1396). روزنامهنگاری جدید. تهران: انتشارات ثانیه، چاپ دوم: 1398.
- Atton, Chris (2002). Alternative Media (Culture, Representation and Identity). London: Sage.
- Atton, Chris (2003). What is Alternative Journalist? Journalism, 4(3): 267-272.
- Harcup, Tony (2013). Alternative Journalism, Alternative Voice. London: Sage.
- Lievrouw, Leah (2011). Alternative and Activist New Media. Cambridge, UK: Polity press.
- Rory Jones, Benoit Faucon, and Keach Hagey (8 Feb 2019). Saudi Arabia Sought Vice’s Help to Build a Media Empire”. Wall Street Journal.
[1]. Iran International.
[2]. Alternative journalist.
[3]. Independent Media.
[4]. Main Stream.
[5]. IndyMedia.
[6]. Accidental journalist.
[7]. Battle of Seattle.