نویسنده؛ امیر نظامی مقدم
چکیده
انقلاب اسلامي ايران با بهره از جوهره انقلابي مکتب تشيع، مدلي از ساختار حکومتي اسلام بر مدار اسلام سياسي را در دنيا ترسيم مي کند که براي نظام جهاني سلطه، پرچالش ارزيابي مي شود. در حقیقت انقلاب اسلامی ایران مهمترین رویدادی بود که سیاست های هویتی را در منطقه به طور گسترده در عرصه مبارزات سیاسی و اجتماعی و نظامی در رویارویی با استعمارگران و مستبدین بنا نهاد. این رویداد بزرگ به سیاسی شدن شیعیان و هویت شیعی در کشورهایی همچون عراق،عربستان،یمن،بحرین و کشورهای دیگر و همچنین تشدید اسلام سیاسی در جهان عرب و اهل تسنن انجامید و به تبع آن بازیگران فرامنطقهای همچون ایالات متحده آمریکا و دیگر دولت های غربی ، رژیم اشغاگر قدس حکام محافظه کار و اقتدار گرا در خلیج فارس ، خاورمیانه و شمال آفریقا به شدت احساس خطر کردند.
از این رو ائتلاف ضد ایرانی یا همان محور شرارت در منطقه ، خود را محکوم به رویارویی همه جانبه با جمهوری اسلامی جهت تحدید و مهار مولفههای قدرت سیاسی،نظامی،اقتصادی و فرهنگی میداند. نگارنده برآن است تا این انگاره را در ذهن مخاطب تقویت کند که امروزه اتخاذ راهبرد ایران هراسی،اسلام هراسی و شیعه هراسی که در آن منافع سیاسی،اقتصادی و فرهنگی نخبگان حاکم بر واشنگتن، تل آویو،ریاض و دیگر کشورهای خلیج فارس به هم تنیده شده است، میتواند نقش بهترین مبنای اتحاد آنها را جهت انزوای جمهوری اسلامی و گسست محور مقاومت ایفا کند وسعی خود را در تقویت و گسترش آن مبذول میدارند و نشستهای فشرده سیاسی،امنیتی و اقتصادی محور شرارت شاهدی صادق بر این مدّعاست .
تبیین موضوع؛
الف) بررسی مفهوم و تاریخچه ایران هراسی
«ایران هراسی» در معنای ترس مفرط و غیرعقلانی از جمهوری اسلامی ایران خصوصاً با بزرگ نمایی تهدید الگوی اسلام سیاسی مبتنی بر مکتب تشیع کاربرد دارد. شاید بتوان گفت که ایران هراسی نخستین بار در جریان مذاکرات صلح مصر و اسرائیل در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد میلادی ظهور یافت. اسرائیل برای متقاعد ساختن افکار عمومی خود مبنی بر اینکه صلح با اعراب امکان پذیر است، نیازمند یک تهدید خارجی بود تا جایگزین تهدید کشورهای عربی کند. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و مخالفت با قرارداد صلح کمپ دیوید فرصت طلایی برای دولتمردان اسرائیل بود تا از ایران تصویری تهدیدآمیز ارائه نمایند.
به عبارت دیگر «ایران هراسی، پروژه راهبردی است که براساس آن، ایران به عنوان تهدیدی بزرگ در منطقه و همچنین تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی مطرح و به عنوان یک متغیر مزاحم و بازیگر اخلال آفرین در نظام بین الملل به تصویر کشیده میشود. این رویکرد از سوی ایالات متحده آمریکا و صهیونیسم بین الملل وحکام مرتجع عرب با هدف به حاشیه راندن جمهوری اسلامی ایران دنبال میشود».
جیمز بیل پدیده ایران هراسی را ناشی از استقلال طلبی ایران از آمریکا میداند. او میگوید:آمریکا سعی دارد تا از ظهور هژمون های استقلال طلب منطقهای جلوگیری کند. هر چه رفتار آنها مستقلتر باشد، آمریکا فشار بیشتری بر آنها اعمال میکند. همچنین، هر چه جهان بینی هژمون جهانی (یعنی آمریکا) و هژمون منطقهای متفاوتتر باشد، تنشهای سیاسی گستردهتری میان آنها به وجود میآید.
براساس این نظر، آمریکا از آن رو به ایجاد موج ایران هراسی در منطقه و جهان دامن می زند که ایران سعی دارد مستقل از هژمون جهانی رفتار کرده و جهان بینی او بسیار متفاوت با ابرقدرت جهانی است.
ب) وضعیت ایران هراسی در اذهان ملتها
ایران هراسان مدعی هستند که ایران به دنبال دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی خصوصاً تسلیحات هستهای است تا در برابر اسرائیل ـ دشمنی که قبلاً به این تسلیحات دسترسی دارد ـ از خود دفاع کند. این در حالی است که اسرائیل به شدت از دستیابی ایران به انرژی هستهای احساس خطر میکند و به آمریکا فشار میآورد تا هر چه سریعتر فعالیتهای هستهای ایران را متوقف سازد. طبق یک نظرسنجی، هفتاد و یک درصد مردم اسرائیل معتقدند اگر تلاشهای دیپلماتیک برای توقف فعالیتهای هستهای ایران مؤثر واقع نشود، آمریکا باید به حمله پیش دستانه علیه ایران مبادرت کند. اسرائیلیها برنامههای متعددی برای حمله به تأسیسات هستهای ایران طراحی کرده و حتی پیامدهای آن را بررسی کردهاند. این در حالی است که دیوید مناشری مدیر مرکز مطالعات ایران در دانشگاه تل آویو اذعان میکند که ایران تهدیدی برای موجودیت و بقای اسرائیل نیست.
از طرفی شبلی تلهامی، کارشناس عرب-آمریکایی مرکز مطالعاتی ویلسون، گزارشی پژوهشی و تحلیلی با عنوان نگاه اعراب به ایران در سال 2013 منتشر نمود . نظرسنجیهای او در شش کشور عربی؛ مصر، مراکش، عربستان سعودی، امارات عربی متحده، اردن و لبنان، نشان می دهد که؛ پاسخدهندگان همواره ایران را یکی از تهدیدهای منطقهای دانستهاند، اما آمریکا و رژیم صهیونیستی را تهدیدهایی به مراتب بزرگتر از ایران تلقی کردهاند. تلهامی خاطرنشان میکند که؛ کشورهای عربی، از جمله کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، بر خلاف رژیم صهیونیستی که برنامه هستهای ایران را تهدیدی وجودی علیه خود قلمداد میکند، بیشتر از توسعه توان متعارف این کشور و قابلیت تأثیرگذاریِ تهران بر افکار عمومیِ عربی احساس نگرانی میکنند. تلهامی در پایان اینگونه نتیجه میگیرد که؛ پیچیدگی نگرشهای عربی در قبال ایران به این معناست که تا زمانی که مصر به قدرتی باثبات، محبوب و معتبر در میان مردم عرب تبدیل نشود، ایران-صرف نظر از نتیجه بحران سوریه، یا مخصوصا در غیاب صلحی رژیم صهیونیستی و فلسطینی- همچنان فرصتی چشمگیر برای تأثیرگذاری بر سیاستهای منطقه خواهد داشت. لذا اقدام نظامی آمریکا علیه ایران، نهتنها فرصتهای ایران را برای نفوذ در جهان عرب کاهش نمیدهد، بلکه میتواند به افزایش این فرصتها هم بینجامد (Telhami، 2013).
در جمع بندی نگرش سنجی فوق باید گفت که؛ دیدگاه کلی اعراب در قبال ایران، طی گذر زمان در سالهای اخیر منفی تر شده است. چه اینکه بسیاری از کشورهای عربی به شکل دوجانبه با ایران مشکلاتی دارند. نظیر ادعاهای امارات در قبال جزایر سه گانه، اتهامات بحرین نسبت به دخالت تهران در این کشور، تضاد شدید مذهبی عربستان سعودی با ایران و … که بسیاری از دیدگاههای منفی از همین امر ناشی می شود. ولیکن نمی توان منکر این شد که هویت جمعی عربی-سنی خود را در برابر ایران-شیعی ارزیابی می کند. این در حالیست که قدرت گیری اسلام گرایان اخوانی و همچنین فضای باز برای جریانات سلفی، باعث شده است ادعای «هلال شیعی» به شدت باعث کاهش حوزه نفوذ ایران در منطقه شده و همچنین پویایی سیاسی شیعیان در سراسر منطقه خاورمیانه را تهدید نماید. لذا این ادعا مطرح می شود که؛ ایران به دنبال مصالح خاص خود بر مبنای طائفه گری شیعه و احیای امپراتوری صفوی است و نه منافع امت اسلامی اما واقعیتی که بارها از مسئولین عالیرتبه نظام شنیده شده این است که جمهوری اسلامی ایران قصد مصادره انقلابهای عربی به نفع شیعیان را ندارد. ایران از حماس و جهاد اسلامی فلسطین هم که دو جنبش اسلامی سنّی مذهب هستند حمایت میکند زیرا اصل «اقامه عزت اسلامی» و «مبارزه با متجاوز» مطرح است. مقام معظم رهبری در رد این ادعا میفرمایند: «میگویند چرا ایران از مردم بحرین پشتیبانى میکند، ما ۳۲سال است که از مردم فلسطین پشتیبانى میکنیم؛ مگر ملت فلسطین شیعهاند؟».
چنانچه نظر سنجی ها نیز نشان می دهد؛ وقوع تحولات انقلابی در کشورهای عربی، علیرغم حمایت ایران از مردم منطقه و بیداری اسلامی خواندن این تحولات، باعث افزایش موضع منفی در قبال ایران شده است. حمایت از سوریه، تلاش برای سلطه بر کشورهای عربی، گسترش تشیع و … از جمله اتهاماتی است که از قضا با روی کار آمدن اسلام گرایان در برخی کشورهای عربی تشدید نیز شده است. البته تمامی نظر سنجی ها نشان می دهند که ذهنیت مردم خاورمیانه نسبت آمریکا و رژیم صهیونیستی هم بیش از پیش منفی شده است، که البته در گذشته نیز چنین بوده است. اما در مورد ایران، کیفیت نظرسنجی ها، قبل و بعد از انقلاب های عربی دچار تغییرات آشکار شده است. این امر نشانگر آن است که غرب موفق شده است که ایران هراسی و شیعه ترسی را کاملا در ذهن برخی رهبران عرب و در پی آن برخی محافل مردمی، سیاسی و مطبوعاتی جهان عرب جا بیاندازد. در این میان اظهارنظر «شیمون پرز» رئیس رژیم صهیونیستی جالب به نظر می رسد که گفته بود: «دیر یا زود جهان می بیند که ایران سعی دارد همه خاورمیانه را به چنگ بیاورد»
ج) اقدامات ،تاکتیکها و تکنیکهای ایرانهراسی
دستکاری و فریب افکار عمومی و وارد کردن بازیگران در زمین بازی و نقشهای تعیین شده از سوی آمریکا غایت هدف راهبرد ایران هراسی است که لازمه تحقق آن اجرای دقیق تاکتیکها و تکنیکهای متنوّع هدفمند و پیچیده میباشد. برخی از این تاکتیکها و تکنیکها عبارتند از:
– بهرهگیری از بار منفی واژهها، کلمات و مفاهیم حساسیت برانگیز در افکار عمومی (نسبت دادن بنیادگرایی به جمهوری اسلامی ایران).
– وانمایی و سیاهنمایی درخصوص ایران (تهیه و نمایش فیلم ها و مستندات ضدّ ایرانی ).
– بهرهگیری از تاکتیک ارعاب (القای خطر فناوری موشکی ایران برای اروپا).
– انگارهسازیهای هدفمند
– استفاده از تاکتیک همسانسازی (قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی).
– تحریف اخبار مرتبط با ایران (غیرصلح آمیز معرفی کردن پیشرفتهای هستهای ایران).
– القای مستقیم و غیرمستقیم (معرفی ایران به عنوان محور و کانون شرارت در جهان).
– بهرهگیری از تکنیک تکرار (ایران به دنبال استیلا بر کشورهای منطقه میباشد).
موارد مذکور در واقع، بخشی از تاکتیکها و تکنیکهای مورد استفاده در راهبرد ایران هراسی است که به طور معمول در خصوص ایران مورد استفاده مقامات و رسانههای آمریکایی ، اروپایی ،صهیونیستی و کشورهای مرتجع عربی قرار میگیرد.
د) اهداف
1. انتقال بحران از مدیترانه به خلیج فارس: کاخ سفید با تأکید بر راهبرد ایران هراسی، در واقع سعی دارد بر تحولات منبعث از پیروزی بزرگ محور مقاومت را مدیریت نماید. در این راستا با تمرکز بر روی این راهبرد و انتقال بحران به خلیج فارس عملاً سعی دارد تا وضعیت امنیتی رژیم جعلی اسرائیل را بهبود بخشیده و برای این رژیم جعلی فرصتسازی نماید.
2. سرعت بخشیدن به روند سازش اعراب و رژیم جعلی اسرائیل: واشنگتن در موج دوم ایران هراسی به دنبال این هدف میباشد که با ایجاد هول و هراس در بین کشورهای عربی از قدرت نفوذ ایران در منطقه، این کشورها را وادار به بازی کردن در میدان بازی تعیین شده نماید. فرآیند کانالیزه کردن کشورهای عربی منطقه، پازل آمریکا و لابی صهیونیسم را در جهت ایجاد جبهه عربی ـ اسرائیلی کامل میکند.
3. تشکیل ناتوی عربی از عمان تا لبنان: بازدارندگی در برابر قدرت ایران از طریق همکاری دولتهای عربی منطقه یکی از اهداف دیگر راهبرد ایران هراسی و اساس سیاست خارجی ایالات متحده آمریکاست. در واقع هدف واشنگتن از تأکید بر ایران هراسی، جدا کردن ایران از همسایگان عرب و ایجاد بلوک عربی (ناتوی عربی) متشکل از شش کشور حاشیه خلیج فارس، مصر، اردن و آمریکا (1+2+6) در برابر ایران میباشد.
4. مهار منطقهای ایران: عملیاتی شدن راهبرد ایران هراسی ناظر بر تلاش واشنگتن برای سوزاندن برگهای برنده ایران در منطقه است. کاخ سفید با ایجاد هول و هراسی در کشورهای عربی سعی دارد آنان را وادار به نقشآفرینی در عراق، لبنان و فلسطین مطابق با سیاستهای خود نماید.
5. منزوی ساختن ایران در عرصه بینالمللی: زمینهسازی برای منزوی ساختن ایران در عرصه بینالمللی هدف دیگر اجرای راهبرد ایران هراسی میباشد. واشنگتن با تأکید بر راهبرد مذکور در واقع سعی دارد مدل کره شمالی را برای متوقف ساختن فعالیتهای هستهای ایران پیاده سازی کند. ضمن آنکه اجرای راهبرد ایران هراسی به زعم آمریکا، میتواند باعث شکلگیری اجتماع ضدّ ایرانی در جهان شده و بازیگران رسمی و غیررسمی را با سیاستهای ایرانستیزانه کاخ سفید همراه نماید.
6. ایجاد مسابقه تسلیحاتی در منطقه: میلیتاریزه شدن سیاست خارجی آمریکا هزینههای زیادی را متوجه این کشور کرد، به گونهای که حضور مخرب این کشور در خاور میانه ۷تریلیون دلار برای کاخ سفید هزینه در برداشته است. از این منظر راهبرد ایران هراسی در واقع وادار کردن کشورهای عربی به مسابقه تسلیحاتی با ایران میباشد تا واشنگتن از محل فروش تسلیحات بتواند بازار سودآوری را برای خود مهیا سازد. انعقاد قرارداد تسلیحاتی چند صد میلیارد دلاری فیمابین آمریکا، عربستان سعودی و برخی امیرنشینهای منطقه برای آتش افروزی در منطقه وایجاد داعش وهمچنین جنگ یمن ناظر بر تحقق این هدف است.
7. توجیه حضور نظامی و اشغالگری آمریکا در منطقه: انگارهسازی برای کشورهای منطقه و هراساندن آنان از ایران، فرآیندی است که در واقع حضور نظامی آمریکا در منطقه و اشغالگری آن را توجیه میکند. این موضوع، زمانی اهمیت خود را بیش از پیش نمایان میسازد که موج نفرت و انزجار در منطقه نسبت به عملکرد آمریکا فزونی یافته است. بنابراین ایران هراسی راهبرد تبلیغاتی و جنگ روانی است که ناظر بر ترمیم قدرت نرم آمریکا در منطقه میباشد.
8. تسلط بر منابع نفتی منطقه: آمریکا با عملیاتی کردن راهبرد ایران هراسی علاوه بر اینکه حضور سیاسی ، نظامی،اقتصادی وامنیتی خود را در منطقه توجیه و تثبیت مینماید، امکان تسلط خود بر منابع انرژی منطقه را نیز مهیا میسازد. شایان ذکر است منابع 22 میلیارد بشکهای نفت آمریکا طیّ 11 سال آینده به اتمام خواهد رسید و این کشور مجبور خواهد شد روزانه 25میلیون بشکه نفت خام خریداری کند. از این منظر راهبرد ایران هراسی رابطه مستقیمی با تأمین انرژی مورد نیاز آمریکا در کمتر از ربع قرن آینده دارد زیرا در چند سال آینده به دلیل مصرف فزاینده داخلی، امکان صادرات نفت از برخی از کشورهای صادرکننده گرفته خواهد شد و تنها عربستان، عراق و ایران کشورهایی خواهند بود که در 30 سال آینده میتوانند صادرات نفت داشته باشند. بنابراین ایران هراسی در واقع پلی است که واشنگتن سعی دارد با عبور از آن از یک سو تحولات آینده داخلی خود را مدیریت نماید و از سوی دیگر بحرانهای منطقهای و بینالمللی فراروی آمریکا را مهار و کنترل نماید.
ه) محورهای شاخص ایران هراسی توسط رسانههای غربی و عربی
محورهای ایران هراسی و عملیات روانی رسانههای غربی وعربی وابسته به محور شرارت علیه ایران را به طور کلی میتوان در هفت محور خلاصه کرد که عبارتند از: 1. القای دسترسی ایران به سلاحهای هستهای؛ 2. القای حمایت ایران از تروریسم؛ 3. نقض حقوق بشر در ایران؛ 4. القای تهاجمی بودن فناوریهای دفاعی ایران؛ 5. دخالت جمهوری اسلامی ایران در امور کشورها؛ 6. اسلامی بودن نظام سیاسی در ایران؛ 7. القای مخالفت ایران با صلح و ثبات منطقهای.
نتیجهگیری و ارائه پیشنهاد
در منطقه خلیج فارس کشورها نسبت به یکدیگر در فضای ادراک متضاد قرارداشته و با نشانه هایی از «عدم اطمینان» روبرو هستند. بر این اساس، هر دولتی محیط امنیتی خود را در عرصه جهانی و منطقه ای تعریف کرده و تهدیدات را شناسایی می کند تا برای مقابله با آن برنامه ریزی کند. در این میان، تبلیغات و اقدامات غرب و به ویژه ایالات متحده و صهیونیسم بین الملل در شکل دهی جهت های امنیتی کشورهای منطقه در قبال روابط خود با جمهوری اسلامی و تصویر امنیتی شده از ایران و ایران هراسی جهت گسست محور مقاومت تاثیری به سزا دارد و بازیگران منطقه ای با درک تهدیدها از دیدگاه خود اقدامات گوناگون انجام می دهند و راهبرد سیاسی،نظامی اقتصادی و فرهنگی خود را در ارتباط مستقیم با مولفه های امنیت درون ساختاری و ناامنی های منطقه ای پایه ریزی و حول محور حداکثر سازی امنیت ساختاری، به خرید تسلیحات و توافقات دفاعی امنیتی و از طرفی توافقات سیاسی و اقتصادی با کنشگران فرامنطقه ای اقدام می کنند.طی سال های اخیر یکی از رویدادهای مهم در منطقه ، مساله تغییر راهبرد خارجی منطقه ای رژیم اشغالگر قدس با استفاده از ابزارهای گوناگون علیه جمهوری اسلامی ایران است. طبق سند امنیت ملی اسرائیل در سال های 2019 و 2020 اسرائیل قصد دارد تا با مطرح کردن پروژه ایران هراسی، در راهبرد منطقه ای جدید خود علاوه بر بسیج کردن ظرفیت غرب و در راس آن ایالات متحده، برای جلب حمایت بی دریغ از این رژیم خصوصا اعراب خلیج فارس و مشخصا عربستان سعودی ودیگر کشورهایی که به سمت عادی سازی روابط کانالیزع شدهاند و از این طریق علاوه بر تشدید فضای ضد ایرانی در غرب آسیا، توافق و رضایت عملی اعراب را علیه جمهوری اسلامی ایران با خود همراه کند.
جمهوری اسلامی ایران باید با توجه به الگوی جدید مداخلاتی آمریکا در خاورمیانه و همچنین راهبردهای تعریف شده رژیم اشغالگر قدس راهبردهای سیاسی و اقتصادی،فرهنگی و امنیتی خود را سامان دهد. . این مهم مستلزم مدیریت دگرگونی هنجاری، به صورت پویا، منعطف و شبکه ای، چهره سازی و ایجاد مقبولیت، اعتمادسازی و قابل پیش بینی بودن، حساسیت زدایی و اقناع بازیگران اصلی منطقه ای و بین المللی، ایفای نقش نمونه ساز و شکل دهنده منطقه ای و تقویت دستگاه دیپلماسی حرفه ای است.
جمهوری اسلامی ایران شایسته است رویکردهای سلبی و ایجابی در چند حوزه به صورت ترکیبی جهت اقدامات راهبردی خود در منطقه خاورمیانه به طور همرمان انجام دهد:
سیاست خارجی،دفاعی و امنیتی؛
– تثبیت الگوی مقاومت که برآمده از بطن تعالیم عزت بخش اسلام واهل بیت علیهم السلام است و امامین انقلاب وشهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی در تقویت و گسترش آن نقش وتاکید بسیاری مبذول داشتند.
– مقابله با منزوی سازی و محدودسازی ایران از طریق افزایش تعامل و مشارکت فعال در کلیه سازوکارها و سازما نهای منطقه ای با استفاده از دیپلماسی دو و چندجانبه.
– نهادسازی منطقه ای از طریق ایجاد سازمانها و سازوکارهای چندجانبه منطقه ای جدید از طریق تعامل و تأثیرگذاری بر سیاست خارجی سایر بازیگران منطقه با به کارگیری دیپلماسی فعال
– ممانعت از امنیتی شدن جمهوری اسلامی ایران از طریق اعتمادسازی و شفافیت در سیاست خارجی با به کارگیری دیپلماسی فعال و چندجانبه
– ارتقای مشروعیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران از طریق هنجارسازی و افزایش قدرت چانه زنی
– پیشگیری از منازعات و بحران های منطقه ای از طریق نظارت بر تحولات منطقه با استفاده از موقعیت حضورسفارتخانهها
– اعتمادسازی جمعی از طریق ایجاد و افزایش اعتماد و اقبال کشورهای منطقه به همکاری چندجانبه منطقه ای از طریق تعامل و هماهنگی با به کارگیری دیپلماسی شفاف و واقع گرایانه .
– همکاری طلاعاتی و امنیتی با گروههای همسو در جهت تقویت سیاستگذاری منطقهای و راهبردی
– تخریب چهره سیاستهای خصمانه آمریکا،دولتهای غربی و رژیم اشغالگر قدس در میان نخبگان سیاسی،فرهنگی کشورهای منطقه
فرهنگی؛
می توان راهبردهایی را برای ارتقاء و بازتولید قدرت نرم ایران در کشورهای منطقه پیشنهاد داد که برخی از آنها عبارتند از:
- برگزاری دائمی و مستمر جشن های تاریخی- مذهبی مشترک
- گرامی داشت اعیاد ملی کشورهای منطقه توسط مسئولین کشور در راستای تحکیم روابط فرهنگی
- گسترش زبان فارسی در کشورهای منطقه از طریق برگزاری سمینارها، همایش ها، تولید برنامه های آموزشی و پخش کتب فارسی در محیط های علمی این کشورها،
- تقویت سازمان های مذهبی و فرهنگی میان کشورهای منطقه
- افزایش روابط انجمن دوستی ایران و کشورهای منطقه و حمایت مسئولین کشوری ایران از این انجمن ها
- همراهی با شیعیان ، جلب توجه و حمایت آن ها برای پشتیبانی از سیاست های اتخاذی جمهوری اسلامی ایران
- تقویت کارهای فرهنگی سفارت خانههای ایران
- تقویت انگاره و ذهنیت صهیونیسم و استکبار ستیزی
مرادی،عبدالله ۱۳۹۳،جایگاه سیاسی جمهوری اسلامی ایران در فضای بین الاذهانی و پسا انقلابی خاورمیانه عربی؛دوره ۳، شماره -۵
ستوده آرانی،محمد ، علویان ، مرتضی ۱۳۹۱ ، راهکارهای دیپلماسی عمومی ورسمی ایران در مواجهه با اسلام هراسی غرب ،نشریه علوم- سیاسی سال ۱۵ شماره ۵۸
دهشیری،محمدرضا، غفوری ، مجتبی ۱۳۹۴، الزامات راهبردی جمهوری اسلامی ایران در قبال سیاست های خاورمیانه ای جدید آمریکا،- فصلنامه سیاستهای راهبردی وکلان دوره ۳، شماره ۱۲
- شریفی،سید مهدی، انصاری ،نفیسه ، اسدالله زاده،مینا ۱۳۹۵، ایران هراسی در گفتوگوهای خبری سی ان ان، فصلنامه عامی پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی سال۱۳،شماره ۴۵،تابستان
-جعفری، علی اکبر،نیکروش، ملیحه ۱۳۹۴،منابع فرهنگی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق نوین، فصلنامه مطالعات قدرت نرم، دوره ۵، شماره ۱۲، بهار
-.Iranophobia: The US ploy for selling weapons to Arab countries. Khamenei.ir
-.سایت؛Khamenei.ir
-.نویدی نیا، فرزاد ،مرادی کلارده، سجاد ۱۴۰۰، تبیین روابط عربستان سعودی و اسرائیل در مقابله با ایران(2020-2011)، تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۸
-.موقع الوقت؛ مقال مشروع السعودية في مقابل “النفوذ الايراني”
-. https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&url=https://wilayah.info/ar/?p=60302&ved=2ahUKEwiC-OPv2av3AhUrPewKHdq0CPkQFnoECBUQAQ&usg=AOvVaw2e3oriMHbSiRB0F2ucaIBS
-. مصاحبه ؛ تأملی در باب ایران هراسی نوین در جهان اسلام،دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی