مقدمه
اکنون سال 1400 هجری شمسی است. سالی در حال سپری شدن. زندگی کنونی مردم ایران فرق چندانی با زندگی مردم در دیگر کشورهای جهان ندارد. هرچند شاید گفته شود که:« کیفیت زندگی در غرب کجا و زندگی در ایران کجا!» ولی واقعیت آن است که امروز اشتراکات فرهنگی چنان در حال گسترش است که دیگر یک انسان را نمیتوان از روی چهره ظاهری، رژیم غذاییاش، مصرف فیلم و موسیقیاش و بسیاری از چیزهای دیگر، نمی توان از دیگر انسانها تمییز داد. چراکه کالاهای مصرفی در جهان کنونی یکی شده است. این گفته چندان نیازمند استدلال نمی باشد و مشاهده برای فهمش کافی است. و همه اینها مدیون انقلاب دیجتالی است که دستاوردهایش غیر قابل انکار و امتناع است.[1]
اخیرا کلیپی از دعوای خیابانی چند دختر منتشر شد که در این بین یکی از آنان تنها برای داشتن چاقویی بزرگ در صدر توجهات قرار گرفت. این در حالی است که چنین کنشهایی سراسر نو است و باید در صدر توجهات قرار میگرفت به امید اینکه در آینده شاهد چنین اقداماتی نمیبودیم. در ادامه این یادداشت تلاش داریم تا با بیان چرایی این کنشها و آسیب شناسی آن، مخاطبین را با پدیده نویی چون غرق شدگی در معنا آشنا نماییم.
شکلگیری کنشهای عملی مبتنی بر شناختهای نظری
بوردیو در مدلی، شکلگیری سبکهای زندگی را اینگونه تشریح مینماید که شرایط عینی زندگی و موقعیت فرد در ساختار اجتماعی به تولید عادتوارهای برای شخص منجر میشود که این عادتواره خود در برگیرنده نظامی عملی و نظامی شامل ادراکات و شناختها میگردد. که نهایتا این دو نظام یادشده عامل شکل گیری یک سبک زندگی میشوند.[2] این گفته بوردیو که ایده اصلی این یادداشت نیز به صورت مفروض بر آن بنا شده است، شکلگیری کنشهای عملی مبتنی بر شناختهای نظری است.
آنچه اکنون مبنای شکلگیری شناختهای نظری قرار گرفتهاست نه واقعیت که فراواقعیتهایی است که خود وانمودهایی هستند از کنشهای بسیار که تهی از مبنای منطقی و عقلانیاند.
فراواقعیت چیست؟
مفهوم فراواقعیت( (Hyper-Realityدر نشانه شناسی و فلسفه پُست مدرن بر عدم توانایی انسان در تمیز دادن واقعیت از خیال و چیزی که توسط رسانهها ساخته می شود، استوار است.فراواقعیت مفهومی است برای توصیف راهی که آگاهی انسانی، واقعیت را در دنیایی که انبوه رسانه ها قادرند به هر اتفاق یا تجربه اصیل شکل غیرواقعی دهند و یا آن را فیلتر کنند، درک میکند.[3] فرا واقعیت، در نشانه شناسی و پست مدرنیسم، ناتوانی آگاهی در تشخیص واقعیت از شبیه سازی واقعیت است ، به ویژه در جوامع پست مدرن پیشرفته از نظر فناوری.[4]
فرواقعیت چه خطراتی را در پی خواهد داشت؟
استفاده از فرا واقعیت در فرهنگ ما خطراتی دارد. وقتی تصاویر لزوماً نمایانگر اشخاص واقعی نیستند، افراد میتوانند تصاویر فوق واقعی را به عنوان الگو مشاهده و قبول كنند. این میتواند منجر به تمایل به تلاش برای دستیابی به ایده آل غیرقابل دستیابی شود ، یا ممکن است منجر به فقدان الگوهای بدون آسیب شود. دانیل جی بورستین در مورد اشتباه گرفتن پرستش سلبریتی با پرستش قهرمان هشدار می دهد. او میگوید:«ما به طرز خطرناکی نزدیک می شویم که خود را از همه مدلهای واقعی محروم کنیم. ما مردان و زنانی را که به نظر مناسب نیستند اما معروف هستند را عالی و ایدهآل می انگاریم»[5] در این حالت انسان تمام تلاش خود را میکند که به وانمودهای بشری نزدیک تر شود. گاهی این وانمودها تنها به مد و تیپ ظاهری ختم میشود و گاهی همراه میشود با اظهارنظرهای سیاسی و اجتماعی در امور ویژه، بدون آنکه اطلاعات درست و یا تحلیل درستی درون مایه این وانمودها باشد.
فراواقعیت انسان را غرق در معنا خواهد کرد!
خطری که در پی تحریک و اغوا وجود دارد نه در کمبود معنی است بلکه همانگونه که بودریا اظهار داشت:«ما از معنا غرق شده ایم و این ما را می کشد.»[6] برعکس آنچه در گذشته شاهد آن بودیم و زندگی ها بسیار ساده و بی تکلف بود. کنش ها خیلی پیچیده و هیجانی نبود. اکنون شاهدیم که سمبل گرایی، معنا و نماد همه زندگیها را سراسر پر کردهاست. انسان امروزی بارها و بارها زندگی پر رمز و رازتری از یک انسان بدوی دارد. شاید اگر در گذشته فردی برای یک سال از جامعه دور میشد، شکاف عمیقی میان او و شناختش از حقیقت حاصل نمیشد، لیکن امروز سرعت بسیار بالای تکنولوژی و فناوری کاری کرده است که انزوایی لحظهای انسان از جامعه میتواند او را برای همیشه در شناختش گیج و مبهوت نماید.
مصرفبارگی ناشی از فراواقعیت زدگی
خطرات فراواقعی بودن نیز توسط فناوری های اطلاعاتی فراهم میشود، که ابزارهایی را برای قدرت های مسلط فراهم می کنند که می خواهند انسان را به مصرف و مادی گرایی تشویق کنند.[7] در جامعه مصرفی کنونی بودریا اعتقاد داشت که هر آنچه برای دیدن و شنیدن عرضه میشود، آشکارا رنگ و بوی جنسی به خود گرفته است. بودریا ادامه میدهد و بیان میدارد که:«حتی یک میلیمتر از حوزههای تحریک آمیز جنسی بلا استفاده باقی گذاشته نشده است.»[8]
نیازمندی انسان به مکانیسم کنترل خارجی در فضای مجازی
از آنجا که قدرت فن آوری بسیار زیاد است ، و از آنجا که انسان موجودی است که تمایل طبیعی او نسبت به شر بخشی از ظرفیت وجودی او و یکی از جنبه های منفی ماهیت او است ، به نظر می رسد ( این یک حدس است که با تأیید تاریخ بی شماری تأیید شده است) کنترل های داخلی ، به صورت تقویت اخلاقی و تقوای مبتنی بر ایمان ، برای مقابله با پیامدهای فناوریها ، به ویژه فناوری اطلاعات کافی نیست. این بدان معنی است که برای کنترل صحیح فناوریها به مکانیسمهای کنترل خارجی نیاز داریم. با این حال، تأکید بر این نکته مهم است که مکانیسمهای کنترل خارجی، باید از طریق مهندسی اجتماعی تکه تکه، و در متن یک روند دموکراتیک و در یک اکوسیستم منطقی اعمال شوند.[9]
نتیجهگیری
خلط فضای مجازی و فضای واقعی، خلط میان کنشهای غیرمنطقی و غیرحقیقی سلبریتیها و شخصیتهای دنیای مجازی با کنشهای جهان واقع، تکثر معانی و کثرت معنا، مصرفبارگی ناشی از غرقشدگی در معنا، ناتوانی در درک واقعیت، شبیهسازی واقعیت متأثر از وانمودهای آنی و بسیاری دیگر از دوگانگی ها و اشتباهات در شناخت نهایتا زندگی را رغم میزند که بوردیو در مدل خود از آن به عنوان شکلگیری کنشهای عملی مبتنی بر شناختهای نظری یاد نمود. به راستی که رشد سریع تکنولوژی و از بین رفتن مرزهای میان واقعیت و ناآگاهی سختی مسئله شناخت را دوچندان میکند. از هیمن رو در ابتدا نویسنده عنوان داشت تنها دخترک چاقو به دست در ماجرای اخیر مورد خاصی نبوده، بلکه کل جماعتی که همراه او بودهاند، همگی از ویژگیهای غیرمنطقی برخوردارند که نویسنده آنان را ناشی از لاابالی گری مجازی و مصرفبارگی در آن فضا میداند. از این رو فارغ از هر قضاوتی، نویسنده سعی بر آگاهی مخاطبین و مسئولین ذیربط رسانهای در خصوص پدیده نو غرقشدگی در معنا داشته است.
[1] موسوی، سید علی.(1396). امنیت سایبری، تهران: نسل روشن، ص:11-12.
[2] Bourdieu, Pieere .(1984). Distinction: A Social Critique of the judgement of taste, Routledge.
[3] وبستر، فرانک.(1390)، نظریه های جامعه اطلاعاتی، ترجمه اسماعیل قدیمی، تهران: انتشارات امیرکبیر، ص 53-52.
[4] Baofu, Peter .(2009). The Future of Post-Human Mass Media: A Preface to a New Theory of Communication. Newcastle upon Tyne: Cambridge Scholars Publishing. p. 11.
[5] Boorstin, Daniel J. (1992). The Image: A Guide to Pseudo-Events in America. New York, NY: Random House. p. 48.
[6] Pile, Steve; Thrift, Nigel .(1995). Mapping the Subject: Geographies of Cultural Transformation. London: Routledge. p. 241.
[7] Kincheloe, Joe .(2008). Knowledge and Critical Pedagogy: An Introduction. New York: Springer Science+Business Media. p. 206.
[8] بودریا،ژان.(۱۳۸۹). جامعه مصرفی،اسطورههاو ساختارها. پیروز ایزدی. تهران: نشر ثالث: ص225.
[9] Mansouri, A., & Paya, A. (2020). Nihilism and Information Technology. Journal of Philosophical Theological Research, 21(82), 29-54.