تاثیر موسیقی popular بر فعالیت و حرکت جوان ایرانی

نویسنده: حسین علوی


از شروع تمدن یونانی  و پیش از آن موسیقی از عناصر غیرقابل حذف هر فرهنگ و تمدن و کشوری به حساب می آمده و از قضا موسیقی به وسیله ی گسترش رسانه های انتقال آن امروزه، نقش مهم تری را در هر فرهنگ و کشوری ایفاء می کند. گرچه که فیلسوفان بزرگی مانند افلاطون که به عنوان اولین متفکر و اندیشمندی که تاریخِ غربی به حساب می آید، در محاوره هایش بعضا شعراء و متعلقات آن یعنی موسیقی را برای آرمان شهر خود مضر می دیده، ولی تاریخ نشان داده که این عنصر غیرقابل حذف می باشد حتی به قیمت اینکه اندیشمندان از مضرات آن سخن بگویند. کشور و فرهنگ ایران نیز از این امر مستثنی نیست  و با انتشار-به قول یکی از محققین در زمینه ی موسیقی «انتشار ویروس­مانند»- این مدیوم هنری از طریق رسانه های امروزه که بیشتر سبک و محتوای موسیقایی آن غربی می باشد، لازم است که تاثیر این مدیوم هنری را بر قشر جوانان که از مهم ترین قشر هر کشور هستند، مورد بررسی قرار بگیرد. تمام سبک های موسیقی در یک تقسیم بندی کلی  به موسیقی کلاسیک و عامیانه تقسیم می شوند و امروزه دیگر موسیقی کلاسیک حیاتی آن چنانی ندارد و بلکه سیطره و غلبه با موسیقی عامیانه هست پس  برای شناخت نحوه ی تاثیر و تاثر موسیقی بر هر ملتی باید سبک های مختلف چنین موسیقی ای را در نظر گرفت.

1- نسبت انسان با موسیقی عامیانه

موسیقی عامیانه که مهد آن در غرب بوده برخلاف موسیقی کلاسیک، ابتدائا با انسان ها سروکار دارد و انسان ها آن را می شنوند و در واقع موسیقی بر آنها تاثیر می گذارد و انسان در رابطه اش با موسیقی، نقش منفعل را بازی می کند. انسان در یک نگاه کلی دو سویه را در خودش دارد:1-سویه ی ثبات و استقرار 2-سویه ی ناثباتی و عدم استقرار و در نگاه شهودی ما، همواره با یک انسان سروکار داریم و «یک» انسان هست که حرکت می کند، غذا می خورد، ورزش می کند و…. در یک نگاه کلی تر هر موجودی در جهان حتی موجود ساخته شده توسط انسان باید این وجه ثبات را در خودش داشته باشد تا بتواند حیات و حرکت داشته باشد. حتی یک ماشین و اتومبیل اگر اجزایش با هم در کنار هم قرار نگیرند نمی تواند حرکت بکند به گونه ای که اگر یک جزئش از کار بیفتد احتمالا یا نمی تواند حرکت کند یا حرکتش کارآمد نمی باشد و این دقیقا زمانی است که سویه ی ناثباتی در آن موجود غلبه پیدا بکند و انسان نیز از این امر مستثنی نیست.

 برای این انسان، سویه ی ثبات او هست که باعث آرامش و رضایت او می شود و چیزی که او را می تواند ارضاء بکند و رضایت ببخشد نیز خود باید ویژگی ای از آن داشته باشد یعنی خصلت و ویژگی ای از ثابت بودگی وگرنه مثلا انسان هیچ وقت از یک نقاشی ای که به طور نامنظم صرفا رنگ هایی  به هم آمیخته شده باشد، از طریق آن به رضایت خاطر و آرامش دست پیدا نمی کند. البته باید خاطر نشان کرد چنین رضایت خاطر و آرامشی در یک تقسیم بندی کلی به :1-رضایت آنی و موقت 2-رضایت دائمی، تقسیم می شوند اما نکته ای که حائز اهمیت است آن است که رضایت موقت جای رضایت دائمی را به خودش بگیرد و تبدیل کردن رضایت موقت به رضایت دائمیِ قلابی از تکنیک هایی است که بر افعال  و رفتارهای انسان به صورت ناخودآگاه تاثیر می گذارد و سبب می شود که انسان، رضایت قلابی را به جای رضایت واقعی برای خودش در نظر بگیرد و در نتیجه  این رضایت قلابی را شخص بارها و بارها ادامه بدهد و تکرار بکند به امید اینکه به آن رضایت واقعی برسد ولی معمولا چنین اتفاقی نمی افتد.

دو نمونه از مثال های بارز این پدیده بحث اعتیاد و عشق های زودگذر می باشد که این دو در یک وجه با هم مشترکند؛ پس از تجربه ی هر کدام، انسان برای مدت طولانی اسیر آنها می شود و حتی ممکن هست به مرگ او ختم بشود. ابن سینا در کتاب قانون خود از «مرض عشق» صحبت به عمل می آورد که حکایت از همین صفت در نفس انسان دارد  و داستان مریضی را نقل می کند که در بستر افتاده بود و ابن سینا انواع مریضی ها و وابستگی هایی که ممکن هست برای این شخص پدید بیاید را ذکر کرده است.

2- اثرگذاری موسیقی غربی عامیانه بر منفعل شدن جوانان ایرانی

از موارد دیگری که نیز می توان از پدیده ی بالا به حساب آورد، موسیقی می باشد. در بسیاری از انواع موسیقی کلاسیک و عامیانه، یکی از عناصر بسیار مهم «تکرار» می باشد و از تکرار کلیدهای موسیقی با همدیگر یک روایتی موسیقایی ایجاد می شود. اما این پدیده ی تکرار می تواند بسیار خطرناک عمل بکند کما اینکه در پدیده ی بیماری عشق، علت وابسته شدن شخص عاشق را تکرار آن تجربه در ذهن خودش دانسته اند و انس گرفتن با چنین تکراری در واقع او را وابسته و اسیر به خودش کرده است.

چند عنصر در تکرار موسیقایی سبب می شود که موسیقی دو چندان برای شنونده وابستگی و عدم ثبات و در نتیجه دل نکندن از عنصر موسیقایی، سبب می شود که آزادی او و در نتیجه نقش فعالی که باید داشته باشد  از او سلب بشود. چنین انسانی بارها و بارها، بی جهت یک قطعه را پلی می کند و گوش می کند. اگر بخواهیم به صورت گذرا  دو  عنصر  مهم را نام ببریم که باعث افزایش و شدید شدنِ علقه ی بسیار قوی انسان با قطعه ی موسیقایی می شوند، آنها عبارتند از:

1-استفاده از صدای زنان: بخش قابل توجهی از موسیقی هایی که امروزه منتشر می شود، خواننده هایشا، زنان هستند که به دلیل لطافت صدای آنان باعث جذابیت آن اثر می شود و به گفته ی برخی  روانکاوی صدای زنان برای انسان ها در کل ملائم تر هست. مواجهه ی شنونده ی موسیقی با بسیاری از قطعات موسیقی مشهور در جهان، از طریق احساس لذت می باشد یعنی آنکه هم و غم هر قطعه ای برای اینکه فروخته بشود آن است که بتواند خوش آمدی را در شنونده ایجاد بکند و این یکی از اصول سرگرم کردن مخاطب می باشد که در بسیاری از مدیاها از جمله موسیقی به کار گرفته می شود و مهم آن است که این لذت چنان طراحی شده که بعضی اوقات( یا شاید بیشتر اوقات) دل کندن از آن کار مشکلی  باشد.  این احساس لذت بسیار مشابهت با تجربه ی شخص مریض عاشق دارد یا شخصی که اعتیاد به چیزی دارد. شخصی که معتاد(مواد مخدر، فضای مجازی و…) است از لذت اولیه ی خودش نمی تواند دل بکند و دائما با رجوع به مواد مخدر سعی در آن نیازی که هر باره پس از مصرف مواد ایجاد می شود، در خودش ایجاد می شود و  برای او لذت آنی، امیدی در او ایجاد می کند برای رسیدن به لذت دائمی و تجربه ی عالی از آن مواد مخدر. برخی از تحقیقات در زمینه ی نوروساینس نشان از همین عنصر دارند که  علت پرفروشی بعضی قطعات موسیقی به خاطر رعایت کردن یک تکرار خاص هست که در اشخاص لذتی را ایجاد می کند.

2-صوت جایگزینی برای محتوا: هر اثر هنری دارای دو عنصر هست:1-محتوا 2-صورت و شکل و این دو همواره با هم هستند. اما اغلب آثار مطرح موسیقی امروزی به زبان انگلیسی منتشر می شود و خطری که شنونده را تهدید می کند آن است که دیگر برایش محتوا اهمیتی پیدا نمی کند. البته محتواهایی که امروزه نیز توسط خواننده های مطرح ارائه می شود، مضامینی از زندگی روزمره را حکایت دارند  اما چنین تکراری زبانی سوژه را چندپاره و در نتیجه منفعل خواهد کرد که صرفا صوتی شنیده شود، صوتی که حکایت از هیچ محتوا و شناختی نخواهد داشت و انسان در آن لحظه انفعالیت او به حد زیادی تشدید می شود و دیگر در این شخص چون معنایی نیست که روی آن تفکر بشود، در نتیجه منفعل شدن او دو چندان خواهد شد و لذاست که برخی از موسیقی شناسان این را به عنوان مخدری برای انسان در نظر گرفتند

نتیجه گیری

بنابر آنچه گفته شد، موسیقی عامیانه (popular) همانطور که اندیشمندان بزرگ موسیقایی کلاسیک به آن اشاره کردند مثل تیغ دو لبه می ماند که علاوه بر جنبه ی سرگرمی ای که برای شنونده ایجاد می کند ولی چه به نحو خودآگاه  و چه به نحو ناخودآگاه، مخاطب خودش را اسیر و در نتیجه نیروی محرکه ی انسان را برای حرکت در جامعه و اجتماع می گیرد؛ مخصوصا برای جامعه  و فرهنگ ایرانی که می تواند مضاعف هم بشود و فاعل انسانی را چنان چندپاره و گسیخته از خودش بکند که آن نیروی تفکر و اندیشه و احساس که انسان به وسیله ی آن حرکت رو به جلو می تواند داشته باشد، از او خود به خود گرفته می شود.


--- افلاطون(1398)، مجموعه آثار افلاطون، مترجم محمدحسن لطفی چاپ چهارم، انتشارات خوارزمی
--- یارحسینی، امیر اربابی،محمد(1398)، سهم‌آورد ابن سینا در روان‌پزشکی،مجله تاریخ پزشکی 107-117
--- https://massivesci.com/articles/swift-popular-music-earworm-melody-chorus/
--- Cavarero, A. (2005). For More than One Voice: Toward a Philosophy of Vocal Expression. Standford.
--- Charlie Harding, N. S. (2019). Switched on Pop: How Popular Music Works, and Why it Matters. Oxford University Press.
--- Harper, P. (2019). Unmute This: Circulation, Sociality, and Sound in Viral Media. Columbia University.
--- Paddison, M. (1993). adorno's aesthetics of music. Cambridge University Press.
--- Robinson, J. (2005). Deeper than Reason: Emotion and Its Role in Literature, Music, and Art. Oxford University Press, USA.
--- Ross, A. (2012). The Rest Is Noise: Listening to the Twentieth Century. HarperCollins Publishers;Fourth Estate.

جدیدترین ها

جنگ روسیه – اوکراین و نتایج آن بر جنگ...

مقدمه بیش از یک سال است که از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد ، عواقب...

سیاسی | مرجعیت رسانه‌ای در ایران: چیستی، چرایی و...

گزارش مجمع ایرانی دفاع از حقیقت در موضوع "سیاسی"

 ایدئولوژی تضاد ایالات‌متحده در عرصه نظام بین‌الملل

در عرصه سیاست خارجی، تحلیل سیستمی زیر را از سیاست خارجی کشورها ارائه می‏دهم و...

احیای داعش و بحران‌سازی، تلاش مشترک آمریکا و رژیم...

امیر نظامی مقدم؛ دبیر اندیشکده راهبردی مقاومت دانشگاه امام صادق علیه السلام چکیده مجموعه ملاحظات استراتژیکی...

ایران و قفقاز؛ خاک_شیشه_استخوان

پدیدار شناسی سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز از نگاه نظریه رئالیسم تحولاتی که در...

بررسی جایگاه هویت ملی در راهبرد دفاع ‎همه ‎جانبه...

1. امنيت هستي‌شناختي نظريه امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل برگرفته از نظريه وجود انساني آنتوني...

نگاشت های محبوب

نظرات

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

3 + 13 =