سانسور افسار گسیخته در جنگ اوکراین و روسیه: درس هایی برای جمهوری اسلامی ایران

مقدمه

در بحبوحه جنگ سرد، یکی از جدی­ترین مسائلی که برای سازمان­های امنیتی آمریکایی در مواجهه با شوروی وجود داشت، رسیدن به مخاطبانی در بلوک شرق بود. وزارت امور خارجه ایالات متحده در همین راستا، با طرح پرسشی از دانشگاه MIT به دنبال حل این معضل بود. این پرسش که سرآغاز یک پژوهش گسترده در این دانشگاه شد، چنین عنوان داشت: «رساندن حقیقت پشت پرده آهنین»[1] پرده آهنین اصطلاحی سیاسی مربوط به دوران جنگ سرد است که به بخشی از اروپای شرقی اشاره دارد که تحت حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت. سلطه اتحاد جماهیر و حفظ رسانه­ ها در این خطه به حدی بوده است که کارهای معمول عملیات روانی و پروپاگاندا که با هدایت وزارت امورخارجه و نهادهای اطلاعاتی آمریکا اجرا می­شد، به سختی می­توانست مخاطب خود را بیابد. مطالعات به طور خاص به پخش رادیویی و بالون­های اطلاع­ رسانی به عنوان راه­ های اصلی اشاره داشت. همچنین راه ­هایی از جمله تبادل دانشجو، توریست­ها و ارسال انبوه نامه نیز مورد توجه قرار گرفت. (Robinson, et al., 2018, p. 19)[2]

مشاهده سرکوب محتوایی بی ­سابقه توسط رسانه ­های غربی پس از وقوع جنگ اوکراین و روسیه، فارغ از اینکه کدامیک از طرفین جنگ بر حق هستند، نشان داد که غرب می­تواند بدون ملاحظه ارزش­های لیبرالی و بدون فوت وقت می­تواند یک رژیم سانسوری شدید را علیه معارضین خود ایجاد کند به صورتیکه عملا امکان دریافت اخبار از سمت یک جناح به طور کلی یا ناممکن گردد و یا به سختی در دسترس قرار گیرد.

این مسئله از چند جهت می­تواند برای سیاستمداران و فعالان رسانه ­ای ایرانی قابل توجه باشد:

اولا این سانسور گسترده می­تواند در هر زمانی (و نه محدود به جنگ) با شدت و ضعف­هایی اعمال شود. این مسئله البته برای جمهوری اسلامی بی­ سابقه نیست. توقیف صفحات خبرگزاری­های العالم و پرس­تی­وی سطحی از چنین سرکوب رسانه ­ای را نشان داده است.

ثانیا هر نزاع احتمالی بین جمهوری اسلامی و دولت­های متخاصم، می­تواند سبب بروز همین تحریم رسانه ­ای گردد و این تک صدایی شرایط جنگ را بحرانی­تر از آنچه هست گرداند.

هدف از انشاء این سیاست­نامه، اولا درک توان و گستره عملیاتی قطع جریان رسانه توسط کشورهای غربی است که این مهم از طریق بررسی اقدامات این کشورها در خلال جنگ اوکراین بدست می­آید و ثانیا تلاش برای ارائه راهکارهایی در صورت وقوع وضعیت مشابه نسبت به ایران جهت برون رفت از چنین بحرانی خواهد بود تا بتوان حقیقت را ورای پرده آهنینی که اینک کشورهای اروپایی و آمریکایی بر مردم خود ایجاد کرده­ اند، رسانید.

سانسور بی­سابقه و سرکوب محتوا در جنگ اوکراین

فعالیت­های کمپین غربی برای حذف روایت روسی از جنگ را می­توان در چند نوع از سانسور دسته­ بندی کرد:

  1. حذف فرآیند دسترسی
  2. تحت تعقیب قرار دادن خبرنگاران
  3. حذف مستقیم محتوا
  4. سانسور الگوریتم پایه
  5. برچسب زنی به محتوا

هر یک از این پنج بخش، وظیفه حذف دایره­ ای از مخاطبین را برعهده دارند. در قدم اول غرب تلاش دارد امکان دسترسی به وبگاه­ها و مراکز خبری روسی را از بین ببرد، در مرحله بعدی خبرنگارانی که به هر طریقی خارج از پازل رسانه­ های جریان اصلی محتواهایی را به اشتراک می­گذارند که به هر نحوی به عنوان روایت روسی از جنگ تفسیر می­شوند نیز مورد پیگرد قرار می­گیرند. پس از عبور از فضای وب و با ورود به شبکه­ های اجتماعی، هدف اول حذف پست­ها و نوشتارهایی است که چیزی خلاف روایت رسانه­ های جریان اصلی از جنگ اوکراین را مخابره می­کنند، این کار عموما به اسم مبارزه با اطلاعات غلط صورت می­گیرد. هر محتوایی که بتواند از ذیل این تیغ خود را نجات دهد، توسط سانسور الگوریتم پایه حذف می­شود. در این شکل از سانسور، محتواهایی که توسط پلتفورم­های شبکه­ های اجتماعی به عنوان طرفداری از روسیه شناخته شوند، کمتر به کاربران نشان داده می­شوند. در مرحله نهایی نیز، هر کاربر فعالی که به هر طریق بتواند به این دست از محتوا دست یابد، با اخطارها و برچسب­های هشدارگونه ­ای رو به ­رو می­شود که از منبع انتشار خبر سلب اعتبار می­کند و اطلاعات را قابل خدشه عنوان می­کند. برای فهم این روند، لازم است که هر بخش از این پازل به طور جداگانه بررسی شود.

حذف فرآیند دسترسی

در عصری که هر لحظه بیش از میلیاردها بایت اطلاعات تولید می­شوند، مهم­ترین عنصر برای یک رسانه امکان دسترسی آن است. مخاطبان کنونی، وقت اندکی برای کنکاش جهت یافتن منابع خبری دارند و زمانیکه دسترسی ایشان به یک برون­داد خبری بیش از چند ثانیه به طول انجامد، عملا آن پایگاه خبری از منابع مورد مطالعه ایشان خارج می­گردد. از این جهت صرف ایجاد تاخیر در فرآیند دسترسی به یک منبع خبری، ضربه­ ای جبران ناپذیر به آن پایگاه وارد می­سازد چه رسد به آنکه امکان دسترسی تا حد قابل توجهی از بین رود.

پایگاه­های خبری جریان اصلی، موتورهای جستجو و برنامه­ های کاربردی خبرخوان غربی در اقدامی هماهنگ پس از بروز جنگ اوکراین، دسترسی کاربران خود به رسانه­ های بین المللی روسیه را محدود کردند. فیس­بوک در بیانیه­ ای به علت آنچه درخواست اتحادیه و چند دولت اروپایی بود، خبرگزاری­های روسی از جمله RT و Sputnik را از خروجی خود حذف نمود.[3] توییتر در اقدامی مشابه دسترسی به این رسانه‌ها را برای مخاطبان اروپایی ممنوع کرد.[4] تیک تاک نیز به عنوان یک خدمات دهنده غیر غربی نیز مجبور به پذیرش قوانین اتحادیه اروپا شد و دسترسی اروپائیان به این پایگاه­ها را محدود کرد.[5] گوگل نیز از اعمال این سانسورها ابایی نداشته بلکه آن­ها را به شکل سخت­گیرانه‌تری نسبت به دیگر پلتفورم‌ها به اجرا در آورده است. بر اساس یک پیام رسمی در توییتر، گوگل اعلام کرد در موتورهای جستجوی خود و YouTube، نتایج مربوط به خبرگزاری‌های روسی را به مخاطبان اروپایی نمایش نمی­دهد.[6] این البته انتهای ماجرا نیست؛ به گزارش خبرگزاری نکستا در اروپای شرقی، وزیر فرهنگ اروپا در نامه­ای به YouTube درخواست کرده است تا دسترسی به خبرگزاری‌های روسی در همه کشورهای جهان قطع شود.[7] این درخواست با موافقت گوگل مواجه شد و صفحات خبرگزاری‌های روسی به طور کامل و در تمام کشورها توقیف شدند.[8]

شکل ‌أ آنچه مخاطب اروپایی پس از جستجوی اکانت رسمی RT توییتر مشاهده می­کند

در اینجا البته مسئله تنها محدود به حذف فرآیند دسترسی به اخبار منتشر شده توسط رسانه ­های روسیه نیست. یکی از موضع­ گیری­های قابل توجه در خلال جنگ اوکراین توسط شبکه ­های اجتماعی تغییر قوانین خود نسبت به حذف محتوای حاوی نفرت­ پراکنی بود. کمپانی متا به کاربران فیس بوک و اینستاگرام اجازه می­دهد تا محتوای حاوی نفرت پراکنی و خشونت طلبی علیه روسیه و سربازان روس را که پیش از این مغایر با قوانین این کمپانی­ها بود انتشار دهند.[9] این تغییر قوانین به صرف سخنان نفرت پراکنانه محدود نمی­شود. در اقدامی عجیب فیس بوک همچنین به گروه نئونازی اوکراینی نیز، مادامی که با روسیه بجنگد، اجازه انتشار محتوا داده است.[10] این مسئله نشان می­دهد که در هنگام بزنگاه، هیچ یک از قوانین و مقررات رسانه­ ای نیز نمی­تواند مورد استناد قرار گیرد. در حقیقت، رژیم سانسور ایجاد شده نه تنها در به قطع دسترسی مخاطبان از رسانه­ های روسی می‌انجامد بلکه از سوی دیگر با ارائه خدمات غیرقانونی به طرف مخالف، عملا شبکه­ های اجتماعی را به ماشین پروپاگاندای طرف غربی تبدیل کرده است.

تحت تعقیب قراردادن خبرنگاران

فرآیند مقابله با روایت روسی از جنگ در حذف مخاطبان رسانه­ های روسی خلاصه نمی­شود. افراد و شخصیت­‌هایی که به ترویج چیزی جز روایت جریان اصلی از جنگ اوکراین بپردازند به طرق مختلف تحت پیگرد قرار گرفته یا سلب اعتبار می­‌شوند. این مسیر از سرکوب محتوا به طور معمول در دو بخش سخت و نرم بروز می­ یابد. در پیگرد سخت خبرنگاران که بیشتر مربوط به کشورهای هم­ مرز با روسیه است، خبرنگاران تحت تعقیب قضایی، بازداشت و برخورد فیزیکی قرار می­گیرند. عموم این برخوردها در قالب اتهاماتی مثل جاسوسی قرار می­گیرد. یکی از این نمونه­ ها، خبرنگار اسپانیایی پابلو گونزالس است که در اوایل ماه مارس در لهستان به اتهام جاسوسی بازداشت شد.[11] وکیل مدافع این خبرنگار خبر داد که اتهامات به وی تفهیم نشده است و ممکن است به دلیل جاسوسی برای روسیه تا 10 سال زندانی شود. همچنین وکلای گونزالس گفته­ اند که پس از زندانی شدن او ارتباطی با وی نداشته و از سلامت حال او با خبر نیستند.[12] بررسی آخرین توییت­های وی نشان می­دهد که او اخباری از دلسردی نیروهای اوکراینی در کی­یف و یورش و غارت داوطلبان اوکراینی مخابره کرده است.[13] همین روایت مخالف با جریان اصلی برای تحت تعقیب قرار دادن خبرنگاران در صحنه کفایت می­کند.

پیگرد نرم، مجموعه ­ای از فعالیت­هایی است که طی آن خبرنگارانی که رویکرد آلترناتیوی نسبت به جنگ دارند به مرور سلب اعتبار شده و وجاهت خود را از دست می­دهند. یکی از مرسوم­ترین این نوع از مقابله، برچسب­ زنی­های توییتر به این خبرنگاران به عنوان «رسانه دولتی روسیه» است. خبرنگاران روسی عموما این برچسب را دریافت کرده ­اند.[14] [15] اما این مسئله تنها به ایشان ختم نمی­شود. تحلیل­گران و خبرنگاران دیگر کشورها نیز که روایاتی مخالف با جریان اصلی از جنگ را منتشر کنند به همین وضعیت دچار می­شوند. جورج گالوی، سیاستمدار، تحلیل­گر و مجری برنامه­ های سیاسی انگلستانی نیز این برچسب را دریافت کرده و وعده داده که این موضوع را پیگیری قضایی کند.[16] واضح است که چنین برچسب­ زنی­هایی می­تواند از شهرت هر خبرنگاری بکاهد و او را سلب اعتبار کند.

حذف مستقیم محتوا

در شبکه ­های اجتماعی به نام کمپین­های اطلاعات غلط، حجم انبوهی از محتوای مخالف جریان اصلی هر روزه حذف می­گردد. این نوشتار وجود این دست از کمپین­ها را انکار نمی­کند اما تجربه نشان داده است که این دست از بهانه ­ها، کمپانی­های تکنولوژی را به داوران نامشروعی تبدیل کرده است که آنچه باید دیده شود را به مخاطبان خود دیکته می­کنند. به عنوان مثال فیس­بوک آشکارا در تعامل با دولت رژیم صهیونیستی، محتواهایی که باید سانسور شوند را انتخاب کرده و حذف می­کند.[17]

آنچه در خلال جنگ اوکراین در این باره قابل توجه است، حذف انبوهی از اکانت­های شخصیت­های معتبر و رسانه­ های آلترناتیوی است که به بهانه ­های مختلف به طور مستقیم حذف شدند. این بار صحبت از حذف یک پیام خاص یا یک یادداشت نبود بلکه افراد به صورت دائم از فعالیت در شبکه­ های اجتماعی محروم می­شدند.[18]

در این میان افراد نام آشنایی مثل اسکات ریتر نیز به چشم می­خورند. ریتر، کهنه سرباز آمریکایی، بازرس سازمان ملل و فعال رسانه­ ای است که در ابتدای جنگ خلیج فارس نیز به درستی ادعای کابینه جورج بوش مبنی بر وجود انبارهای تسلیحات کشتار جمعی در کشور عراق را انکار کرده بود. این بار نیز ریتر با ارائه اسنادی کشتار مردم غیرنظامی در شهر بوچا واقع در اوکراین را تکذیب کرد که این عمل منجر به حذف اکانت او از توییتر گردید.[19]

سانسور الگوریتمی

آن دسته از محتوا که بتواند از حذف شدن به بهانه اطلاعات غلط رهایی یابد، به طور خاص تحت سانسور الگوریتم پایه قرار می­گیرد. در این شکل از سانسور همانطور که ذکر شد، هوش مصنوعی در شبکه­ های اجتماعی داده­ هایی که به عنوان روایت روسی از جنگ شناسایی کند را با سختی به مخاطبان نمایش می­دهد. این شکل از سانسور به طور گسترده توسط کمپانی­های ارتباطاتی از جمله YouTube به روشنی ابراز شده است.[20]

این شکل از سانسور به دلایل مختلفی می­تواند اثرات مخرب­تری نسبت به شکل­های معمول سانسور داشته باشد.[21] در این حالت اولا مخاطبان واقف به سانسور محتوا نیستند و از این رو تلاشی برای یافتن منابع از دست رفته نشان نمی­دهند و ثانیا گستره محتوای یکسویه­ای که توسط کمپانی­ها به عنوان نمونه تصادفی از تمام محتوای موجود در پلتفورم به نظر مخاطب می­رسد، دید دست­کاری شده ­ای از او نسبت به فضای حاکم بر افکار عمومی نشان می­دهد که این امر بالطبع در موضع­ گیری­های او تاثیر خواهد گذاشت.

برچسب زنی به محتوا

درصدی از مخاطبان فعال و ثابت، عموما از این موانع عبور می­کنند و به طرق مختلف به محتوای مورد نظر دست پیدا می­کنند، هر چند این گروه از افراد تعداد کمی از مخاطبان را تشکیل می­دهند اما از آن رو که عموما شامل پژوهشگران و فعالان رسانه ­ای مرتبط با موضوع هستند، نقش پررنگی در شکل­ دهی به افکار عمومی جماعات مختلف اجتماعی دارند، بنابراین مقابله رسانه­ های جریان اصلی و بستر شبکه­ های اجتماعی با محتوای غیر همسو در اینجا پایان نمی­پذیرد. یکی از شیوه­ های تخریب اعتماد و سلب اعتبار از اخبار و آن دسته از محتوایی که توسط فعالان اجتماعی مشاهده می­شود، برچسب زنی­های محتوایی به منظور بی اعتبار عنوان کردن خبر یا تحلیل مورد مطالعه است.

شکل ‌ب هشدار توییتر در خصوص روسی بودن روایت

فعالیت­های روسیه بر ضد سانسور غربی

فعالیت­های روسیه در زمینه مقابله با یک جانبه­ گرایی روایت­ها توسط رسانه­ های جریان اصلی را می­توان به دو بخش کلی تقسیم کرد؛ فعالیت­های ناظر بر کنترل افکارعمومی در داخل و فعالیت­های برون مرزی برای طرح روایت­های خود در خلال جنگ به مخاطب اروپایی و آمریکایی.

در زمینه کنترل افکار عمومی داخل، اداره نظارت بر ارتباطات، فناوری اطلاعات و رسانه­ های جمعی روسیه Roskomnadzor، در پاسخ به حذف رسانه­ های روسی از شبکه ­های اجتماعی اقدام به فیلترینگ این بسترها نمود. نیک کلژ، مسئول کمپانی متا در واکنش به این تصمیم فدراسیون روسیه در بیانیه ­ای ابراز داشت که تمام تلاش خود را برای ایجاد دسترسی به فیس­بوک در روسیه خواهد کرد تا مردم از این طریق بتوانند به سازمان­دهی اقدامات خود بپردازند.[22] این نکته عملا تشویق مردم روسی به شورش و مخالفت اجتماعی با فعالیت­های دولت روسیه خواهد بود. در اینجا تهدیدی بالفعل از دخالت خارجی جهت دستکاری افکارعمومی دامن گیر فدراسیون روسیه شده است؛ رفع این تهدید اولویت اول روسیه در کنترل افکارعمومی داخلی بوده است.

استراتژی روسیه در این زمینه، کشاندن مخاطبان روس­زبان که از پلتفورم­های خارجی استفاده می­کنند، از شبکه­ های اجتماعی غربی به زیرساخت­های شرقی است. روسیه با بستن شبکه­ های اجتماعی غربی و باز گذاشتن تیک­تاک گامی در این راستا برداشت و سبب کوچ مخاطبان روسی از بسترهایی مثل فیس­بوک و توییتر به تیک تاک شد. این کار رفتار مخاطبان را تحت تاثیر قرار داد. ورود مخاطبان طرفدار سیاست­های کرملین از یکسو و فعالیت­های ادعایی روسیه در این بستر توانست فضای تیک­تاک را به نفع سیاست­های مسکو تغییر دهد. نمودار زیر تولید محتوای ضدجنگ در برابر محتوای هوادار جنگ را در این بستر نشان می­دهد که با کوچ مخاطبان و فعالیت­های دولتی، صحنه به طور کامل به نفع روسیه تغییر کرده است.[23]

شکل ‌ج نمودار محتوای تولیدی ذیل هشتگ های ضد جنگ و هوادار جنگ

در بخش رساندن روایت روسی به مخاطبان غربی نیز روسیه اقداماتی انجام داده است. بار اصلی این ماموریت همچنان بر شانه رسانه­ های اصلی این کشور قرار دارد. استراتژی این رسانه­ ها عموما حرکت به سمت شبکه­ های اجتماعی آلترناتیو بوده است. شبکه RT در این زمینه بازوهای خود در تلگرام، رامبل، اودیسه و گب را به عنوان راه­های ارتباطی جایگزین خود مطرح کرده است. [24]

در سوی دیگر و در راستای نبردهای شناختی، با توجه به گزارش رسانه­ های غربی، مجموعه ­ای از فعالیت­های پنهان را نیز برای تقویت روایت خود از جنگ اوکراین ارائه داده است. یکی از این عملیات­های موفق ترویج اطلاعات بدست آمده در خلال جنگ در خصوص فعالیت­های بیوتکنولوژی نظامی ایالات متحده در اوکراین بوده است. بر اساس آمار موجود، فیس­بوک از برچسب زنی به 80 درصد مقالات و محتوای تولید شده در این خصوص باز مانده است. این فعالیت به طور خاص به دلیل آنکه با روایت غالب در گروه­های راست­گرای افراطی آمریکایی هم داستان بوده است، حجم وسیعی از انتشار این روایت بر دوش خود آمریکایی­ها قرار گرفته و از این رو توانسته از محدودیت­های فیس­بوک علیه روسیه بگریزد چرا که کاربران آمریکایی پشت این جریان قرار داشته­ اند. [25]

پیشنهادات راهبردی برای مقابله با سانسور در هنگام جنگ

پس از بررسی­های صورت گرفته در این نوشتار، آنچه واضح است تهدید بالقوه قطع جریان مخابره اطلاعات به مخاطبان غربی می­تواند تا حد زیادی بر شرایط جنگ تاثیر گذاشته و در عنوان کردن یکی از طرفین درگیری به مثابه شیطان مجسم، شهروندان عادی را به جزئی از ماشین جنگی طرف غربی تبدیل کند.

برای حل این معضل در دو سطح راهبردی و تاکتیکی، با توجه به آنچه گذشت، پیشنهاداتی مرقوم می­گردد:

پیشنهادات راهبردی:

  1. تاسیس اتحادیه خبری شرق: با توجه به گسترش نفوذ رسانه­ های غربی از یکسو و عطش مخاطبان غربی برای مشاهده روایت­های غیر همسو با رسانه­ های جریان اصلی، تشکیل یک اتحادیه خبری بین کشورهای شرقی از جمله چین، روسیه، ایران دیگر کشورهای مشترک المنافع، که از حیث لجستیکی و پشتیبانی­های محتوایی به صورت خودبنیان و بدون نیاز به پشتیبانی­های آمادی غرب اداره شود، می­­تواند جریان خبری گسترده­ ای را کلید بزند که روایت آلترناتیوی از صحنه نبرد به گوش مخاطبان برساند.
  2. ترویج تکثرگرایی رسانه­ ای: تکثر در بسترهای ارتباطی از شبکه­ های اجتماعی گرفته تا رسانه­ های خبری، فرآیند سانسور غربی را با کندی مواجه خواهد کرد. وجود چنین تنوعی در بین مخاطبان غربی، علاوه ­بر این، می­تواند از تک­صدایی رسانه­ های جریان اصلی بکاهد. این مهم تنها از طریق ایجاد بی اعتمادی نسبت به رسانه­ های جریان اصلی صورت می­گیرد. هدف قرار دادن زیرساخت­های این رسانه­ ها از طرق گوناگون، کشف و افشای فسادهای مختلف در بین اصحاب این رسانه­ ها و ایجاد بنگاه­هایی جهت نشان دادن سوگیری­های غیر حرفه­ای خبرگزاری­های جریان اصلی می­تواند گام مهمی در راستای پخش مخاطبین غربی بین سایر بسترهای ارتباطی بردارد.

پیشنهادات تاکتیکی:

  1. ایجاد بنگاه­های خبری برای گروه­های اجتماعی خاص: ایجاد رسانه­ های کوچک و پر تعداد که هر کدام قشر خاصی از مخاطبان غربی را هدف قرار می­دهد، هم به نسبت هزینه کمتری از راه اندازه رسانه­ های کلان به خود اختصاص می­دهد و هم در مواقع بحرانی امکان بسیج اجتماعی بهتری را فراهم می­سازد. در حقیقت باید وجه اشتراک جماعت­های خاص به همراه جهان بینی سیاسی ایشان لحاظ شده و بر طبق ذائقه آن­ها گروه­های خبری تلاش کنند تا روایت مطلوب ایران نیز در بین جماعت­های مختلف غربی وجود داشته باشد ولو اگر این روایت، تبدیل به روایت غالب نگردد. چنین رسانه­ هایی می­توانند تا حد زیادی بر سانسور الگوریتم پایه تفوق یافته و آن را دور بزنند.
  2. تمرکز بر بسترهای فرعی و شبکه ­های غیر اصلی: جذب مخاطب برای رسانه­ های رسمی و بین المللی جمهوری اسلامی در شبکه­ های اجتماعی آلترناتیو، باید در دستور کار این رسانه­ های قرار گیرد. جذب حداکثری مخاطبان در این شبکه ­ها می­تواند این رسانه­ ها را در هنگام سانسورهای گسترده، زنده نگاه دارد.
  3. تمرکز بر شخصیت­های رسانه­ ای: یکی از ضعف­های اصلی جمهوری اسلامی ایران در بعد رسانه­ ای عدم توجه به شخصیت­های رسانه ­ای است. توضیح آنکه تا کنون تمرکز اصلی ایران بر ساخت و پرداخت رسانه­ های خبری بوده است و اعضای این خبرگزاری­ها، کمتر شناخته شده هستند. تقویت چهره این افراد و به طور کلی ساخت و پرداخت چندین شخصیت رسانه­ ای بین المللی در مواقع بحرانی می­تواند مفید باشد چه آنکه حذف دسترسی به افراد بسیار سخت­تر از حذف دسترسی به یک رسانه خواهد بود.
  4. سوق دادن شهروندان به شبکه­ های اجتماعی شرقی: جهت حفظ افکار عمومی داخلی در هنگام حملات شناختی غربی، یکی از راهکارهای موفقی که در روسیه نیز به خوبی پیاده شده است، سوق دادن آن دسته از مخاطبانی که از شبکه­ های اجتماعی داخلی استفاده نمی­کنند، به بسترهای غیر غربی است. عدم کنترل کشورهای غربی بر بسترهای ارتباطی، ابتکار عمل ایشان در نبرد شناختی را تا حد زیادی از بین می­برد و حفاظت از افکار عمومی را بهبود می­بخشد.

[1] Getting truth behind the Iron Curtain
[2] Robinson, L., C. Helmus, T., S. Cohen, R., Nader, A., Radin, A., Magnuson, M., & Migacheva, K. (2018). Modern Political Warfare. Santa Monica: RAND.
[3] https://www.reuters.com/business/media-telecom/facebook-owner-meta-will-block-access-russias-rt-sputnik-eu-2022-02-28/
[4] https://techcrunch.com/2022/03/03/twitters-eu-only-geoblocks-of-russia-today-off-to-a-shaky-start/
[5] https://www.engadget.com/tiktok-follows-facebook-in-blocking-rt-sputnik-eu-014015312.html
[6] https://twitter.com/googleeurope/status/1498572529409179648
[7] https://twitter.com/nexta_tv/status/1497627439723384842
[8] https://www.rt.com/russia/551730-youtube-demonetize-censorship-media/
[9] https://www.reuters.com/world/europe/exclusive-facebook-instagram-temporarily-allow-calls-violence-against-russians-2022-03-10/
[10] https://theintercept.com/2022/02/24/ukraine-facebook-azov-battalion-russia/
[11] https://cpj.org/2022/03/spanish-journalist-covering-ukraine-refugees-detained-in-poland/
[12] https://euroweeklynews.com/2022/03/04/spanish-journalist-arrested-in-poland-accused-of-being-a-russian-spy/
[13] https://twitter.com/PabVis/status/1498059872864288768
[14] https://southfront.org/twitter-begins-soft-censorship-campaign-against-russian-and-chinese-outlets/
[15] https://caitlinjohnstone.com/2022/04/08/twitter-is-state-affiliated-media/
[16] https://uk.style.yahoo.com/george-galloway-legal-threat-twitter-171711257.html
[17] https://theintercept.com/2016/09/12/facebook-is-collaborating-with-the-israeli-government-to-determine-what-should-be-censored/
[18] https://twitter.com/wyattreed13/status/1514168996953739270
[19] https://www.rt.com/news/553427-ritter-twitter-ban-bucha/
[20] https://www.rt.com/russia/550727-youtube-rt-censorship/
[21] https://caitlinjohnstone.substack.com/p/censorship-by-algorithm-does-far?s=r
[22] https://twitter.com/nickclegg/status/1499819557870989316
[23] Tracking Exposed Special Report: Content Restrictions on TikTok in Russia following the Ukrainian War, https://tracking.exposed/pdf/tiktok-russia-12april2022.pdf
[24] https://twitter.com/RT_com/status/1511743034286911491
[25] https://www.theguardian.com/technology/2022/mar/31/facebook-disinformation-war-ukraine-russia

جدیدترین ها

جنگ روسیه – اوکراین و نتایج آن بر جنگ...

مقدمه بیش از یک سال است که از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد ، عواقب...

سیاسی | مرجعیت رسانه‌ای در ایران: چیستی، چرایی و...

گزارش مجمع ایرانی دفاع از حقیقت در موضوع "سیاسی"

 ایدئولوژی تضاد ایالات‌متحده در عرصه نظام بین‌الملل

در عرصه سیاست خارجی، تحلیل سیستمی زیر را از سیاست خارجی کشورها ارائه می‏دهم و...

احیای داعش و بحران‌سازی، تلاش مشترک آمریکا و رژیم...

امیر نظامی مقدم؛ دبیر اندیشکده راهبردی مقاومت دانشگاه امام صادق علیه السلام چکیده مجموعه ملاحظات استراتژیکی...

ایران و قفقاز؛ خاک_شیشه_استخوان

پدیدار شناسی سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز از نگاه نظریه رئالیسم تحولاتی که در...

بررسی جایگاه هویت ملی در راهبرد دفاع ‎همه ‎جانبه...

1. امنيت هستي‌شناختي نظريه امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل برگرفته از نظريه وجود انساني آنتوني...

نگاشت های محبوب

نظرات

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

یک + 7 =