چارچوب عملیات روانی ایالات متحده علیه ایران

پرچم دروغین رسانه جریان اصلی

هنگامی که شمار اعتراضات در ایالات متّحده افزایش یافت و سراسر کشور را در بر گرفت، نظریه پردازان همدست مقامات آمریکایی، همانند پوشش دهی رسانه های جریان اصلی، روسیه، چین و ایران را، به مداخله در جنبش سیاهان BLM (Black Lives Matter) متّهم کردند. اگرچه این اتّهامات توسط صاحبان ارشد شبکه های اجتماعی ایالات متّحده تا حدّی رد شده است، اما مشکلات انتخابات ایالات متّحده افزایش یافته و همان کشورها_ روسیه، چین و ایران دوباره به مداخله متّهم شدند. این تئوری توطئه ی سیستماتیک، نه تنها شهروندان آمریکایی را به عنوان احمقانی که به راحتی تحت تاثیر خارجی ها قرار گرفته اند به تمسخر می گیرد و حس واقعی عدالت را که در اعتراضات آنها نیز مشهود است، به حساب نمی آورد، بلکه به عنوان یک پرچم دروغین برای پنهان کردن جنگ روانی ایالات متّحده و ناتو بر علیه دشمنانشان، فعال می کند.

استفاده از عملیات به اصطلاح روانی توسط ایالات متحده و ناتو که مستقیماً به عنوان جنگ نسل پنجم شناخته می شود، چیزی محرمانه نیست. با این حال، رسانه های جریان اصلی، به عنوان بخشی از عملیات روانی غربی، نه تنها از آن در پوشش خبری خود یاد نمی کنند بلکه با برچسب زدن به سایر کشورها وانمود می­کنند که رفتارهای شهروندانشان نتیجه دیپلماسی عمومی سایر کشورها و یک نوع بد رفتاری دولتی است. هدف اصلی از جنگ روانی غربی، شستشوی مغزی شهروندان کشورهای دشمن است.

لفاظی های ایالات متّحده با تغییر در معنای محتویّات، جنبه دیگری از گسترش اطلاعات نادرست را در رسانه های جریان اصلی، نشان می دهد. به عنوان مثال، نه تنها سازمان تحقیقاتی رند (RAND)، یك اندیشکده ی نزدیك به وزارت دفاع آمریكا، در ارزیابی خود، به عملیات روانی آمریكا در افغانستان اذعان می كند، بلكه استاندارد دوگانه ی استفاده شده در یك ساختار تکنیکی را نیز آشکار می سازد؛ هنگامی که نویسنده­ای درباره ی عملیات اطلاعات نظامی آمریكا در افغانستان ادعا میکند:

مهمترین نقص (در عملیات روانی ایالات متّحده) ناتوانی در مقابله موثر با کمپین تبلیغاتی طالبان علیه نیروهای ایالات متّحده و ناتو -با محوریت تلفات غیرنظامیان- چه در داخل و چه در سطح بین المللی بوده است، با این وجود، باید تأکید کرد که این موفقیت تبلیغاتی طالبان به معنای حمایت گسترده مردمی از جنبش طالبان نیست.

نویسنده ادعا كرد كه تلفات غیرنظامیان توسط آمریكا که به افغانستان حمله کرده بود، پروپاگاندای طالبان است، ولو اینکه به نفع طالبان نباشد. این ادعای غیرمنتظره، حقیقت تلفات غیرنظامیان را در حمله ی ایالات متحده نادیده می گیرد، جایی که آمارها نشان می دهد ناتو و متّحدان آن،  نسبت به گروه های تروریستی مانند طالبان در افغانستان، غیرنظامیان بیشتری کشته اند. این یک حقیقت مبتنی بر واقعیت است نه پروپاگاندایی که توسط طالبان ایجاد شده باشد و پوشش دهی آن باید وظیفه اصلی هر رسانه ای در جنگ باشد.

تله های عملیات نفوذ آمریکا علیه ایران

ایران با یک جنگ روانی عظیم از جانب ایالات متحده و متحدانش در ناتو روبرو است. این عملیات ها شامل سه دسته اصلی هستند: عملیات رسمی، نیمه رسمی و مخفی.

عملیات روانی رسمی در محور ناتو،  شامل حساب های رسانه های اجتماعی دولتی و آژانس های خبری است که تحت حمایت مالی هستند. این عناصر روسای کارخانه­های ترول ( اوباش مجازی) ناتو هستند که به عنوان بخشی از یک عملیات مخفی فعالیت می کنند. آنها به عنوان سربازانی که در میدان حضور دارند، به منظور ایجاد سناریوهای گمراه کننده و اخبار جعلی، اطلاعات نادرست را جعل می کنند. حساب رسانه اجتماعی وزارت امور خارجه ایالات متّحده، به نام یو.اس.ای در فارسی (USA dar farsi)، یکی از نمونه های عملیات روانی رسمی ایالات متحده است که علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت می کند. به عنوان مثال، یو.اس.ای در فارسی اخیراً پستی را به اشتراک گذاشته است که حاوی محتوای خشنی است که سیاست ایران در برخورد با معلولان را به تصویر می کشد و ایران را به سهل انگاری در مورد زندگی معلولان و ایجاد رنج و فلاکت در زندگی آنها در جنبه های اجتماعی و اقتصادی و همچنین فعالیت­هایشان در زمینه ورزش و سرگرمی و غیره، متّهم کرده است. یو.اس.ای در فارسی تلاش می کند تا وجهه ی مثبتی از ایالات متّحده نشان دهد و ایران را به عنوان یک کشور ناتوان و درمانده برای مخاطبان ایرانی معرفی کند. بنابراین، این پست به A.D.A (لایحه آمریکایی های دارای معلولیت) که از سال ۱۹۹۰ به قانون تبدیل شده، اشاره دارد و آن را یک مزیّت بزرگ برای ایالات متّحده در برخورد با معلولان می داند، تا ایران را در انجام هر گونه اقدام موثّری در این زمینه اعمال ناتوان نشان دهد. بدیهی است، حساب فارسی اینستاگرام وزارت امور خارجه ایالات متحده، هیچ اشاره ای به گزارش CNN در سال ۲۰۱۵ که نتایجی برخلاف لایحه آمریکایی های دارای معلولیت را بیان می کرد، نداشت. در این گزارش آمده است که میزان اشتغال افراد معلول آمریکایی از ۵۰ درصد در سال ۱۹۹۱ به ۴۱ درصد در سال ۲۰۱۵ کاهش یافته است.

خبرگزاری های تحت حمایت دولت، به عنوان مثال بی بی سی فارسی، مانند کارخانه هایی هستند که اطلاعات گمراه کننده، کمپین های دروغ پراکنی و اخبار جعلی را برای هدف قرار دادن مردم ایران، تولید می کنند. همانطور که گفته شد استراتژی متداول ناتو در عملیات روانی علیه ایران، تحقیر دولت ایران در دیدگاه شهروندان ایرانی است. یکی از پر حاشیه ترین پوشش خبری مربوطه، در آغاز شیوع ویروس کرونا در ایران رخ داد، هنگامی که معاون وزیر بهداشت به این ویروس مبتلا شد. بی بی سی فارسی این مسئله را به عنوان یک فاجعه در مدیریت بحران تفسیر کرد و آن را متوجه مقامات ایرانی ساخت اما کمی بعد که بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس مبتلا شد، تحلیلگران بی بی سی فارسی وی را به عنوان یک قهرمان در تلاش برای مبارزه با کوید ۱۹ معرفی کردند. این دوگانگی در پوشش خبری دو نمونه ی یکسان در ایران و کشورهای غربی است، سناریوی رایجی است که در برخی موارد وجود داشته است و جالب است که توسط رسانه های دولتی ایشان نیز حمایت مالی می شود.

بخش نیمه رسمی پروژه عملیات روانی ایالات متّحده علیه ایران، حاوی  سخنان مقامات هوادار ضدیّت با اصل نظام [جمهوری اسلامی ایران] در رسانه های اجتماعی و شبکات ماهواره ای است. پمپئو، وزیر خارجه به عنوان یکی از چهره های برجسته سیاست خارجی ایالات متّحده، جلسات زیادی با ایرانیان به اصطلاح مخالف برگزار کرد و پروژه های عملیات روانی آنها را ترقّی داد. برای مثال مسیح علینژاد را به عنوان یکی از چهره های مشهور مخالف نظام در حوزه سیاسی ایران در نظر بگیرید. او با اخذ بودجه ۳۰۵۰۰۰ دلار توسط دولت ایالات متّحده، برای گسترش نفرت علیه کشور خود تلاش می کند. در صحنه هایی که وی ارائه می دهد، ایران را به عنوان کشوری زن ستیز به تصویر می کشد، یک تصویری آشنا از ایران در هالیوود، البته اکنون بر هیچکس پوشیده نیست که این فیلم ها با افسانه ها هیچ تفاوتی ندارند. وزارت امور خارجه ایالات متّحده به علینژاد اجازه می دهد که به سازندگان چنین فیلم های غیرواقعی درباره ایران، گرین کارت آمریکا اهدا کند، برخی از کسانی که پیشنهاد وی را رد کرده اند این اطلاعات را به اشتراک گذاشتند. بنابراین، بنده مایل هستم این نوع عملیات روانی را به عنوان عملیات نیمه رسمی به واقعیتی ارجاع دهم که در آن دولت ایالات متّحده برای تخریب چهره بین المللی ایران، عمدتاً بین ساکنین خود ایران، از ایرانیان ضد نظامی استفاده می کنند که کشورشان را رها کرده اند.

بخش دیگری از عملیات روانی ناتو علیه ایران همان چیزی است که من آن را عملیات مخفی می نامم. این نوع فعالیت ها شامل کارگاه های ترول (اوباش مجازی) عملیات های ربات محور و اصطلاحاً ارتباطات استراتژیک در شبکه های اجتماعی، به منظور کنترل و تاثیرگذاری بر افکار عمومی ایرانی ها است. شواهد نشان می دهد که شرکت تحقیقاتی رفتاری (Group SCL)، که شرکت ننگین کمبریج آنالیتیک (Cambridge Analytic) از آن نشات گرفته است، به نفع کاخ سفید در عملیات های ضد ایران، سوریه و لبنان نقش داشته است. از طرف دیگر، کارگاه های ترول (اوباش مجازی) و ربات های اجتماعی، درگیر دستکاری های شبکات اجتماعی مانند ترول های سازمان مجاهدین خلق، کارخانه­های ترول اسرائیلی در ۸۲۰۰ واحد ویژه -کاربران موسوم به هاسبارا (Hasbara)- هستند. مخالفان دیگر ایران در تلاشند مطالب ضد ایرانی را در رسانه های اجتماعی برای کاربران داخلی و همچنین مخاطبان بین المللی ترویج دهند. هدف اصلی عملیات روانی ناتو، ایجاد جامعه ای از ایرانی هایی با هویت جعلی است که عدم اعتماد آنها به حاکمیت و سیستم سیاسی ایران را از طرف شهروندان واقعی ایران و همچنین جامعه بین الملل، منعکس می کند.

آنچه دقیقاً در طول یک عملیات روانی توسط ایالات متحده رهبری می شود

انجام یک عملیات روانی توسط ایالات متحده و ناتو دور از تقسیم سه گانه فوق نیست (عملیات رسمی، نیمه رسمی و مخفی). این سه عنصر عملیات روانی به رهبری ایالات متحده با هم یک چرخه ای را ایجاد می کنند. همه این عملیات ها، از تولید محتوا گرفته تا تبلیغ و ارسال پیام ها به مخاطبان مورد نظر، در این چرخه اجرا می شوند. برای نشان دادن چگونگی عملکرد این چرخه، مهم است که بدانیم هر یک از این عناصر چه نقشی دارند.

بخش رسمی، انواع مطالب منفی مربوط به ایران را که در رسانه های اجتماعی و همچنین اخبار پخش می شود، رصد می کند. مخصوصاً آن مطالبی که کارگاه های ترول به ضرر منافع ایران می دانند. سرانجام، بخش نیمه رسمی عملیات روانی ایالات متحده، محتوا را برای مخاطبان ایرانی، به دلخواه خود نظریه پردازی کرده و تولید می کند و سپس آنها را به سایر حوزه های سیاسی و اجتماعی ایران می فرستد تا ایران را به عنوان یک کشور شکست خورده نشان دهد. این چرخه زمانی کامل خواهد شد که بخش مخفی که در وهله اول شایعه را منتشر می کند، مطالب جدید، تأیید شده و درست شده را تبلیغ کند و با جعل شایعات جدید، آن را به یک کمپین دروغ پراکنی تبدیل کند.

به عنوان یک بررسی موردی، ما می توانیم آخرین کمپینی را که در زمان ویروس کرونا به راه افتاد بررسی کنیم. ارقام، موارد و آمارها در مورد ویروس کرونا بسیار مهم و پیچیده هستند. برآورد تعداد دقیق موارد آلوده در تمام کشورهای پیشرفته، یک مشکل بزرگ است و حتی مقامات نیز این مشکل و عدم صحت و درستی در آمار خود را پذیرفته اند. در انگلیس، بی بی سی آنها را “علم نادرست” خواند. با این وجود، اخیراً بی بی سی فارسی، که رسانه مورد حمایت دولت و بخش رسمی عملیات روانی تحت حمایت ایالات متحده و ناتو است، گزارشی از یک منبع ناشناخته منتشر کرده است که در آن ادعا می کند تعداد جان باختگان ایران بسیار بیشتر از آن است که وزارت بهداشت هر روز گزارش می دهد در حالی که مدیرکل بهداشت جهانی، تدروس آدنوم در سی.ان.بی.سی گفت: مکانیسم های حقیقت یاب سازمان بهداشت جهانی، مدرک مشخصی مبنی بر اینکه ایران شدّت بحران ویروس کرونا را پنهان می کند، نیافته است. این شایعه در ابتدا توسط کارگاه ترول سازمان مجاهدین خلق، یک گروه  ننگین تروریستی که متّهم به فعالیت های ترول با هدف گسترش نفرت و دروغ پراکنی در رسانه های اجتماعی در چندین نوبت است، مورد حمایت واقع شد. از ابتدای بحران ویروس کرونا، این فرقه، آمار غیرمنطقی و ارقام نادرستی را گزارش داد. نکته جالب توجه این است که اعداد در گزارشی که بی بی سی فارسی منتشر کرد نزدیک به اعداد جعلی مجاهدین خلق بود. بنابراین، بخش مخفی عملیات روانی تحت حمایت ایالت متحده و ناتو، از همان ابتدا محتوای جعلی بی سابقه ای را برای بسیاری از مخاطبان ترویج دادند و سپس با تکرار مکرّر آن، قدرت تشخیص مخاطبان را در برابر مطالب غیر عادی از بین بردند. به عبارت دیگر، فعالیتهای ترول در عملیات روانی ایالات متّحده، محتوای اطلاعات نادرست را برای مخاطبان به شکل امری عادی در می آورند  تا بخش رسمی عملیّات  بتواند ادعا کند كه این اطلاعات قابل اعتماد هستند.

بخش نیمه رسمی فوق الذّکر، موضوع کمپین شایعات را بررسی می کند. به عنوان مثال، در این مورد، سازمان هایی که ضد نظام هستند و خود را کنگره ملی ایران (NIC) می نامند، این داده های به اصطلاح پنهان را با ذات مذهبی دولت ایران ربط می دهند. این کمپین با افزودن محتوای ضد دینی، خود را گسترش داده و با استدلال جعلی خود در رابطه با سیستم سیاسی ایران پیش می رود و به گونه ای آن را جلوه می دهد که گویی نمی توان به آن اعتماد کرد. این چرخه زمانی کامل خواهد شد که کارگاه ترول محتوای قدیمی را ترویج دهد اما این بار نه به عنوان شایعات بجای واقعیّات تایید شده توسط منابع رسمی.

آنچه ایالات متحده به دنبالش است

با در نظر گرفتن چنین کمپین هایی، می توان دریافت که ایالات متّحده درباره ی استمرار سیاست خود در تغییر رژیم، تا چه حد ثابت قدم است. تمام عملیات های روانی کوچک و بزرگ تحت کنترل ایالات متحده، در هر دوره ای به دنبال حذف نظام سیاسی ایران به هر قیمتی هستند. همچنین ما می توانیم برخی اهداف مشخص را که هدف اصلی را تقویت می کنند، مورد بررسی قرار دهیم.

اول، نفرت منطقه ای: خطرناکترین قسمت بخش عملیات روانی ایالات متّحده، گسترش نفرت در مقیاس منطقه ای است. ائتلاف ایجاد شده در منطقه که به عنوان “محور مقاومت” شناخته شده است، هدف اصلی عملیات روانی ایالات متّحده است. یک رشته نامرئی که مردم خاورمیانه را به هم پیوند می دهد، خسارت زیادی به برتری آمریکا در منطقه وارد کرده است، بنابراین عملیات روانی تحت کنترل ایالات متّحده در وهله اول تلاش می کند تا با گسترش نفرت در بین مردم منطقه، این ائتلاف را از بین ببرد.

شهروندان ایرانی همانند شهروندان سایر کشورها در محور مقاومت، زمانی که خود را در آسیب پذیرترین موقعیت می بینند و از ضربه روانی رنج می برند، با این عملیات روانی شدید مواجه می شوند. به عنوان مثال، در ماجرای انفجار بیروت، حتی یک فاجعه انسانی و تراژیک عاطفی هم نه تنها جلوی این نوع عملیات روانی را نگرفت بلکه آنها را تقویت و دامنه آنها را گستراند. هنگامی که مردم جهان عمیق ترین همدردی خود را برای انفجار بیروت و قربانیان آن ابراز کردند، اپراتورهای روانشناسی، کارخانجات ترول و گسترش دهندگان نفرت، یک روز کاری پر جوش و خروشی را پشت سر گذاشتند. در حالی که انفجار بیروت در شبکه های اجتماعی پر بازدیدترین خبر بود و مردم ایران در حال جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی برای خواهران و برادران خود در لبنان بودند، اتاق فکر تاوانا (tavaana) که خود را به عنوان جامعه مدنی ایران معرفی کرده است و توسط وزارت امور خارجه ایالات متحده به عنوان بخش نیمه رسمی عملیات روانی تحت حمایت آنها، رسماً تامین بودجه می شود، یک کمپین نفرت پراکنی بین مخاطبان ایرانی آغاز کرد تا بذر خصومت را بین مردم ایران و لبنان بكارد.

شکل 1- یک پست اینستاگرامی توسط اتاق فکر تاوانا که یک حساب جعلی را برای گسترش نفرت در مقیاس منطقه ای، ترویج می دهد

این توئیت شامل دو قسمت است: یک پست توییتری که توسط یک حساب جعلی و بدون آی دی فارسی، ایجاد شده است: “رهبر جمهوری اسلامی در یک توییت به حزب الله اطمینان دادند که هزینه لازم برای جبران خسارت بندر بیروت را از حلق مردم ایران بیرون می کشم.”  و تاوانا در اینستاگرام به زبان فارسی کامنت گذاشت: “بدون شرح … گاهی یک خط طنز، حرف صد مقاله را می زند.” در این مورد، تاوانا، با یک تیر دو نشان زد، ابتدا با نشان دادن کمکهای جمهوری اسلامی ایران به لبنان (اقدامی بسیار معمول در صورت بروز بحران) و سرقت از بودجه شهروندان خود و اولویت قرار دادن لبنانی ها بر ایرانی ها، سعی بر گسترش نفرت کرد؛ این یک استراتژی معمول در نفرت پراکنی در منطقه است. سپس با ترویج یک حساب جعلی، اعتبار خود را برای استفاده در سایر جنبه های عملیات روانی به کار میگیرد.

دوم، ترویج تخلف و حرمت شکنی: اعتراضات مسالمت آمیز، اهداف اصلی در این نوع جنگ روانی است. ایجاد چنین اعتراضی توسط ترویج تخلف و حرمت شکنی برای دامن زدن به ناآرامی ها و اغتشاشات، تاکتیک جدیدی در عملیات روانی به رهبری ایالات متحده نیست. به عنوان مثال، آمد نیوز، که یک کانال در تلگرام است، بدلیل کمپین های دروغ پراکنی، گسترش نفرت و داشتن نقشی خطرناک در اغتشاشات ۲۰۱۷ ایران، که در ابتدا به صورت بسیار مسالمت آمیز و آرام آغاز شد، بسیار مشهور شد. آمدنیوز به عنوان سرچشمه اصلی اغتشاشات، معترضان آرام و بی سرو صدا را به خشونت تشویق کرد و به ویژه دستورالعمل استفاده از کوکتل مولوتف علیه محافظان امنیتی، پلیس و ساختمانهای عمومی را به اشتراک گذاشت. اگرچه هنگامی که این فعالیتها به انجام رسیدند، پل دوروف، بنیانگذار و مدیر عامل تلگرام، این کانال را ممنوع کرد اما این رسانه مدتها با نام جدیدی به کار خود ادامه داد تا اینکه بنیانگذار آن توسط سرویس اطلاعات سپاه دستگیر شد.

این فعالیت­ها توسط عاملان میدانی، که بمنظور ایجاد خسارت، ایجاد شورش و هرج و مرج و همچنین افزایش شمار تلفات آموزش دیده اند، معمولاً از جانب شبکه تروریستی مجاهدین خلف در کشور ترویج می شوند. بنابراین، این میدان جنگ نه تنها در ذهن مردم است، بلکه در خیابان های ایران نیز وجود دارد، بنابراین می توانیم آن را یک جنگ ترکیبی بنامیم.

این نوع عملیات روانی، در کنار عوارض جانبی و خسارات مرگبار خود، باید به عنوان اقدامی بسیار خطرناک تر علیه یک ملت تلقی شود. هدف در این عملیات فقط مسئله خشونت و آسیب جسمی آن نیست، بلکه سرکوب تمام انواع اعتراضات مدنی است که باعث ایجاد تأثیرات مخربی بر روابط بین دولت و شهروندان می شود:

بدیهی است که دولت و مقامات کمتر به افرادی که موجب آشوب می شوند توجه خواهند کرد، زیرا آنها فعالیتهای مخرّب خارجی را عامل اصلی همه ناآرامی ها می دانند. تشخیص نارضایتی شهروندان خود در مقابل دخالت بیگانگان در جنبه های اجتماعی، کار ساده ای نیست. شهروندان همچنین ممکن است امید خود را از دست دهند زیرا فکر می کنند واقعیت این است که همه اعتراضات و فعالیت های اجتماعی به کشورهای غربی گره خورده و به عنوان یک مداخله بیگانه در اذهان عمومی تلقی خواهد شد. بنابراین، آنها براین باورند که هیچ راهی صلح آمیز برای نشان دادن نارضایتی خود از دولت وجود ندارد.

سوم. استراتژی تحقیر: یکی دیگر از جنبه های دائمی عملیات روانی به رهبری آمریکا، بر امیدها و هویت شهروندان ایرانی متمرکز است. اگر شخصی اعتماد به نفس خود را از دست دهد، با زندگی نکبت باری روبرو خواهد شد و اگر ملتی در ساختن آینده ای بهتر اعتماد به نفس خود را از دست دهد، مهم نیست که دلایل این ناامیدی از کجا نشات گرفته باشد، خلاقیت و انگیزه آن فرد از بین خواهد رفت و این در مورد کل ملّت صدق می کند. آمریکایی ها با تحقیر در موفقیت و پیشرفت ایران و در عین حال تأکید بیشتر بر ناکامی ها، این نوع جنگ روانی را گسترش می دهند.

واکنش آمریکا علیه اولین ماهواره نظامی ایران نمونه خوبی برای این نوع عملیات روانی است. بلافاصله، ایران هراسی دوباره در دستور کار آنها قرار گرفت، زیرا ژنرال جان هایتن، نایب رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده، اظهار داشت که یک پرتاب موفقیت آمیز ماهواره، به این معنا است که “ایران یک بار دیگر توانایی تهدید همسایگان خود، متّحدان ما را دارد. و ما می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که آنها هرگز نمی توانند ایالات متحده را تهدید کنند. بنابراین باید به خوبی حواسمان را جمع کنیم. “

پس از مدتی ایالات متحده با یک معضل روبرو شد: اگرچه ایران هراسی می تواند در فضای بین المللی جواب دهد اما این امر استراتژی تحقیر را در بین ملت ایران تضعیف می کند، زیرا برای یک عملیات موثر ایران هراسی، مقامات آمریکایی باید به پیروزی بزرگ ایران در مقابل تحریم های فلج کننده و فشار حداکثری اذعان کنند، بنابراین آنها شروع به تغییر در برخی از تاکتیکها کردند.

در توئیتر، ژنرال جان دبلیو ریموند، فرمانده نیروی فضایی ایالات متحده، ماهواره نور را “وب کم غلتان در فضا” خواند که “بعید است
الکترونیک تلفیقی (intel) را فراهم کند”. با این وجود، سپاه پاسداران ایران تصاویری از پایگاه ایالات متحده در بحرین را از طریق ماهواره نور ایرانی منتشر کرد. در آن زمان، مقامات آمریکایی سعی کردند چشم خود را بر روی این موضوع ببندند و در این باره اظهار نظر چندانی نکردند. یک کارشناس نظامی ناشناس، در شبکه های اجتماعی با تمسخر تصاویر مذکور اظهار داشت که این تصاویر ویرایش شده هستند. وی این را در خبرگزاری ایران اینترنشنال (که خبرگزاری به زبان فارسی تحت حمایت مالی انگلستان و عربستان صعودی است) گفت. این درواقع، یک عملیات روانی نیمه رسمی به رهبری ایالات متّحده است.

در مجموع، سیاست عملیات روانی آمریکا علیه جمهوری اسلامی قطعی است. این سیاست، صدمات جسمی و روحی را به مردم ایران وارد می کند. این جنگ به طور مداوم در جریان است و ایالات متّحده تلاش می کند کشورهای دیگر را به دلیل دخالت در امور داخلی خود، مقصر بداند. مرزهای اخلاقی در این جنگ بسیار محدود هستند. بنابراین، کشورهای مخالف ایالات متّحده باید به خاطر داشته باشند که در درگیری های ذهنی و روانی، چیزی تحت عنوان جنگ عادلانه وجود ندارد.

جدیدترین ها

جنگ روسیه – اوکراین و نتایج آن بر جنگ...

مقدمه بیش از یک سال است که از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد ، عواقب...

سیاسی | مرجعیت رسانه‌ای در ایران: چیستی، چرایی و...

گزارش مجمع ایرانی دفاع از حقیقت در موضوع "سیاسی"

 ایدئولوژی تضاد ایالات‌متحده در عرصه نظام بین‌الملل

در عرصه سیاست خارجی، تحلیل سیستمی زیر را از سیاست خارجی کشورها ارائه می‏دهم و...

احیای داعش و بحران‌سازی، تلاش مشترک آمریکا و رژیم...

امیر نظامی مقدم؛ دبیر اندیشکده راهبردی مقاومت دانشگاه امام صادق علیه السلام چکیده مجموعه ملاحظات استراتژیکی...

ایران و قفقاز؛ خاک_شیشه_استخوان

پدیدار شناسی سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز از نگاه نظریه رئالیسم تحولاتی که در...

بررسی جایگاه هویت ملی در راهبرد دفاع ‎همه ‎جانبه...

1. امنيت هستي‌شناختي نظريه امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل برگرفته از نظريه وجود انساني آنتوني...

نگاشت های محبوب

نظرات

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

پنج + 8 =