جنگ‌های رسانه‌ای روایت‌محور

مقدمه

کارآمدی ارتباط مستقیمی با مقبولیت مردمی، سرمایه اجتماعی، همراهی مردم با نظام سیاسی و دیگر مفاهیم و مؤلفه‌های این‌چنینی دارد. مفهوم مخالف این عبارت به این حقیقت اشاره دارد که یکی از راه‌های ایجاد فاصله و شکاف میان مردم و حاکمیت، پایین نگه داشتن میزان کارآمدی است. یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها برای سنجش میزان کارآمدی توانایی حل مسئله است؛ به این معنا که هرچه یک حکومت در مواجهه با مسائل اجتماعی، موفق‌تر ظاهر شود، کارآمدتر به‌شمار می‌رود و بلعکس.

توانایی حل مسئله از سوی حاکمیت در دو لایه به موضوع رسانه ارتباط پیدا می‌کند. اول اینکه رسانه می‌تواند برای نظام سیاسی دستور کار تعیین کند و به تعبیری برای مردم مسئله‌سازی کند. دوم اینکه رسانه می‌تواند اقداماتی را که در مواجهه با یک مسئله اجتماعی صورت گرفته است را به نحوی روایت کند که به مردم القای ناکارآمدی کند. ابزار کار اصلی رسانه در هر دو لایه، روایت[1] است. روایت که خاستگاه آن به ادبیات و رمان بازمی‌گردد در یک تعریف ساده به معنای بازنمایی رخدادهاست که شامل «قصه» و «گفتمان روایی» می‌شود؛ «قصه» یک رخداد یا مجموعه‌ای از رخدادها (سیر وقایع) است؛ «گفتمان روایی» نیز همان شیوه‌ی بازنمایی رخدادهاست[2].

بازنمایی رسانه‌ای

امروزه واقعیت‌های اجتماعی- سیاسی به حدی گسترده شده‌اند که یک انسان اولا «در معرض» بسیاری از آن‌ها نیست و ثانیا اگر هم در معرض باشد، به دلیل پیچیدگی‌های چندبعدی توانایی اشراف و شناخت کامل یک پدیده سیاسی اجتماعی را ندارد. از همین رو «نهاد رسانه» اعم از جریان اصلی و جایگزین، پدیده‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … را برای آحاد جامعه بازنمایی می‌کند و هر روزه انسان‌ها با بمباران خبری- تحلیلی گسترده از جای جای جهان روبرو هستند.

اندیشمندان جدید با خاستگاه پست‌مدرنیته و پساساختارگرایی[3] به نقش رسانه توجه داشته‌اند و اذعان می‌دارند که میان واقعیت و وانمایی واقعیت تفاوتی باقی نمی‌ماند و جهانِ واقع، همان جهان شبیه‌سازی‌ها و وانمایی‌هاست. بودریار[4] به عنوان یکی از چهره‌های شناخته شده این عرصه در کتاب معروف «وانمایی‌ها»[5]، به «مافوق واقعیت» اشاره دارد و معتقد است «انسان‌ها در مافوق واقعیت به‌سر می‌برند و تصویر جانشین واقعیت شده است». او حتی یک گام فراتر می‌رود و در روند گذار به عرصه مافوق واقعیت به مرحله‌ای اشاره دارد که در آن صورت یا نشانه یا تصویر هیچ‌گونه ارتباطی با واقعیت ندارد[6]. در این حالت واقعیت برای انسان‌ها همان است که «تصورات رسانه‌ای» برایشان خلق می‌کنند. در همین راستا بودریار ادعای عجیبی را مطرح کرد که جنگ خلیج فارس رخ نداده است! [7]

بررسی این نظرات و کمی تأمل در تجربه زیسته خودمان حاکی از نقش بی‌بدیل رسانه‌ها در بازنمایی واقعیت‌های اجتماعی- سیاسی است. این بازنمایی که با ابزار روایت صورت می‌گیرد، برای صاحبان رسانه‌ها تولید قدرت می‌کند. این قدرت شبیه همان قدرتی است که فوکو در خصوص گفتمان بیان کرده است. رسانه می‌تواند پدیده‌های پیرامون ما را برای ما تعریف کند، در حالیکه ما با توجه به نکاتی که در ابتدا در خصوص «در معرض بودن» و «عدم توانایی اشراف» ذکر شد، حتی نمی‌توانیم آن‌ها را به صورت دقیق صحت‌سنجی کنیم. از این رو «بازنمایی کاذب» شکل می‌گیرد.

تولیدات رسانه‌ای به نحوی که در رسانه‌های جمعی مورد استفاده قرار گیرند، بسیار پرهزینه است. البته در دهه‌های گذشته به واسطه رشد فناوری‌های ارتباطی به تعبیر کاستلز به «ارتباط جمعی خودانگیز»[8] رسیده‌ایم[9]؛ به این معنا که دیگر با صرف یک مخاطب طرف نیستیم، بلکه با کاربر روبرو هستیم که خود نیز می‌تواند به صورت فعال در تولید رسانه‌ای نقش‌آفرینی کند. با این حال هنوز رسانه‌های رسمی از قدرت بیشتری نسبت به آحاد مردم برخورددار هستند. علی‌الاغلب مالکیت این رسانه‌ها با صاحبان قدرت (سیاسی و اقتصادی) است و قرار است از منافع آن‌ها حمایت کنند؛ لذا روایت‌هایی از آن رسانه‌ها منتشر می‌شود که بیشترین تطابق را با منافع مالکان داشته باشد[10].

جمهوری اسلامی ایران مسئله روایت‌سازی

جمهوری اسلامی ایران از ابتدای شکل‌گیری خود، به واسطه ویژگی‌های منحصربفردی که داراست، در تقابل کامل با نظام‌های استکباری و زورگوی جهانی تعریف می‌شود که با ارائه یک ایدئولوژی بدیل نسبت به ایدئولوژی‌های مرسوم زمان خود (سوسیالیسم و لیبرالیسم) طریق سومی را در پیش گرفته که ضمن نفی ایدئولوژی‌های موجود، مسیر دیگری را که مبتنی بر تعالی بشریت بر اساس دستورات شریعت مقدس اسلام است، را پیشنهاد می‌دهد. پس از گذشت چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی، با پایان یافتن جنگ سرد و فروپاشی شوروی که نماینده ایدئولوژی سوسیالیسم در جهان شناخته می‌شد، تنها غرب و لیبرالیسم به عنوان دشمن واحد برای جمهوری اسلامی ایران باقی ماند.

دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا با ابزارهای مختلفی سعی در ناکارآمد نشان دادن نظام و ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت داشتند. ابتدا ابزارهای نظامی و سپس تحریم‌های اقتصادی را که وجوه سخت تقابل بودند، امتحان کردند و امروز از هر دوی آن‌ها ناامید شدند. ابزار اصلی مقابله دشمنان انقلاب، امروزه در قالب رسانه‌ها و تولیدات رسانه‌ای ظهور و بروز دارد.

این رسانه‌ها با ارائه روایت‌های خود از واقعیت‌های سیاسی- اجتماعی ایران، در عرصه‌های مختلف سعی دارند، مردم ایران را نسبت به آینده نظام ناامید کنند و بدین ترتیب به شکاف میان مردم و حاکمیت دامن بزنند. رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران نیز سعی دارند با ارائه روایت صحیح از واقعیت، در برابر این تهاجم رسانه‌ای صف‌آرایی کنند.

همانطور که در مقدمه نیز ذکر شد، یکی از مهم‌ترین راهبردهای رسانه‌ای برای تأثیر بر دستگاه سیاسی، مسئله‌سازی برای یک حکومت یا بازنمایی سلبی از یک اقدام است. از ابتدای شیوع ویروس کرونا در اسفند 1398 این رسانه‌ها در حال سیاه‌نمایی از اوضاع هستند. این در حالی است که بر اساس آمار عملکرد جمهوری اسلامی ایران فارغ از شدت و ضعف‌هایی که در نوع مواجهه با این بیماری داشته و در مقاطع مختلف زمانی متفاوت بوده است، نسبت به بسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان، به صورت میانگین عملکرد بهتری دارد.

این هجمه‌های رسانه‌ای با تولید اولین واکسن که از قضاء در اولین روز پس از اعلام پیروزی بایدن اتفاق افتاد! با شدت بیشتری دنبال شد و هم‌اکنون نیز ادامه دارد. در این مدت بیش از 1 سال، این رسانه‌ها تمام تلاش خود را به صورت شبانه‌روزی معطوف به این کردند که نسبت به اقدامات صورت گرفته، روایت‌هایی ارائه دهند که بسیاری از آن‌ها هم خلاف واقع است و هم منجر به ناامیدسازی مردم می‌شود و هم القای ناکارآمدی می‌کند. البته نگارنده این سطور اعتقاد ندارد که سیستم حکمرانی به صورت کاملا درست و کارآمد عمل می‌کند و رسانه‌های مذکور در حال قلب کامل واقعیت هستند؛ اما قطع به یقین ارائه این روایت‌ها که کاملا مغرضانه صورت می‌گیرد، سبب شکل‌گیری ذهنیتی برای آحاد جامعه می‌شود که حتی اقدامات بسیار زیادی که به صورت صحیح صورت گرفته است، نیز دیده نمی‌شود و برای مردم یک حافظه جمعی منفی ایجاد می‌کنند که نتیجه آن کاهش اعتماد به نظام، فرسایش سرمایه اجتماعی و ایجاد شکاف میان مردم و مسئولین می‌شود.

موضوع کرونا یکی از مصادیق بسیاری است که به عنوان سوژه در رسانه‌های معاند و در یک «جنگ رسانه‌ای روایت‌محور» تمام‌عیار در حال پیگیری است. اقدام دیگری که در همین راستا صورت می‌گیرد، مسئله‌سازی از موضوعاتی است که مردم اساسا به عنوان مسئله به آن پدیده نگاه نمی‌کنند. موضوعات فرهنگی به سبب چسبندگی بالایی که با آحاد مردم دارد، جذاب‌ترین سوژه‌ها برای مسئله‌سازی هستند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

در این یادداشت سعی شد، ابتدا بر اهمیت نقش رسانه‌ها در بازنمایی واقعیت تأکید شود. تحلیل شرایط کنونی حاکی از آن است که این بازنمایی و شناخت محیط پیرامون روز به روز بر نیازمندی ما به رسانه می‌افزاید. بنابراین رسانه یک ظرفیتی را ایجاد می‌کند که باید از آن استفاده کرد.

مهم‌ترین رکن در بازنمایی، عنصر روایت است. امروزه رسانه‌های معاند در حال ساخت روایت‌هایی از واقعیت‌های اجتماعی- سیاسی در درون کشور هستند، که مردم را نسبت به حاکمیت بدبین کنند. از این رو لزوم ورود جدی به این عرصه نزاع بیش از همیشه ایجاب می‌کند. ایجاد کارآمدی در کشور امروزه دو بال واقعی و مجازی پیدا کرده است. بال واقعی آن ناظر بر اقداماتی است که در واقعیت صورت می‌گیرد و بال مجازی آن نیز ناظر بر ارائه روایت‌هایی از افدامات صورت گرفته برای ترزیق امید به جامعه است.


[1]. Narrative.
[2] . ابوت، اچ پورتر(Abbott, H. Porter) (1397). سواد روایت (The Cambridge Introduction to Narrative)، مترجمان: پورآذر، رویا. مهدی‌زاده اشرفی، نیما. تهران: انتشارات اطراف، چاپ سوم: 1397، صص 41-63.
[3]. Post – structuralist.
[4]. Jean Baudrillard.
[5]. Simulations.
[6]. Baudrillard, j. (1983). Simulations (Foreign Agents Series), Translator: Beitchman, p, Foss, p, the MIT press, pp15-53.
[7]. Baudrillard, j. (1995). The gulf war did not take place. Bloomington: Indiana university press.
[8].  mass-self communication.
[9] . کاستلز، مانوئل (1396). قدرت ارتباطات (communication power) ویرایش دوم، ترجمه: بصیریان جهرمی، حسین. با مقدمه دکتر هادی خانیکی، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، چاپ دوم: 1398، صص 50-79.
[10] . البته در بین رسانه‌های رسمی، نوع جدیدی از رسانه نیز شکل گرفته است که تحت عنوان روزنامه‌نگاری جایگزین (alternative journalist) شناخته می‌شود. ویژگی اصلی رسانه یا روزنامه‌نگاری جایگزین، تقابل صریح با رسانه‌های جریان اصلی و استقلال آن نسبت به صاحبان قدرت اعم از سیاسی و اقتصادی می‌باشد. این اصطلاح نخستین بار در سال 2008 توسط کریس آتون و جیمز هامیلتون با نگارش کتاب «روزنامه‌نگاری جایگزین» وارد فضای آکادمیک شد. برای مطالعه بیشتر در خصوص رسانه‌های جایگزین ر.ک، جهان‌شاهی، امید (1396). روزنامه‌نگاری جدید، تهران: انتشارات ثانیه، چاپ دوم: 1398. صص 191-224.

جدیدترین ها

جنگ روسیه – اوکراین و نتایج آن بر جنگ...

مقدمه بیش از یک سال است که از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد ، عواقب...

سیاسی | مرجعیت رسانه‌ای در ایران: چیستی، چرایی و...

گزارش مجمع ایرانی دفاع از حقیقت در موضوع "سیاسی"

 ایدئولوژی تضاد ایالات‌متحده در عرصه نظام بین‌الملل

در عرصه سیاست خارجی، تحلیل سیستمی زیر را از سیاست خارجی کشورها ارائه می‏دهم و...

احیای داعش و بحران‌سازی، تلاش مشترک آمریکا و رژیم...

امیر نظامی مقدم؛ دبیر اندیشکده راهبردی مقاومت دانشگاه امام صادق علیه السلام چکیده مجموعه ملاحظات استراتژیکی...

ایران و قفقاز؛ خاک_شیشه_استخوان

پدیدار شناسی سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز از نگاه نظریه رئالیسم تحولاتی که در...

بررسی جایگاه هویت ملی در راهبرد دفاع ‎همه ‎جانبه...

1. امنيت هستي‌شناختي نظريه امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل برگرفته از نظريه وجود انساني آنتوني...

نگاشت های محبوب

نظرات

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

هفت − شش =