پدید آمدن مفهوم سرمایه اجتماعی
گسترش ناهنجاریهای رفتاری، فروپاشی نهاد خانواده، ناپایداری روابط اجتماعی در آمریکا و اروپا، کاهش میزان همبستگی اجتماعی در کلان شهرهای جهان همگی از عللی بودهاست که سرمایه اجتماعی به مفهومی اسطورهای بدل گشت.(اجتهادی،1386،ص.2) و برای نخستین بارها مورد توجه اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی قرار گرفت. هرچند پیشتر دوتوکویل و دیگر اندیشمند تنها توصیفی از آن را ارائه دادهبودند. اما اکنون فرصتی پدید آمد که مفهوم سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه تنها تلاش داریم مختصری پیرامون این مفهوم اجتماعی، دیدگاهها نسبت به آن، سختی مطالعه آن و نواقص برخی مطالعات پیرامون آن بپردازیم. نهایتا در بخش آخر مفهوم سرمایه اجتماعی، به عنوان یک مفهوم غیرخنثی مورد بررسی قرار میگیرد.
مفهومی تلفیقی از اقتصاد و جامعه شناسی
سرمایه اجتماعی تلفیقی از اقتصاد و جامعه شناسی در نظر گرفته می شود، زیرا شهود اصلی سرمایه اجتماعی این است که فرآیندهای اجتماعی از نظر اقتصادی دارای ارزش هستند، به طور خاص، نوعی سرمایه هستند. اما چگونه می توان مبانی هستی شناختی اقتصاد و جامعه شناسی را با هم تطبیق داد؟ یعنی چگونه هر دیدگاهی ماهیت تجربه و انگیزه فردی را تئوریزه می کند. بهطور کلی، علم اقتصاد، فرد را بهعنوان انگیزهی بیشینهساز سودمندی عقلانی برانگیخته میکند، در حالی که جامعهشناسی واقعیت فردی را بهعنوان برساخته اجتماعی میبیند.
سرمایه اجتماعی، یک مفهوم مناقشه برانگیز
«هیچ مفهومی، و بهویژه هیچ مفهومی از علوم اجتماعی، کاملاً شکلگرفته ظاهر نمیشود، و بهطور دقیق و آشکار بر روی مراجع تجربی نگاشت میشود، به طرز ماهرانهای تمام سنتهای نظری را در بر میگیرد و دقیقاً [در تناسب] با بحثهای سیاستی است، که سخن میگوید.»(Woolcock,2010, p.483) همانطور که ولکاک نیز در توصیف سرمایه اجتماعی اشاره داشته است. شاید از همین رو است که بسیاری این مفهوم را، یک مفهوم مناقشه برانگیز(contested concept) خواندهاند.
عدم توافق در چیستی مفهوم سرمایه اجتماعی
دیدگاه های مختلفی در مورد اینکه سرمایه اجتماعی در واقع چیست، وجود دارد. برخی از نویسندگان سرمایه اجتماعی را با اعتماد(Trust) یکی میدانند، برخی دیگر آن را با نرخ عضویت در انجمن(rates of associational membership)، و برخی دیگر همچنان با تعداد و ساختار پیوندهای شبکهای(number and structure of network) یکسان میدانند. تنوع قابل توجهی در ادبیات علوم اجتماعی در خصوص این مفهوم وجود دارد. با این حال، بیشتر مفهومسازیهای سرمایه اجتماعی شامل ساختارهایی مانند شبکهها و درک مشترک مانند هنجارهای اجتماعی و اعتماد است.
مطالعاتی در خصوص سرمایه اجتماعی که محکوم به شکست هستند
فاکس و گیرشمن(Fox & Gershman) پیشنهاد کردند که درهم آمیختن هنجارها و شبکه ها در زیر چتر مفهومی یکسان، درک جریانهای علی را دشوار میکند. به این ترتیب سوالهایی مطرح میشود که آیا اعتماد باعث ایجاد روابط میشود، یا روابط ایجاد اعتماد می کند؟ این ماهیت پیچیده و پویا تجربه اجتماعی را برجستهتر مینماید. مثلاً کنش تحت تأثیر هنجارهای اجتماعی است و این کنش بر ماهیت هنجارها تأثیر میگذارد(Fox & Gershman,2000, pp.399-419). بنابراین کنش اجتماعی هم نتیجه و هم تعیینکننده است. محیط اجتماعی از طریق کنش و تعامل ایجاد و بازآفرینی میشود. این را باید دانست که نظامهای اجتماعی غیرخطی هستند. هر تحقیق تجربی باید این پیچیدگی را تطبیق دهد یا گیج شود. رویکردهای سنتی «اثباتگرایانه» به سرمایه اجتماعی اساساً محکوم به شکست هستند، زیرا چنین تلاشهایی معمولاً پیچیدگی پدیدهها و فرآیندهای اجتماعی را تشخیص نمیدهند(Adam & Roncevic,2003, pp.155-183). به این ترتیب است که بسیاری از تحقیقات انجام شده در خصوص سرمایه اجتماعی، محکوم به نقص و منظرگراییاند.
سرمایه اجتماعی، مفهومی غیرخنثی
بسیاری از تحقیقات پیرامون سرمایه اجتماعی نیز شکل یک حقیقت گرایی( truism) را به خود میگیرند. سرمایه اجتماعی به طور معمول و گسترده به عنوان یکی از مزایای جامعه پذیری تعریف میشود. بنابراین تحقیقاتی که نقش آن را در یک فعالیت اجتماعی بررسی میکند، منطقاً آن را مهم یا مفید خواهد یافت. سرمایه اجتماعی مفهومی خنثی نیست – بر اساس تعریف بر مزایا یا ارزش دلالت دارد. به طور کلی، هر چه مفهوم سرمایه اجتماعی گسترده تر تعریف شود، احتمال بیشتری وجود دارد که در بررسی اهمیت آن، حقیقت گرایی درگیر شود. اگر هر تحقیق خاصی برای یافتن اینکه سرمایه اجتماعی برای یک فعالیت اجتماعی مهم نیست،انجام پذیرد. منطقاً باید اعتبار ابزار اندازهگیری را زیر سوال برد. چراکه این موضوع به دلیل فقدان مبانی نظری پیچیده شده است. از این رو مفهوم سرمایه اجتماعی، یک مفهوم سهل و ممتنع است.
- اجتهادی،مصطفی(۱۳۸۶). سرمایه اجتماعی. پژوهشنامه علوم انسانی. شماره ۵۳.صص.۴۱۶-۴۰۵.
- Woolcock, M. (2010). The Rise and Routinization of Social Capital, 1988–2008. Annual Review of Political Science, 13(1), 469–487.
- Fox, J., & Gershman, J. (2000). The World Bank and social capital: Lessons from ten rural development projects in the Philippines and Mexico. Policy Sciences, 33, 399–419.
- Adam, F., & Roncevic, B. (2003). Social capital: recent debates and research trends. Social Science Information, 42(2), 155–183.