مروری بر نظرات مختلف در مورد ارتباط سیاست و موسیقی

نویسنده: میلاد سهیلی


موسیقی و سیاست همیشه تاثیرات عمیقی بر یکدیگر داشتند. آنهایی که در راس هرم قطع قدرت بوده اند، سعی خود را در راستای این هدف قرار داده اند که موسیقی ترویج یافته در جامعه  موافق با نظام فکری آنان بوده و در راستای اهداف اقتصادی آنان باشد.در نقطه در مقابل آنهایی که مخالف با یک سیستم حکومت بودند از موسیقی انتقادی ، در راستای اعتراضات خود استفاده کرده اند. اما سوال اصلی اینجاست که دقیقاً با چه مکانیسمی موسیقی با سیاست ارتباط برقرار می کند .هرچند بسیار واضح است که سیاست ، اقتصاد و موسیقی ارتباط بسیار وسیع وتنگاتنگی  با یکدیگر دارند اما اینکه دقیقاً چگونه این مکانیزم را باید توجیه کرد نظریات مختلفی در تاریخ وجود داشته است.

بعضی چون کریستوفر اسمال بر این عقیده است که هنگامی که ما  موسیقی را می شنویم و یا زمانی که برای مثال موسیقی را می سازیم ویا  در کنسرت ها شرکت می کنیم،افراد عکس العمل هایی در مقابل موسیقی دارند که میتواند تمام شئونات زندگی آنان را تحت تاثیر قرار دهد.به بیان بهتر ، در بسیاری از اوقات ازیک اکشن ساده گوش کردن فراتر رفته ومی توانند به مسائل سیاسی نیز تبدیل بشوند. متفکران بزرگ  دیگری همچون میشل فوکو معتقد بود که سیاست و نظام حاکم می تواند  در بسیاری از حیطه ها  همچون حوزه فرهنگ و هنر تاثیر گذار باشد. قدرت به عنوان امری است که در بین همه تعامل های یک جامعه باید در نظر گرفته شودو موسیقی نیز به تبع بسیار از این حوزه یعنی سیاست تاثیر پذیر است . از نظر او ذات قدرت این است که مکانیزم ها را برنامه ریزی کند وبه تبع موسیقی نیز به شدت از سیاست تاثیر پذیر خواهد بود.

آدرنو که خود نیز از  مهم‌ترین محققین حوزه موسیقی می باشد  بر این عقیده است که موسیقی خود ماهیتا یک امر سیاسی محسوب می شود و البته با تفسیر های خاصی معتقد است که هر نوع موسیقی حتی  موسیقی بیکلام نیز در سیاست تاثیر گذار خواهد بود!!! از نظر او فرهنگ عامه  ای که از سوی حکومت های لیبرال به صورت مداوم پشتیبانی می شود ،خود را به منزلۀ نوعی رهاشدگی از احساسات و خواسته‌های سرکوب‌شده‌  نشان می دهد، و خود را همچون فزونی یافتن آزادی می‌نمایاند. اما در حقیقت فرهنگ عامه آزادی ما را دو مرتبه از بین می برد.این ازبین بردن آزادن  هم به شیوه‌ای زیباشناختی وکاستن سلیقه هنری افراد می باشد  و هم به شیوه‌ای اخلاقی  که نوعی مروج بردگی می باشد .از نظر او موسیقی در دنیای لیبرال ،تبدیل به یک ابزار صرف  برای کنترل جمعیت تبدیل شده است ودیگر نمی توان آن را ابزاری برای رشد تعالی اخلاق انسانی دانست. فرهنگ عامۀ امریکا  برای آدورنو را، مثل بسیاری از مهاجران بسیار برای او سرگیجه آور بود؛ فرهنگی که هنوز  اروپا را  آن‌چنان که پس از جنگ جهانی دوم به تبع قدرت رسانه ای قوی خود آنجا را مسخر خود ساخت، منتقل نشده بود.از نظر او  فرهنگ عامۀ سرمایه‌داری جاز، سینما، آهنگ‌های پاپ  زندگی  ما را چنان دستکاری می‌کنند که زندگی‌هایی خالی از آزادی واقعی داشته باشیم و فقط به درد تحریف خواست‌های حقیقی و والای  ما می‌خورند. فرهنگ عامه بیان خودجوش مردم نیست چرا که خود جوش بودن یکی از نشان های هنر حقیقی می باشد.از نظر او سخت بتوانیم بگوییم که  فرهنگ پاپ آمریکایی رایج شده در قرن بیستم یک هنر واقعی محسوب می شود وطبق نظر او ،آن را باید صرفا صنعت سود آور دانست.

نمونه هایی از تاثیر سیاست در به وجود آمدن گروه های موسیقی

اما یکی از سوالات مهم این است که به چه علتی ژانر های موسیقی  مختلفی با تم های متفاوت در آمریکا به وجود آمد ؟اگر بخواهیم به این سوال جواب دهیم می توان گفت که در بسیاری از اوقات ، سیاست تاثیر غیرمستقیم وحتمی  در جهت دهی به موسیقی داشته است. برای مثال در سال ۲۰۱۵ و ۱۶ که تبلیغات علیه اسلام به وسیله به وجود آمدن گروه های داعش به شدت بالا گرفته بود ،گروه های موسیقی  مربوط به ژانرهای موسیقی هیتر که در واقع ویژگی های  فراملیتی و افراطی  داشتن از ماهیات آن محسوب می شد،رشد فزاینده ای  به خود گرفتند که هدف اصلی آنها مقابله با  نفرت پراکنی علیه اسلام (داعشی) بود .مثال دیگر مربوط سال ۲۰۱۸  وزمانی است که ترامپ در آمریکا در راس سیاست این کشور بود و گرایش های نژادپرستانه او ،باعث تقویت گروه هایی با نام وایت پاور شد که گرایش های نژاد پرستانه داشتند و یکی از دلایل افزایش خشونت علیه سیاهپوستان آمریکا گردید .این گروه های موسیقی از  نظام سیاسی موجود به عنوان و پشتیبانی برای فعالیت های خود استفاده میکرد.

این ها مثال هایی از گروه هایی بودند که برآمده از جو سیاسی خاصی در یک برهه از زمان بودند. البته گاهی منشا این گروه های موسیقی می تواند بر خلاف نظام سیاسی موجود باشد .یقینا میتوان در بسیاری از اوقات تشکیل گروه های موسیقی را  همانند تشکیل احزاب سیاسی دانست. اغلب احزاب سیاسی به وجود می‌آیند چون در نظام های دموکرات این احزاب سیاسی به عنوان منبعی برای تامین نیازهای آن قسمت از مردم شمرده می شود دقیقاً به همان شکل  بسیاری از گروه های موسیقی و ژانرهای مختلف می‌توانند این نیاز را برای افراد تامین کنند. همین امر دلیلی است تا حکومتهای لیبرال دموکرات،به موسیقی به عنوان یک ابزار طلایی در راستای بقای خود نگریسته واز آن حمایت کنند، البته تا حدی که منجر به شورش های مدنی نشود.

مکانیسم روانشناختی تاثیر موسیقی و کنترل قدرت

 اگر موسیقی را به عنوان یک ابزار قوی برای کنترل یکی از آزمایش هایی که می تواند توجیه کند که چگونه موسیقی باعث می شود گرایش های سیاسی و فرهنگی فرد تغییر یابد ، آن است که  غریزه انسان گاهی اوقات برای خود فرد می تواند تفاسیر مختلفی داشته باشد.از نتایج آزمایش طراحی شده به وسیله داتون  آن است که سائقه ها و حس هایی که از بخش لیمبیک مغز در فرد به وجود می آید در بخش تمپورال مغز می‌تواند تفاسیر مختلفی به خود بگیرد. موسیقی  به عنوان امری که به شدت با بخشهای لیمبیک و بخش کهن مغز در ارتباط است می تواند  این حس ها را تثبیت کرده  و یا تفسیرهای مختلفی به این حس ها بدهد واین تفاسیر مختلف میتواند در دنیای واقعی دوری از یک تفسیر خاص ویا تکانه خاص سیاسی باشد .عقائد ،گزاره ها واحساسات رابطه بسیار تنگاتنگی با یکدیگر دارند . همانگونه که گاهی اوقات یک آهنگ خاص با دو شعر مختلف می تواند تاثیر های کاملا مخالفی داشته باشد .روابط بسیار پیچیده تری بین موسیقی و عقاید انسانی وجود دارد اما باید گفت که عقاید که نوعی وابستگی محسوب می شوند به طور حتم از احساسات تاثیر پذیر هستند که و موسیقی نیز  مهم‌ترین ابزارهای به وجود آوردن حس تثبیت حس ویا ازبین ازبین بردن حس خاصی هستند. این امر خود میتواند حاصل تاثیر پذیری بخش تمپورال از بخش لیمبیک باشد.

سرمایه فرهنگی، لازمه فهم موسیقی های اصیل

حکومت هایی نیز در تاریخ وجود داشته اند  که از یک نظام ارزشی خاصی پیروی می‌کنند  ومایل بوده اند  طبق هنر موسیقی  آرمان های اخلاقی آنها را در راستای صحیح هدایت کند .اما سوال اصلی آن  است که به چه علت در نظام های دینی و ایدئولوژیک که گاهی از اوقات ، اولویت اصلی آنها برای شنیدن موسیقی ،موسیقی هایی با محتوای اصیل نیست ؟یکی از دلایلی که جان بردو ،برای این امر  می شمارد  آن است که  برای فهم هر نوع موسیقی یا یک هنر به طور عام ،فرد باید سرمایه فرهنگی لازم آن داشته باشد. هرچند همیشه موسیقی به عنوان زبان بین المللی همه انسان ها نام برده شده است ،اما  برخی موسیقی عامه پسند وبرخی موسیقی ها فقط برای افراد خاصی قابل استفاده وفهم  است .از نظر او  به صورت کلی فهم هر نوعی از موسیقی ، منوط به داشتن سرمایه های خاص فرهنگی(cultural capital) موسیقی نیز می باشد . این سرمایه فرهنگی میتواند تفاسیر گسترده ای همچون ،زبان ،یک ذائقه خاص و یا یک نوع گرایش خاص به خود بگیرد. رسانه های خارج از ایران ، همواره تلاش کرده اند که  سرمایه فرهنگی لازم برای مخاطبان خود را از دوران کودکی برای آنان فراهم سازند و مشکلاتی مانند زبان و غیره را برای آنان رفع کنند. هر چند که بسیاری از آثار مربوط به زبان های بیگانه می‌توانند فاخر و قابل استفاده باشند ولی برای مقابله با آثار غیر فاخر و صرفاً ابزاری، چاره اندیشی های قویتری لازم است.یکی از راهکارهای پیشنهادی ارائه موسیقی اصیل ایرانی و اسلامی اصیل ایرانی در فرم های جدید  و عامه پسند است.هر چند که این نوع طرز فکر در مورد موسیقی سنتی مخالفت زیادی را از سوی بسیاری از موسیقی دانان و ایرانی برانگیخته است ولی  حاصل کار آهنگسازانی چون برادران پورناظری نتایج امید بخشی  در جذب مخاطب از طبقه قشر جوان داشته است.پیشنهاد دیگر که مهم تر از پیشنهاد قبلی است این امر می باشد که نظام فرسوده مدارس باید بتوانند به صورت بهتری ،سرمایه فرهنگی لازم برای درک انواع هنر های اسلامی وایرانی از جمله موسیقی اصیل ایرانی که همواره از آن به عنوان عمیق ترین زیبایی های بشری یاد شده است را فراهم آورد ،امری که به هیچ وجه تا بدین لحظه در آن موفق نبوده است .


--- Christopher Small (1998) Musicking: The Meanings of Performing and Listening
--- Dutton, Donald G., Aron, Arthur P(1974) Some evidence for heightened sexual attraction under conditions of high anxiety
--- https://aeon.co/essays/against-guilty-pleasures-adorno-on-the-crimes-of-pop-culture
--- http://routledgesoc.com/category/profile-tags/cultural-capital#:~:text=Bourdieu's%20concept%20of%20cultural%20capital,of%20a%20particular%20social%20class.
--- https://www.europenowjournal.org/2018/10/01/hearing-hate-white-power-music/
--- https://www.psychologytoday.com/us/blog/the-athletes-way/201901/one-neurotransmitter-may-alter-the-music-you-or-dislike
--- https://www.ucan.win/news/6063/%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8C

جدیدترین ها

جنگ روسیه – اوکراین و نتایج آن بر جنگ...

مقدمه بیش از یک سال است که از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد ، عواقب...

سیاسی | مرجعیت رسانه‌ای در ایران: چیستی، چرایی و...

گزارش مجمع ایرانی دفاع از حقیقت در موضوع "سیاسی"

 ایدئولوژی تضاد ایالات‌متحده در عرصه نظام بین‌الملل

در عرصه سیاست خارجی، تحلیل سیستمی زیر را از سیاست خارجی کشورها ارائه می‏دهم و...

احیای داعش و بحران‌سازی، تلاش مشترک آمریکا و رژیم...

امیر نظامی مقدم؛ دبیر اندیشکده راهبردی مقاومت دانشگاه امام صادق علیه السلام چکیده مجموعه ملاحظات استراتژیکی...

ایران و قفقاز؛ خاک_شیشه_استخوان

پدیدار شناسی سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز از نگاه نظریه رئالیسم تحولاتی که در...

بررسی جایگاه هویت ملی در راهبرد دفاع ‎همه ‎جانبه...

1. امنيت هستي‌شناختي نظريه امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل برگرفته از نظريه وجود انساني آنتوني...

نگاشت های محبوب

نظرات

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

18 − دو =