خلاصه راهبردی
مساله جدایی سیاسی تایوان از چین ریشه در مهاجرت اجباری حزب کومینتانگ به این جزیره، در پاسخ به فشارهای سیاسی حزب کمونیست چین دارد. این موضوع به شکاف میان دو منطقه دامن زده، ساختار سیاسی منفصل از حزب کمونیست در این منطقه شکل گرفته و ادعای استقلال این جزیره علاوه بر مسئولان و مدیران سیاسی توسط برخی بازیگران غرب به صورت غیر رسمی مطرح شد. با توجه به حمایت بسیار گسترده ایالات متحده از تایوان و فروش تسلیحات به این تشکیلات، یکی از مسائلی که محافل علمی و اندیشهای روابط بینالملل را در سطح جهان درگیر خود کرده است، بررسی مساله احتمال درگیری نظامی و جنگ میان چین و تایوان است. شروع جنگ روسیه و اوکراین تاثیرات گستردهای بر جهان گذاشت و بلافاصله بسیاری از تحلیلگران، جنگ چین و تایوان را بر اساس آن قریب الوقوع دانستند؛ اما چین به دقت تحولات این جنگ را بررسی میکند و در تلاش است در یک سیستم معقول، سیاستسازی خود را درقبال تایوان هوشمندسازی کند. بنابراین قریب الوقوع دانستن چنین جنگی، باتوجه به مطالبی که طی این یادداشت تحلیلی ذکر خواهد شد، تصوری نادرست ارزیابی میشود.
مقدمه
تاریخچه نزاع چین و تایوان
درگیری احزاب کومینتانگ ]1[ و کمونیست در دهه 1940 و 1950 به موضوع اصلی درگیریهای داخلی چین تبدیل شد که تاثیر مستقیم و گستردهای بر آینده این کشور تا زمان حاضر گذاشته است. با تسلیم و اخراج ژاپن از قلمرو چین در سال 1945، بار دیگر برخورد و درگیری بین کومیندانگ و نیروهای کمونیست در بسیاری از مناطق چین بالا گرفت و یکبار دیگر جنگ داخلی چین را فراگرفت، اما این بار کمونیستها از نظر تشکیلات سازمانی، تعداد نفرات و روحیه نظامی در موقعیت برتری نسبت به ناسیونالیستها قرار داشتند و علاوه بر روشنفکران از حمایت بخش وسیعی از جمعیت روستایی نیز برخوردار بودند.
با شکست آلمان و بهدنبال آن ژاپن در جنگ جهانی دوم، سیاست رئیس جمهور ترومن گرد هم آوردن احزاب در کنار یکدیگر و تشویق آنان برای رسیدن به یک توافق سیاسی بود. به این ترتیب مجموعهای از توافقات برسر آتشبس تحت نظارت آمریکا بهعمل آمد، اما تلاشهای مانجیگرانه که توسط ژنرال مارشال اعزامی از ایالات متحده به عمل میآمد، به سرعت رو به زوال گذاشت و طرفین نشان دادند که هیچیک قصد ترک جنگ و تعیین آینده چین از طریق مکانیزم سیاسی را ندارند.
با زوال قدرت و روحیه نیروهای کومینتانگ، ارتش آزادیبخش خلق بهسرعت بر سربازان ناسیونالیستی که توسط ایالات متحده تجهیز و حمایت میشدند فائق آمدند و در تابستان و پاییز 1948، ارتش خلق، منچوری و چین شمالی را تحت کنترل خود درآورد و رفتهرفته نیروهای کومینتانگ قدرت خود را در بخشهای مهمی از خاک چین از دست دادند و به دنبال آن کمونیستها در بهار 1949 نیروی نظامی بسیاری را مامور مبارزه علیه نیروهای کومینتانگ در چین مرکزی و جنوبی نمودند. به این ترتیب سرانجام قدرت ناسیونالیستها در دسامبر 1949 درهم شکست و آنان مجبور شدند به جزیره تایوان بگریزند. به دنبال این واقعه کمونیستها کنفرانس مشورتی-سیاسی خلق را در اول اکتبر، به منظور اعلام تاسیس جمهوری خلق چین، در پکن تشکیل دادند. (وردینژاد, علماییفر, & قاضیزاده, 1390, ص. 192)
در این زمان ناسیونالیستهای مستقر در تایوان، اعلام استقرار از سرزمین اصلی نمودند و از آن هنگام تا کنون، اداره این سرزمین را در دست گرفتند. درخصوص آینده سیاسی تایوان سه حالت متصور است. نخست آنکه حکومت تایوان با نام جمهوری چین و دولت قانونی این کشور شناخته شود یا تایوان مجدداً به سرزمین اصلی چین بپیوندد و بخشی از جمهوری خلق چین شود و یا اینکه، بهعنوان یک کشور مستقل اعلام موجودیت کند. اتخاذ هر یک از این سیاستها برای تایوان و چین در صحنه روابط بینالملل پیامدهای ناگزیری بهدنبال خواهد داشت.
باتوجه به شروع جنگ روسیه و اوکراین، این فرضیه که حزب کمونیست تمامیتخواه چین، در راستای اصل چین واحد اقدام به حمله به تایوان و درگیری گسترده نظامی با این تشکیلات بنماید، تقویت شد؛ اما به مرور زمان تحلیلها و برداشتهای بیشتری درخصوص باقی ماندن سطح این درگیریها در لفاظی، رزمایشهای نظامی بازدارنده و تهدیدات از راه دور، منتشر شد که بیشتر بر جنبه تصمیمسازی عقلانی در حوزه سیاستی چین اشاره داشت. بنابراین پیش از آنکه به این برداشتها و نمونههای عینی درگیری چین و تایوان بپردازیم، مروری بر جنگ اوکراین و ربط و نسبت بازیگری ابرقدرتها، در ایجاد و تمرکز بر سناریوهای خاص نزاعهای مورد اشاره، در روابط بینالملل خواهیم پرداخت.
از بحران، تا جنگ اوکراین
۲۴ فوریه ۲۰۲۲، روسیه تهاجم گستردهای را به اوکراین، همسایه غربی خود آغاز کرد که نشاندهنده تشدید چشمگیر بحران روسیه و اوکراین است که از سال ۲۰۱۴ آغاز شده بود. این تهاجم بزرگترین حمله نظامی متعارف به خاک اروپا از زمان جنگ جهانی دوم به شمار میرود. پیش از این تهاجم، روند نفوذ نظامی روسیه در اوکراین، از اوایل سال ۲۰۲۱ آغاز شده بود و طی آن ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه از گسترش ناتو از سال ۱۹۹۷ بهعنوان تهدیدی برای امنیت کشورش انتقاد کرد و خواستار ممنوعیت قانونی پیوستن به ائتلاف نظامی برای اوکراین شد. او همچنین نظریه بازپیوندخواهی (بازپسگیری سرزمینهای شوروی سابق) را هم مطرح کرد. علیرغم افزایش نیروها، مقامات روسیه از اواسط نوامبر ۲۰۲۱ تا ۲۰ فوریه ۲۰۲۲ مکرراً طرح روسیه برای حمله به اوکراین را رد کردند.
در ۲۱ فوریه ۲۰۲۲، روسیه بهطور رسمی جمهوری خلق دونتسک و جمهوری خلق لوهانسک، دو کشور خودخوانده در منطقه دونباس در شرق اوکراین را بهرسمیت شناخت و نیروهای خود را به این مناطق اعزام کرد. روز بعد، شورای فدراسیون روسیه بهاتفاق آرا به پوتین مجوز استفاده از نیروی نظامی در خارج از مرزهای روسیه را صادر کرد. حدود ساعت ۰۵:۰۰ صبح (بهوقت اروپای شرقی) در ۲۴ فوریه، پوتین از آغاز یک عملیات نظامی ویژه در شرق اوکراین خبر داد. دقایقی بعد، شلیک موشک به مناطقی در سراسر اوکراین، از جمله پایتخت، کییف شروع شد. با آغاز این جنگ، تقریبا همه توجه جهان در این منطقه متمرکز شد و پیامدهای آن گستره عظیمی از بازیگران بینالمللی از اتحادیه اروپا و ناتو گرفته (که مستقیما درگیر بودند) تا رژیم صهیونیستی و خاورمیانه را متاثر از خود ساخت.
نظم جهانی و بازی ابر قدرتها
برخی بحران اوکراین را تلاش شرق (چین و روسیه) برای تضعیف غرب درباره واکنش موثر نسبت به تایوان میدانند. تحلیل برخی کارشناسان و ناظران میگوید که چنانچه غرب نتواند پاسخ مناسبی به روسیه درباره اوکراین بدهد، چین میتواند با موضع قدرتمندتری به مسئله تایوان که آن را بخشی از سرزمین خود میداند، بنگرد.
در دیدار شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین، قبل از افتتاح بازیهای المپیک زمستانه در پکن، هر دو رئیس جمهور از تلاشهای نیروهای خارجی برای تضعیف امنیت و ثبات در مناطق مشترک مجاور خود انتقاد کردند. در این ملاقات پوتین صراحتا تایوان را به عنوان بخش جدانشدنی چین اعلام کرد. تعمیق همکاری و همراهی سیاسی روسیه با چین بر سر مسئله تایوان، نگرانی وزارت امور خارجه تایوان را در برداشت. این ملاقات یک پیام مشترک برای غرب بود؛ غربی که به مدت چند دهه از تایوان و اوکراین علیه منافع چین و روسیه دفاع میکند. رسانههای دولتی چین؛ اما اختلافات در ناتو را برجسته و ایالات متحده را ضعیف و بلاتکلیف نشان میدهند. (صداقتی, 1400)
چین به خوبی جنگ اوکراین را میبیند
گمانه زنیها میگویند بحران اوکراین یک فرصت برای چین درباره تایوان فراهم میسازد و هرگونه حرکت روسها به سمت اوکراین فرصتی برای سایر قدرتهای منطقهای از جمله چین است تا به سوی اهداف مورد نظر خود حرکت کنند. چینیها با دقت، تحولات اوکراین را هم قبل از وقوع جنگ و هم پس از آن دنبال میکردند. چین به عنوان یکی از کشورهای مهم نظام بین الملل (در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و غیره) و همچنین در مقام یک عضو دائم شورای امنیت کاملا طبیعی است که تحولات کشورهای مختلف جهان را با دقت رصد کند و غیر از این هم انتظار نمیرود. اما اینکه آیا چین برنده تحولات اوکراین بوده یا در پی این بوده که ببیند اگر روسیه در اوکراین پیروز میشود بخواهد اقدام مشابهی را در مورد تایوان به اجرا بگذارد، به نظر میرسد موضوع مبهمی است و این یادداشت درصدد پرداختن به آن است.
برداشت اول: هیچ مماشاتی در کار نیست
پس از آغاز جنگ اوکراین، گویی مساله تایوان نیز به طور موازی برای جهان برجسته شد. چراکه شباهتهایی در این مساله وجود دارد. چین همانند روسیه یک ابرقدرت شرقی و آسیایی است و تایوان نیز همانند اوکراین، سرزمینی است که مورد مناقشه این دو ابرقدرت بوده است. از اینرو اولین واکنش به حزب حاکم تایوان باز میگردد. «تسای اینگ ون» رئیسجمهور تایوان در جلسه کارگروه شورای امنیت ملی این کشور در 23 فوریه 2022 گفت که تایوان باید نظارت و هوشیاری خود را بر فعالیتهای نظامی در منطقه افزایش دهد و با اطلاعات نادرست خارجی مقابله کند، گرچه او مستقیماً به چین اشاره نکرد. «جوزف وو» وزیر امور خارجه تایوان نیز در دو مصاحبه با رسانههای خارجی هشدار داد که آنها به دقت زیر نظر دارند تا ببینند آیا چین از بحران اوکراین برای حمله استفاده میکند یا خیر. وی در گفتگو با یک شبکه تلویزیونی انگلیسی مدعی شد: «چین ممکن است هرلحظه به فکر اقدام نظامی علیه تایوان باشد و ما باید برای آن آماده باشیم». (خبرگزاری فارس, 1400) تسای اینگ ون روسیه را بابت استقرار نیروهایش در شرق اوکراین محکوم کرده و مدعی شد که این بحران برای ضربه زدن به روحیه این جزیره است که مدتهاست با تهدید حمله از سوی چین روبروست. در مواجهه با نیروهای خارجی که تلاش میکنند اوضاع اوکراین را دستکاری کنند و بر روحیه جامعه تایوان تاثیر بگذارند، همه نهادهای دولتی باید در برابر جنگهای شناختی آگاهتر باشند. همزمان وزارت امور خارجه چین در پاسخ به این اظهارات اعلام کرد: « تایوان، اوکراین نیست و همیشه بخشی جدایی ناپذیر از چین محسوب میشود.» (ایسنا, 1400)
«وانگ ونبین» سخنگوی وزارت امور خارجه چین، 25 مه 2022 در واکنش به اظهارات جو بایدن درخصوص تایوان گفت: «آمریکا وعدههای خود در مورد موضوع تایوان را زیر پا گذاشت و اصل «چین واحد» را از بین برد. علاوه بر این، به طور مخفیانه و آشکار از فعالیتهای جداییطلبانه با هدف «استقلال تایوان» حمایت کرده است. اگر آمریکا به مسیر اشتباه ادامه دهد، نه تنها پیامدهای برگشتناپذیری برای روابط چین و آمریکا ایجاد میکند، بلکه آمریکا را مجبور میکند در نهایت بهای غیرقابل تحملی بپردازد. چین اعتماد به نفس کامل دارد، توانایی کامل دارد و آماده است قاطعانه فعالیتهای جداییطلبانه با هدف استقلال تایوان و مداخله خارجی را مهار کند و بدون تزلزل از حاکمیت کشور و تمامیت ارضی خود دفاع کند.» (خبرگزاری فارس, 1401)
واکنشهای تند بیشتر چین به بحث فروش تسلیحات نظامی توسط آمریکا به تایوان مربوط میشد. «ژائو لیجیان» سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به فروش پاتریوت آمریکا به تایوان در آوریل 2022 گفت: «فروش تسلیحات آمریکا به تایوان به طور جدی اصل چین واحد و مفاد سه بیانیه مشترک چین و آمریکا به ویژه بیانیه ۱۷ آگوست را نقض، به شدت حاکمیت و منافع امنیتی چین را تضعیف میکند و به روابط چین و آمریکا آسیب میرساند.» (مشرق, 1401) درگیریهای لفظی و فشار بر هر دو طرف به قدری افزایش یافته بود که برخی کارشناسان در همان سال، درگیری نظامی چین و تایوان را قریب الوقوع دانستند. بهگونهای که خبرگزاری نیوزویک در مارس 2022 اعلام کرد که براساس نظر تحلیلگران وی، چین در پاییز پیشرو قصد حمله به تایوان را دارد. این نظر و دیدگاه باتوجه به ادامه لفاظیها، قوت میگرفت و کارشناس دیگری در این مجله خبری در مه 2022 از کسب آمادگی چین برای اقدام به این حمله نظامی خبر داد. (G. CHANG, 2022)
اقدام دیگری که بر آتش این درگیری افزود سفر رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا به تایوان بود. نانسی پلوسی با وجود هشدارهای پکن، در بخشی از سفر آسیایی خود در 2 اوت 2022 وارد تایپه پایتخت تایوان شد. رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در فرودگاه از سوی جوزف وو، وزیر خارجه تایوان مورد استقبال قرار گرفت. نانسی پلوسی پس از ورود به تایپه تاکید کرد که سفرش به تایوان نشاندهنده «حمایت بیقید و شرط» آمریکا از این جزیره است. تلویزیون دولتی چین در آستانه ورود نانسی پلوسی به تایوان گزارش داده بود که جنگندههای این کشور در حال «عبور از تنگه تایوان» هستند. پکن همچنین دقایقی پس از ورود رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان اعلام کرد که با «اقدامات نظامی هدفمند» به این سفر واکنش نشان خواهد داد. در همین راستا چین از 4 اوت 2022 با برگزاری رزمایش نظامی در نظر داشت جزیره تایوان را محاصره کند. (Euro News, 2022) همه این شواهد به این معنی است که چین اصلا اجازه نمیدهد، اصل چین واحد زیر پا گذاشته شود و حاکمیت تایوان به صورت مستقل به رسمیت شناخته شود. چین برای کنترل بیشتر و به عنوان نمونه موفق، منطقه مدیریت خاص هنگکنگ (Hong Kong SAR) را تحت حاکمیت رسمی چین، معرفی کرده است و از تایوان میخواهد بر اساس همین برنامه پیش برود تا هم خود به پیشرفت برسد و هم به اصل چین واحد پایبند بماند. این دست درگیریها و لفاظیها همچنان درخصوص جزیره تایوان ادامه دارد و نه چین حاضر است از اصل خود کوتاه بیاید و نه تایوان این مساله را میپذیرد که با چین در ساختار خود توافق نماید.
برداشت دوم: بازنگری دقیقتری لازم است
تهاجم روسیه به اوکراین بحثهایی را در مورد پیامدهای آن برای تایوان به راه انداخته است. یکی از رایجترین درسهای مورد بحث از جنگ اوکراین این بوده است که چین باید قبل از آغاز جنگ اتحاد مجدد علیه تایوان، با توجه به شکستهایی که نیروهای متجاوز روسیه متحمل شدند، جدیتر فکر کند. در آراء و خوانشهای مختلفی که از نگاه چین به این جنگ وجود دارد، اکثر افراد معتقدند چین از شکستهای روسیه درسهای بیشتری گرفته است و عدم تقابل مستقیم و جنگ با اوکراین را نتیجهگیری میکند، درحالیکه دسته دیگر معتقدند چین تجاربی به دست آورده است که آن را درموضوع حمله به تایوان تحریک میکند.
مقایسه چین و روسیه
در مقایسه چین و روسیه، دو کشور اولویتهای استراتژیک بسیار متفاوتی دارند. از نظر اقتصادی، چین دومین تولید ناخالص داخلی در جهان است. در سال 2021، تولید ناخالص داخلی چین 76 درصد از ایالات متحده بود. در مقابل، تولید ناخالص داخلی روسیه کمتر از 10 درصد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده بود. علاوه بر این، رشد اقتصادی چین پایدارتر از روسیه است. رشد اقتصادی چندین دهه چین مبتنی بر توسعه همه جانبه در بخشهای مختلف بوده است: کشاورزی، تولیدات فشرده، صنعت فناوری پیشرفته و… . چین بسیار بهتر از روسیه با اقتصاد جهانی مرتبط است. در مقابل، توسعه اقتصادی روسیه عمدتاً مبتنی بر بخش انرژی است.
از نظر نظامی، روسیه بزرگترین زرادخانه هستهای جهان را از نظر تعداد کلاهکهای هستهای و یک نیروی متعارف هولناک به ویژه نیروی زمینی خود را در اختیار دارد. اوکراین در درجه اول یک صحنه نبرد برای نیروی زمینی است، جایی که روسیه توانایی بیشتری در نشان دادن قدرت خود دارد تا در یک صحنه دریایی. در مقایسه، ارتش چین، اگرچه در حال تجربه مدرنیزاسیون سریع است، اما هنوز چندین دهه از ارتش ایالات متحده عقبتر است. چین نوسازی نیروی دریایی و نیروی هوایی خود را تنها در اواخر دهه 1990 و پس از بحران تنگه تایوان در سال 1996 آغاز کرد و مانند روسیه، نیروهای زمینی چین به طور سنتی قویتر از نیروی دریایی و هوایی این کشور بودند.
علاوه بر آن، تایوان هدف پیچیدهتری برای تهاجم است. درست است که تنگه تایوان باریک است، با عرض کمتر از 100 مایل در باریکترین قسمت آن، و چین تعداد زیادی موشک در امتداد ساحل خود مستقر کرده است که تایوان را اشاره میرود؛ اما حتی اگر مداخله نظامی مستقیم ایالات متحده وجود نداشته باشد، که ما نمیتوانیم از آن مطمئن باشیم، با توجه به تعداد زیادی از سیستمهای تسلیحاتی پیشرفتهای که تایوان از ایالات متحده وارد میکند، باز هم تسلط چین بر تایوان آسان نخواهد بود.
در چارچوب یک جنگ بالقوه تنگه تایوان، ارتباط متقابل چنین جنگی با اقتصاد جهانی یک شمشیر دولبه برای چین است. از یک طرف، امر ارتباط با اقتصاد جهانی یکی از مهمترین عوامل ارتقاء رشد اقتصادی چین برای دههها بوده است. از سوی دیگر، وابستگی عمیق اقتصادی متقابل باعث آسیبپذیری در برابر رشد اقتصادی چین در مواقع بحران میشود. چین بر اساس مجموع واردات و صادرات، اکنون بزرگترین کشور تجاری در جهان است. این مساله بیشتر بهدلیل آن است که چین با ایالات متحده و متحدان اصلی آن تجارت میکند. ایالات متحده و متحدانش از ده شریک تجاری چین، هشت مورد را تشکیل میدهند. در سناریویی که چین برای اتحاد مجدد با تایوان از زور استفاده میکند، تحریمهای شدیدی از سوی ایالات متحده و متحدان آمریکا علیه چین اعمال خواهد شد. اگر این اتفاق بیفتد، برای اقتصاد چین بسیار پرهزینه خواهد بود. چین دچار یک رکود اقتصادی جدی خواهد شد که پیامدهای اجتماعی و سیاسی عمیقی در داخل خواهد داشت. از این نظر، روسیه از نظر اقتصادی از رکود روابط با ایالات متحده و اتحادیه اروپا کمتر ترسی دارد. این مساله به ویژه به شدت به عرضه گاز طبیعی روسیه وابسته است، اگرچه تحریمهای اخیر اروپا بر روسیه به شدت این وابستگی را کاهش داد.
چین و روسیه در اولویت های استراتژیک خود نیز متفاوت هستند. تهاجم روسیه به اوکراین، تلاش رئیس جمهور ولادیمیر پوتین برای تامین امنیت «خارج نزدیک» کشور در هنگام مقابله با گسترش ناتو به سمت شرق است. روسیه در مواجهه با احتمال پیوستن اوکراین و سایرین به ناتو احساس فوریت کرد. در این صورت، محیط استراتژیک روسیه به سرعت رو به وخامت خواهد رفت. مسکو احساس کرد که زمانی برای انتظار ندارد. در مقابل، اولویت استراتژیک چین همچنان حفظ یک محیط صلحآمیز برای رشد اقتصادی چین است. دلیل آن ساده است. «رویای چین» رئیس جمهور شی جین پینگ، اساساً جوانسازی ملت چین است که به طور ضمنی به معنای تبدیل مجدد چین به مرکز آسیای شرقی است. در نتیجه، ظهور چین به عجله برای گسترش سرزمینی منجر نمیشود، بلکه یک مأموریت تاریخی طولانیمدت برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت کامل را استنباط میکند. منطق اینجاست: اگر چین میتواند صدها سال صبر کند تا جایگاه واقعی خود را به دست آورد (به نقل از روایت «قرن تحقیر»)، چرا نمیتواند یک دهه یا بیشتر صبر کند؟
مقایسه تایوان و اوکراین
موازی دوم مقایسه بین تایوان و اوکراین است. از نظر جمعیتی، اوکراین 48 میلیون نفر دارد و جمعیت تایوان تقریباً نیمی از آن (تقریباً 24 میلیون) است. از نظر قومیت، جمعیت اوکراین شامل حدود 77 درصد اوکراینی و 20 درصد روس است. در تایوان، بیش از 90 درصد جمعیت چینی هان و کمتر از 10 درصد بومی هستند. تنها بر اساس ساختار قومی، میتوان تصور کرد که اتحاد چین با تایوان آسانتر از تصاحب سرزمین اوکراین برای روسیه است. اما تحلیل این مساله به این سادگی نیست.
از اواخر دهه 1980، دولت چین مشتاقانه روابط فرهنگی، اجتماعی و خویشاوندی با مردم تایوانی را ترویج میکند. هدف اولیه از این حرکت درک (یا سوء تفاهم) این بود که با ارتباطات فرهنگی و اجتماعی بیشتر، مردم تایوانی بیشتر شبیه مردم سرزمین اصلی چین رشد خواهند کرد و به طور فزایندهای تعلق خود را به «سرزمین مادری» احساس میکنند. سیاست هویت، با این حال، اثرات معکوس نشان میدهد. با ارتباطات و تماس بیشتر، مردم تایوان به طور فزایندهای تفاوتهای خود را با سرزمینهای اصلی مشاهده کردند. این تمایل با ترویج عمدی هویت تایوانی توسط دولت تایوان از اواخر دهه 1990، در دوره لی تنگ هوی، تقویت شده است. با تعداد فزایندهای از مردم تایوانی که خود را فقط تایوانی معرفی میکنند، حتی نه به عنوان تایوانی و هم چینی، تلاشهای چینیها برای ترویج هویت چینی در تایوان تا حد زیادی شکست خورده است. این یکی از بزرگترین دردسرهای چین در پیگیری اتحاد مجدد آن است.
از نظر اقتصادی، تولید ناخالص داخلی تایوان بیش از سه برابر اوکراین است و تایوان از نظر فناوری در منطقه و جهان به عنوان یک مرکز فناوری اطلاعات، به ویژه به عنوان یک تولید کننده بزرگ تراشه، بسیار مهمتر از اوکراین است. در واقع، ایالات متحده اخیراً از تایوان خواسته است تا در رفع کمبود جهانی نیمههادیها مشارکت بیشتری داشته باشد.
همانطور که رابرت راس در آستانه قرن بیست و یکم نوشت، از نظر ژئوپلیتیکی، شرق آسیا دوقطبی است، با ایالات متحده به عنوان قدرت دریایی غالب و چین به عنوان قدرت غالب قارهای، و تایوان دقیقاً بین این دو حوزه قرار دارد. از این نظر، هر کسی که تایوان را کنترل کند نسبت به دیگری برتری خواهد داشت. مسلماً برای ایالات متحده، تایوان هم از نظر اقتصادی و هم از نظر استراتژیک مهمتر از اوکراین است. حتی ژاپن تمایلی به متحد شدن تایوان با سرزمین اصلی چین ندارد، زیرا تنگه تایوان را بخشی از حیات خود به ویژه در مورد امنیت حمل و نقل انرژی میداند.
یکی از مهمترین عوامل برای جنگ اوکراین و جنگ تنگه تایوان، احتمال مداخله نظامی مستقیم ایالات متحده است. برای اوکراین، دولت ایالات متحده به صراحت اعلام کرده است که مستقیماً به این مبارزه نخواهد پیوست. تصویر بسیار متفاوتی در مورد مسئله تایوان وجود دارد. از زمان برقراری روابط دیپلماتیک بین ایالات متحده و جمهوری خلق چین در سال 1979، مطابق با قانون روابط تایوان، دولت ایالات متحده به عمد یک موضع مبهم از نظر مداخله مستقیم نظامی را حفظ کرده است. این ابهام در بازدارندگی چین از توسل به زور برای اتحاد و تایوان از اعلام استقلال رسمی مؤثر بوده است. (Zhang, 2022)
درسهایی برای چین
چین پویش تحریمی به رهبری غرب را از نزدیک مورد مطالعه قرار داده است زیرا میداند که اگر تنشها با غرب تشدید شود همین سلاحهای اقتصادی ممکن است علیه چین هم استفاده شوند. در 20 سال گذشته رهبران چین شاهد تقویت و استقرار بیشتر تسلیحات اقتصادی واشنگتن ازجمله تحریمها، کنترل صادرات، محدودیتهای سرمایهگذاری و تعرفهها بودهاند، اما پویشهای تحریمی اصلی غرب در این مدت بیشتر اقتصادهای درجه دوم مانند ایران و عراق یا اغلب اقتصادهای حاشیهای مانند کوبا، کرهشمالی و سودان را هدف قرار دادهاند. درگیری کنونی در اوکراین به پکن فرصتی برای مطالعه راهبرد، تاکتیکها و تواناییهای ائتلاف تحریمی غربی داده است، آن هم درحالیکه این ائتلاف برای فلج کردن یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان تلاش میکند.
درسهایی که چین از مناقشه کنونی گرفته است تا حدی نشاندهنده تغییر عمیقی است که در سالهای اخیر در رویکرد خود این کشور به جنگ اقتصادی رخ داده است. چین در طول زمان از تحریمهایی که بهطور یکجانبه توسط بعضی از کشورها – بهویژه ایالاتمتحده – اعمال شده انتقاد کرده است. ازنظر پکن تنها شورای امنیت سازمان ملل متحد جایی که چین میتواند از حق وتوی خود استفاده کند مشروعیت اعمال تحریمها را بر یکی از کشورهای عضو سازمان ملل دارد. در دو دهه گذشته پکن تحریمهای ایالاتمتحده علیه کوبا، ایران، میانمار و سایر کشورها را که فراتر از ممنوعیتهای شورا بوده محکوم کرده و استدلال کرده است که این تحریمها حاکمیت و امنیت سایر کشورها را بهشدت تضعیف میکنند و نقض فاحش حقوق بینالملل و هنجارهای اساسی روابط بینالملل به شمار میروند.
اما چین در همین مدت از قدرت اقتصادی بهطور یکجانبه علیه دشمنان خود استفاده کرده است. این کار بیسروصدا یا اغلب با توجیه اقدام به دلایل مربوط به «بهداشت عمومی» یا زیستمحیطی اما در حقیقت برای تنبیه شرکتهای متعلق به کشوری که پکن با آن درگیر اختلافات دیپلماتیک بوده است، انجام شده است. چین بهطورکلی اقدامات تنبیهی خود را بهعنوان «تحریم» نمیپذیرد و علنا ارتباط این اقدامات با ژئوپلیتیک را رد میکند، اما همچنان بهوضوح قصد داشته است به جهان و بخصوص کشورهای هدف بفهمند که این اقدامات با انگیزه ژئوپلیتیکی انجام گرفتهاند. هدف پکن تنبیه برخی سیاستهای این کشورها و ممانعت از تکرار اقداماتی از ایندست در آینده بود. ماهیت غیررسمی این اقدامات به چین اجازه میدهد تا آنها را بدون هیچ توضیحی تقویت یا تضعیف کند و به ادعای خود مبنیبر اینکه اقدامات اقتصادی اجباری یکجانبه در نظام بینالمللی جایی ندارد، پایبند بماند. (Feigenbaum & Szubin, 2023)
تفاسیر متضاد
در مقابل آنچه به چین آموخت که حمله به تایوان هزینههای گزافی برای او دارد و او را از حمله به تایوان باز میدارد، درسهای دیگری نیز وجود دارد که شی میتواند از جنگ پوتین بگیرد و تهاجم را بیشتر محتملتر کند. اول، او ممکن است یاد بگیرد که در صورت تهاجم، باید همه چیز را برای یک «حمله رعد اسا» انجام دهد. احتمالاً این همان چیزی است که پوتین قصد داشت، و او احتمالاً (همانطور که بسیاری در غرب انجام دادند) فرض میکرد که پس از چند روز کیف را فتح میکرد و میتوانست یک دولت دستنشانده را در آنجا مستقر کند. بنابراین درسی برای شی میتواند این باشد که او باید به طور کامل تایوان را تحت الشعاع قرار دهد و تایپه را با استفاده از تعداد زیادی از نیروها، کشتیها و هواپیماهای مورد نیاز بسیار سریع تصرف کند.
دوم، در همین راستا، او ممکن است آموخته باشد که اجتناب از عرضه مجدد طرف مقابل بسیار مهم است. این در مساله اوکراین بسیار مهم بوده است و به دلیل مرزهای زمینی آن با کشورهای ناتو امکان پذیر بوده است. تایوان یک جزیره است و نیروی دریایی چین، PLAN، میتواند برای پلیس خطوط کشتیرانی به تایوان استفاده شود. این یکی دیگر از استدلالهای چین برای به کار انداختن نیروهای انبوه است تا قبل از شروع عرضه مجدد، به تسلیم دست یابند. اگر عرضه (تامین) مجدد آغاز شود، میتواند به معنای رویارویی با کشتیهای خارجی، از جمله کشتیهای آمریکایی باشد، اما در اینجا یک درس خوشحال کننده سوم و بسیار مهم برای شی وجود دارد: ایالات متحده قاطعانه از رویارویی مستقیم با یک قدرت هستهای دیگر بر سر اوکراین امتناع کرد. رئیس جمهور بایدن نمیتوانست واضحتر از این باشد. ایالات متحده هیچ تعهدی برای دفاع از اوکراین ندارد و رئیس جمهور گفته است که ما مستقیماً این کار را انجام نخواهیم داد و تایوان نیز در همین موقعیت قرار دارد. طبق قوانین ایالات متحده تعهدی برای کمک به تایوان برای دفاع از این کشور وجود دارد، اما این کشور مانند کشورهای عضو ناتو یا ژاپن و کره جنوبی یک متحد معاهده نیست. (بایدن اظهار داشت که ما متعهد به دفاع از تایوان هستیم، اما کارکنان کاخ سفید از اظهارنظر او عقب نشینی کردند و گفتند که هیچ تغییری در سیاست وجود ندارد). (Abrams, 2022)
جمعبندی و نتیجهگیری
با درنظر گرفتن تفاوتهای اساسی که بین دو کیس مورد مطالعه یعنی بحران چین و تایوان در مقابل بحران روسیه و اوکراین وجود دارد؛ حال میتوان گفت چین در یک وضعیت نامتعادل سیاسی و متاثر از فشارهای سیاسی جنگ اوکراین تصمیمی عجولانه نخواهد گرفت. چین بر برنامه رشد اقتصادی پایدار خود اصرار دارد و چشمانداز 2035 برای حزب حاکم بسیار حایز اهمیت است. در این چشمانداز بیشترین رشد هنگامی رخ میدهد که بیشترین ثبات وجود داشته باشد -میانجیگری چین در حل و فصل منازعات منطقه غرب آسیا و جنوب غرب آسیا را نیز میتوان با این نگاه مرتبط دانست-، از سوی دیگر در مساله تایوان حتما ایالات متحده به طور مستقیم ورود خواهد کرد و چین تمایل ندارد که با بزرگترین شریک تجاری خود وارد چنین منازعه گسترده و مستقیمی شود.
میتوان گفت چین در چرخش ساختار نظام بینالملل سالهای اخیر که نشاندهنده فروپاشی نظام تکقطبی و دوقطبی و استقرار نظامی چندقطبی که در آن بازیگران غیر دولتی و ائتلافهای منطقهای نقش مهمی ایفا میکنند، به مساله درپیش گرفتن رفتاری عقلانی و مبتنی بر حداقل هزینه برای خود و سایر بازیگران منطقهای اهمیت میدهد و به سادگی در آتش چنین بحرانهایی نمیدمد، گرچه بر موضع سیاسی و اقتدار خود استوار است و همچنان با لفاظی مساله تایوان را در حالت بحران نگه خواهد داشت، تا زمانی که احساس کند، هزینههای شروع چنین درگیری نظامی از مسائل دیگری که پیشروی آن قرار میگیرد، در حالت اقل خود قرار دارد؛ اما مسائلی که اشاره شد میتوانند شامل طیف وسیعی باشند، از یک تهدید گسترده و خطرناک برای مساله اقتدار چین، تا یک ائتلاف غربی پشتسر جبهه تایوان که چین را به طور کامل تحریک کند؛ و بدین وسیله واکنشها پرهزینه و خطرناک چین برانگیخته شود.
پانویس
]1[ گُئُومین دانگ (که معمولاً در متون فارسی به صورت کوُمینتانگ نوشته شدهاست) (به چینی: 国民党، GUOMIN DANG) به معنای تحتاللفظی «حزب ملی/ حزب ناسیونالیست» و مشهور به «جبهۀ ملی چین» حزب مؤسس جمهوری در چین و حزب حاکم (تایوان) است. ایدئولوژی حاکم بر این حزب سه اصل خلق نام دارد که دکتر سون جونگ شان (سون یات سن) آن را تشویق میکرد. حزب کومینتانگ در سال ۱۹۱۳ و پس از سرنگونی امپراتوری دودمان چینگ در چین ایجاد شد و پس از فراز و نشیبهایی، از سال ۱۹۱۹ حکومت چین را در دست گرفت.
Abrams, E. (2022, May 3). The Ukraine War, China, and Taiwan. Retrieved from Council on Foreign Relations: https://www.cfr.org/blog/ukraine-war-china-and-taiwan
Euro News. (2022, August 3). ورود نانسی پلوسی به تایوان؛ چین از «اقدامات نظامی هدفمند» سخن گفت. Retrieved from Euro News: https://parsi.euronews.com/2022/08/02/us-house-speaker-nancy-pelosi-arrived-in-taiwan-despite-warnings-by-china
Feigenbaum, E., & Szubin, A. (2023, February 14). What China Has Learned From the Ukraine War. بازیابی از Foreign Affairs: https://www.foreignaffairs.com/china/what-china-has-learned-ukraine-war
G. CHANG, G. (2022, May 9). China Now Preparing To Invade Taiwan. Retrieved from NEWSWEEK: https://www.newsweek.com/china-now-preparing-invade-taiwan-opinion-1704631
Zhang, T. (2022, July 25). China Is Not Russia; Taiwan Is Not Ukraine. Retrieved from The Diplomat: https://thediplomat.com/2022/07/china-is-not-russia-taiwan-is-not-ukraine/
ایسنا. (1400, 12 04). تایوان، روسیه را محکوم کرد/چین: تایوان، اوکراین نیست. بازیابی از خبرگزاری دانشجویان ایران «ایسنا»: https://www.isna.ir/news/1400120403230/%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%DA%86%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A
خبرگزاری فارس. (1400, 12 04). نگرانی تایوان از اقدام نظامی چین در بحبوحه بحران اوکراین. بازیابی از فارس نیوز: https://www.farsnews.ir/news/14001204000399/%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%AD%D8%A8%D9%88%D8%AD
خبرگزاری فارس. (1401, 03 04). هشدار قاطع چین: آمریکا درباره تایوان، بهای گزافی پرداخت میکند. بازیابی از فارس نیوز: https://www.farsnews.ir/news/14010304000934/%D9%87%D8%B4%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D8%B7%D8%B9-%DA%86%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87%D8%A7%DB%8C-
صداقتی, م. (1400, 12 07). بحران اوکراین: یک فرصت برای چین. بازیابی از دیپلماسی ایرانی: http://irdiplomacy.ir/fa/news/2010092/%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D9%86-
مشرق. (1401, 1 17). واکنش تند چین به «فروش پاتریوت آمریکا» به تایوان. بازیابی از خبرگزاری مشرق : https://www.mashreghnews.ir/news/1359363/%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4-%D8%AA%D9%86%D8%AF-%DA%86%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%BE%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D
وردینژاد, ف., علماییفر, ا., & قاضیزاده, ش. (1390). اژدهای شکیبا (چینِ دیروز، امروز و فردا) . تهران: اطلاعات.