چکیده
یکی از موضوعات و مسائلی که در روابط بین دو کشور بسیار مهم و اثر گذار است، بحث مرزها و اختلافات مرزی است. یکی از نمونه های مشهور اختلافات مرزی در حال حاضر اختلاف مرزی چین و هند است. که بر روی رقابت این دو ابر قدرت در عرصه های اقتصادی، صنعتی، سیاسی و… اثر گذار بوده است. مسئله اصلی که این پژوهش قصد پاسخ به آن را دارد بررسی تأثیرات اختلافات مرزی هند و چین بر منطقه و جهان می باشد. علاوه بر مسئله اصلی، به علل درگیری ها و راهکارهای بهبود آنها نیز میپردازیم. فرض ما این است که این اختلافات بر روابط سیاسی، فرهنگی و بخصوص اقتصادی دو کشور، منطقه و جهان اثر گذار بوده و مانع از از سرمایه گذاری ها و همکاریهای بین المللی میشود. در این یادداشت ما با رویکردی تحلیلی بدنبال بررسی اختلافات مرزی چین و هند و تأثیرات آن بوده ایم و در پایان سعی بر بیان راهکارهایی برای بهبود این اختلافات داشتهایم. برای این تحقیق از منابع اطلاعات اندیشکدهای و اینترنتی چون مجلات و مقالات استفاده کردهایم.
مقدمه
در جهان امروز دیگر شاهد انحصار قدرت در غرب و اروپا نیستیم؛ و برخی کشورهای شرقی و آسیایی نیز در زمره قدرتهای بزرگ قرار گرفته اند. چین و هند از جمله این کشورهای آسیایی هستند. این دو غول صنعتی و اقتصادی آسیایی که همسایه یکدیگر هستند و جمعیت آن ها به حدود سه میلیارد نفر میرسد در معادلات جهانی نقش عظیمی ایفا میکنند. عمده مطالب پیرامون روابط چین و هند به روابط اقتصادی، صنعتی، سیاسی و… میپردازد و کمتر به روابط و نزاع های نظامی آن دو توجه میشود؛ هرچند شاید مهم ترین عامل تعيين کننده روابط دو کشور در هر زمینه ای، همین روابط نظامی و درگیری های مرزی است. در این یادداشت قصد داریم به نزاع ها و درگیری های مرزی این دو قدرت بزرگ آسیایی که بیشاز 35 درصد جمعیت جهان را در خود دارند بپردازیم.(Alyssa Ayres,2020)
تاریخچه درگیریهای مرزی چین و هند
درگیری ها و اختلافات مرزی چین و هند یکی از قدیمی ترین نزاع های مرزی جهان است. هند منطقه ای موسوم به اقصی چین که واقع در شمال شرق ناحیه لداخ ایالت کشمیر هست را بخشی از خاک خود میداند و ادعای حاکمیت آن را دارد. از طرفی این منطقه برای چین نیز به دو دلیل دارای اهمیت است:1)موقعیت استرتژیک:راهی ارتباطی میان سین کیانگ و تبت.2)در اختیار گرفتن تعدادی از گذرگاه های میان هند و تبت.
بخاطر دو علت فوق چین در سال 1956 شروع به احداث جادهای در این منطقه برای دسترسی آسانتر به سین کیانگ و تبت نمود. پس از آگاه شدن هند از این موضوع درگیریهای مرزی بین چین و هند آغاز شد؛ این درگیریها با اقدام چین در پناه دادن به چهاردهمین دالایی لاما به اوج خود رسید؛ سر انجام در جنگ 1962 چین پیروز شد و موفق شد تسلط خود بر منطقه اقصی چین را حفظ کند. (Michael Rowand,2020)
در سال 1993 دو کشور توافق کردند تا درگیری های مرزی را بصورت صلح آمیز حل کنند و مرز های مشترک مورد مناقشه را نیز بصورت مسالمت آمیز تعیین کنند. با وجود این توافق ها هند همچنان ادعای حاکمیت خود بر منطقه اقصی چین را حفظ کرده و هنوز هیچ راه حل قابل قبولی برای حل نزاع های مرزی دو کشور پیدا نشده است؛ هنوز هم درگیری های مرزی بین دو کشور رایج است و در آخرین مورد در سال 2020، بیست سرباز هندی و چهل و پنج سرباز چینی کشته شدند.
در مورد درگیری های مرزی چین و هند نکتهای که نباید فراموش شود، نقش پاکستان است. پاکستان هم به مانند هند ادعای مالکیت این منطقه را دارد. به همین دلیل تا کنون چندین مرتبه با هند وارد درگیری و نزاع شده است؛اما به علت حمایت آمریکا و غرب از هند در اکثر اوقات پاکستان مغلوب شده است. در نتیجه با پیروزی چین بر هند در سال 1962 پاکستان حاکمیت چین را بر این منطقه به رسمیت شناخت.در نتیجه این نزاع و درگیری مرزی چین و هند سبب نزدیکی بیش از پیش پاکستان با چین شد. (Ivan Lidarev,2023)
علت درگیری ها و اختلافات مرزی
1)اختلافات فرهنگی و تمدنی بین دو کشور: اختلافات فرهنگی و تمدنی این دو قدرت بزرگ همواره نقش قابل توجهی چه بصورت مستقیم و چه غیر مستقیم در دو عرصه ارتباط بین دو عرصهی:
- الف) اختلاف در مشی سیاستگذاری بین دو کشور(ارتباط دو دولت): چین و هند در حوزه فرهنگی، تمدنی و تاریخی اختلافات زیادی دارند و این اختلافات در تعیین سیاست های دولت هایشان نقش مهمی دارد. بطور مثال اصول هندوئیسم و بوداگرایی و تأثیر آن دو در فرهنگ و تمدن هند با فرهنگ و تمدن چین تفاوت هایی داشت. این تفاوت ها ممکن است در تفسیر و برداشت سیاستمداران از برخی مسائل سیاسی مانند حاکمیت بر مناطق مورد مناقشه برانگیختگی هایی را به وجود آورد.
- ب) اختلاف در روابط بین مردم دو کشور(ارتباط دو ملت): تفاوت های فرهنگی میتوانند بر خلق احساس عدم اعتماد بین مردم دو کشور نیز مؤثر باشد. به عنوان مثال تفسیر مردم هند یا چین که بر اساس عقاید فرهنگی و تمدنی خودشان است از طرف مقابل و عقاید دینی و فرهنگی آن سبب میشود که بطور کلی نسبت به طرف مقابل بی اعتماد و بدبین شوند. این حس بی اعتمادی مردم در اراده دولت هایشان بطور غیر مستقیم تأثیر میگذارد و آن ها نیز با همین حس عدم اعتماد و بدبینی به طرف مقابل نگاه میکنند؛ در نتیجه امکان رفع مشکل از طریق مسالمت آمیز به شدت کاهش میابد. (sputnik, 2017)
2)درک متفاوت از مرزها:مرز بین چین و هند در منطقه لداخ بسیار نامعین است و هر دو طرف تلاش میکنند تا کنترل بیشتری بر این منطقه به دست بیاورند. این نامعین بودن مرز ها به حدی عمیق است که هنوز برخی از مناطق لاداخ در جریان مذاکرات بین دو کشور برای تعیین مرز نهایی هستند. هند پس از استقلال خود از بریتانیا در سال 1947 ادعا کرد که با توجه به نقشه ها و مذاکرات تاریخی منطقه لداخ به طور قانونی به آن تعلق دارد اما چین این ادعا را قبول نکرده و مدارک و ادعاهای چین را غیر معتبر میداند و مدعی است حاکمیت این منطقه با چین است. (Ap News, 2023)
3) نقش سایر کشورهای منطقه : اقدامات کشورهای منطقه از عوامل مؤثر در اختلافات چین و هند هست. این اقدامات معمولا شامل اقدامات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میباشد. این اقدامات ممکن است به دلیل اختلافات سیاسی بین دولتها، جریانات ناسازگار اجتماعی، تفاوتهای فرهنگی و نژادی، مسائل مربوط به تقسیم منابع طبیعی، تهاجم و اشغال قلمرو های دیگر و یا همینطور نبرد و درگیری نظامی رخ دهند.
پس از تقسیم هند در سال 1947 و پیوستن ایالت های راج نشین به هند، اختلافات و درگیری هایی میان هند و پاکستان شکل گرفت که سرانجام به جنگ جامو و کشمیر منجر شد. پس از پایان این جنگ هم درگیری ها پایان نیافت و همچنان این درگیری ها ادامه دارد. منطقه کشمیر از نظر جغرافیایی محل تلاقی منافع سه کشور هند، پاکستان و چین است؛ در نتیجه چین نیز برای حفظ منافع خود در این منطقه درگیری هایی با هند داشته است و حتی در برخی اوقات از پاکستانی ها حمایت نیز کرده اند. پاکستانی ها نیز پس از پیروزی چین بر هند مالکیت هند چین بر منطقه اقصی چین را به رسمیت شناختند. با توجه به دو عامل فوق هند ادعا کرد که چین مشغول حمایت و پشتیبانی از پاکستان است و همین موضوع جرقه ای برای شروع و تشدید درگیری های مرزی چین و هند بود.(Maham S.Gillani,2020)
4)رقابت برای منابع طبیعی: پادشاهی لاداخ یکی از مناطق غنی از منابع طبیعی در جهان است که شامل ذخایر فلزات گرانبها، معادن زغال سنگ، چوب و منابع آب است. به دلیل اینکه این منابع طبیعی ارزش بالایی دارند، بسیاری از کشورها به دنبال بهرهبرداری از آنها هستند. بنابراین، رقابت برای دسترسی به این منابع طبیعی بین کشورها افزایش یافته است و این باعث شده تا درگیریهای مرزی و نزاعهای بین المللی بر سر دسترسی به این منابع طبیعی رخ دهد. چین یکی از صنعتی ترین کشورهای جهان است که با سرعت زیادی در حال رشد میباشد؛ همچنین طبق گزارشات مختلف چین در برخی از حوزه های صنعتی تبدیل به رقیبی سرسخت برای آمریکایی شده است که رو به افول است. چین برای ادامه رشد صنعتی و پیروزی در رقابت با آمریکا، به شدت نیازمند منابع طبیعی نظیر، فلزات و ذغال سنگ است. از طرف دیگر هند نیز یکی از صنعتی ترین کشورهای جهان است و دارد در مسیر رسیدن به قدرت های بزرگ جهانی گام بر میدارد. به علاوه طبق آمارهای جهانی جمعیت هند حتی از جمعیت چین نیز فراتر رفته و اکنون به پرجمعیت ترین کشور جهان تبدیل شده است و انتظار میرود که این روند رشد جمعیت ادامه دار باشد. هند برای پیشرفت در امور صنعتی و همچنین تهیه غذا، امکانات زندگی و… برای جمعیت رو به رشد خودش به این منابع طبیعی به شدت نیازمند است. در نتیجه این نیازمندی دو طرف به منابع طبیعی منطقه لاداخ سبب درگیری و نزاع برای کنترل آن شده است. (Elizabeth Wishnick,2020)
تأثیرات نزاع ها و درگیری های مرزی چین و هند بر جهان و منطقه
چین و هند به عنوان دو قدرت بزرگ صنعتی و اقتصادی که روی هم رفته بیش از 35 درصد جمعیت جهان در آن ها جای گرفته نقش گسترده ای در تعیین معادلات جهانی دارند؛ در نتیجه درگیری مرزی بین این دو بازیگر بزرگ جهانی تأثیرات منفی متعددی بر روی جهان و منطقه خواهد داشت. در ادامه به چند مورد از این تأثیرات منفی اشاره میکنیم:
1)رشد نگرانی های امنیتی:این درگیری ها سبب رشد نگرانی های امنیتی در منطقه میشود.مالکیت مناطق مختلف در هر دوره ای با یکی از دو کشور چین و هند است. در نتیجه شرکت ها و کشورها نمیتوانند و نمیدانند با کدام کشور قرارداد همکاری ببندند زیرا هر آن امکان تغییر حاکمیت در منطقه وجود دارد. با به وجود آمدن ناامنی در منطقه سرمایه گذاری شرکت های خصوصی بزرگ کاهش میابد و به تبع آن فضای کسب و کار کوچک میشود؛ در نتیجه وضع زندگی مردم سخت میشود و از طرفی دیگر منطقه از رشد باز میماند و از پیشرفت جهانی عقب میماند.(Sun Yun, 2023)
2)افزایش هزینه نظامی در منطقه و به وجود آمدن فضای رقابت نظامی :چین و هند از بزرگترین قدرت های نظامی دنیا هستند. در نتیجه کوچکترین درگیری میان آن دو میتواند جرقه ای برای جنگ ها و بحران های بزرگ بین المللی شود. این نزاع ها می توانند منجر به افزایش هزینه های نظامی در منطقه شوند و به تبع آن، خطر افزایش نبرد های نظامی در منطقه را افزایش دهند. افزایش هزینه های نظامی در منطقه مورد اختلاف مقدمه ای است برای ایجاد یک فضای رقابت نظامی میان این دو قدرت بزرگ، که میتواند منجر به جنگ های داخلی و بین المللی با تأثیرات بلند مدت و گسترده شود. (BRAHMA CHELLANEY, 2023)
3)تأثیر منفی بر روابط دو جانبه دو کشور با سایر کشورها:نزاع های مرزی بین چین و هند ممکن است تأثیر منفی بر روابط دو جانبه آنها با سایر کشورها داشته باشد. مثلاً، اگر دو کشور به نحوی درگیر شوند که منجر به بروز یک جنگ شود، کشور های همسایه نیز ممکن است به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم درگیر شوند و این می تواند باعث بروز یک بحران بین المللی شود.بطور مثال میتوان به دخالت های پاکستان در رقابت چین و هند و حمایت و طرفداری از چین و یا نزدیک شدن ژاپن به هند برای کنترل نفوذ منطقه ای چین اشاره کرد. (atu,2022)
راهکارهای پایدار سازی و بهبود شرایط درگیری های مرزی چین هند
1)مذاکره و گفتگوی مستقیم:یکی از راهکارهای مهم برای پایدارسازی وضعیت در منطقه لاداخ، مذاکره و گفتگو بین دو کشور درباره تعیین مرزها و حفظ صلح و ثبات در منطقه است. البته این راهکار ظاهراً ساده و زیبا به نظر میرسد،اما در عمل با توجه به تفاوت های فرهنگی و تمدنی میان دو کشور و همچنین حس عدم اعتماد و بدبینی میان مردم دو کشور کار بسیار سخت و دشواری است. برای این کار نیاز به مقدماتی است که مهم ترین آن ها کاهش حس عدم اعتماد و بدبینی میان مردم دو کشور از طريق برنامه های فرهنگی است. (Daniel Markey,2020)
2)افزایش همکاریهای اقتصادی: افزایش همکاریهای اقتصادی و تجاری بین دو کشور، بهویژه در زمینه تجارت و تأمین منابع طبیعی، میتواند روابط بین دو کشور را بهبود بخشد و به پایدارسازی وضعیت در منطقه و در میان دو کشور کمک شایانی بکند. برای این منظور میتوان شرکت هایی برای بهره داری از منابع طبیعی و یا تولیدات صنعتی با سرمایه گذاری و همکاری دو کشور تأسیس کرد. به علاوه میتوان زیر ساخت های ارتباطی را از طریق ایجاد خطوط هوایی، جاده ها و راه آهن توسعه داد.اینگونه همکاری های اقتصادی سبب ایجاد پیوند و وابستگی اقتصادی میان دو کشور میشود که این وابستگی اقتصادی مانع از اقدام نظامی شدید کشور ها علیه هم میشود.(Haiyan Wang,2009)
3)حفظ صلح و تمرکز بر راه حل های دیپلماتیک:دو کشور باید در گام اول سعی کنند از ایجاد تنش مجدد پرهیز کنند و شرایط صلح را حفظ کنند. در گام دوم باید با راه حل های دیپلماتیک این مشکلات مرزی را حل کرد و به تفاهم رسید. برخی از راه حل های دیپلماتیک که قابل استفاده اند عبارت اند از:
- الف)استفاده از مراجع بین المللی:مراجع بین المللی مانند سازمان ملل متحد، اتحادیه آسیای جنوبی و شورای همکاری خلیج فارس، میتوانند با توجه به اهمیت زیادی که برای هر دو کشور دارند نقش مهمی در پایدار سازی شرایط و صلح ایفا کنند.
- ب)استفاده از تسهیل کننده ها: تسهیل کننده شخص یا سازمانی است که برای رسیدن به هدفی به دو طرف متقابل هم در جریان رسیدن به توافق و حل و فصل اختلافشان کمک میکند؛ در مورد پایدار سازی شرایط و نزاع مرزی بین چین و هند نیز میتوان از یک تسهیل کننده استفاده کرد.
استفاده از یک تسهیل کننده میتواند به دو کشور کمک کند تا با همکاری در جهت بهبود روابط، پایداری در منطقه را تضمین کنند. این تسهیل کننده میتواند به صورت مشترک با نمایندگان هر دو کشور مذاکره کند و در مسیر حل و فصل اختلافات کمک کند.
علاوه بر این، تسهیل کننده میتواند به دو طرف پیشنهاداتی بدهد که بهبود شرایط مرزی بین چین هند را به همراه خواهند داشت. این پیشنهادات میتواند شامل ایجاد استانداردهای جدیدی برای کنترل مرزی، تسهیل در صورت نیاز برای تردد مرزی و سایر اقداماتی باشد که در جهت افزایش همکاری و کاهش تنشها و اختلافات بین دو کشور اثرگذار باشند.(Martin S. Edwards,2012)
نتیجه گیری
نظم جهانی در حال تغییر است و امروزه ابر قدرت های شرقی در حال رقابت با ابر قدرت های غربی هستند. امروزه دیگر آمریکا تنها بازیگر صحنه بین الملل نیست و قدرت های آسیایی نظیر چین و هند نیز به بازیگرانی فعال در این صحنه دعوت شده اند. قدرت های آسیایی باید برای تبدیل شدن به بازیگران اصلی مسائل حاشیه ای را کنار بگذارند و تنها به تقویت قوای اقتصادی و صنعتی خود بپردازند.
درگیری های مرزی بین چین و هند هر چند در نگاه اول بسیار ساده و کم اهمیت هستند اما تأثیر بسزایی در فرآیند رشد دو کشور در زمینه های مختلف اقتصادی، صنعتی و نظامی میگذارد.
چین و هند باید اختلافات مرزی را کنار بگذارند یا حدأقل شرایط صلح را پایدار کنند و رقابت ها را کنار بگذارند؛ سپس با همکاری های گسترده اقتصادی و نظامی در قالب اتحادیه های بین المللی و یا سرمایه گذاری های مشترک تبدیل به قطب قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان بشوند.
1.United States Institute of Pease 2.(28 may, 2022). دانشگاه علامه طباطبايي. 3.Alyssa Ayres. (2020). china india border. council on foreign relations. 4.Brahama Chellaney. (2023). The Sino Indian Rivalry is Reshaping Asia. Project syndycate. 5.Daniel Markey. (2022). Risks of Militarisation. United States Institute of Pease. 6.Elizabeth Wishnick. (2020). The Resources at stake in china india border dispute. Chinas Resource Risks. 7.Haiyan Wang. (2009). Economic coperation between China and India. China business review. 8.India border stable. (2023). AP NEWS. 9.Ivan Lidarev. (2023). history of china india war of 1962. the diplomat. 10.Martin S.Edwards. (2012). International Organization and preventing war. Oxford university press. 11.Mham S.Gillani. (2020). the role of pakistan in china india border. south asia monitor. 12.Michael Rowand. (2020). the bloody china india border. foreign policy. 13.Sun Yun. (2020). The Ladakh Clash. Global Asia. 14.تلاش براي كاهش بي اعتمادي. (2017). sputnik.