اگرچه دانشواژه عملیات روانی در نگاشتهای علمی یک عبارت نوپدید است؛ اما میتوان مصادیق مفهوم کلی عملیات روانی را در جایجای تاریخ حیات بشر مشاهده کرد.
از آنجا که مهمترین کاربردهای فنون عملیات روانی را می توان در حاشیه جنگها مشاهده کرد. این نگاشته بر آن است تا به بررسی کاربرد جنبی جنگ نرم در کنار جنگ سخت طی دو برهه تاریخی فتح آندلس توسط مسلمین و بازپسگیری آندلس از مسلمین توسط مسیحیان بپردازد. چرا که از میان مجموعه فتوحات اسلامی از صدر اسلام تا عصر حکومت اموی آندلس تنها نقطه ای است که تقریبا به طور کامل از اسلام و مفاهیم اسلامی پاکسازی شده است. این پدیده جز با به کارگیری فنون عملیات روانی قابل انجام نبوده است. ما در نگاشته پیش رو به بررسی تکنیک های عملیات روانی در دو مرحله ذیل خواهیم پرداخت.
- فتح آندلس توسط مسلمین
- بازپسگیری آندلس توسط مسیحیان
ورود آتشین مسلمین به آندلس
مسلمانان حدود یک دهه پیش حمله به آندلس از مسیر شمال آفریقا مغرب را فتح کرده بودند و علی رغم ایجاد نیروی دریایی در عصر عثمان به دلیل بحران های داخلی از فتح آندلس صرف نظر کردند.
یکی از مشهورترین ماجراها در فتح آندلس خطابهی طارق بن زیاد فرمانده مسلمان است که پس از عبور از تنگهی میان مغرب و اسپانیا آن را ایراد کرد. در قسمتی از خطابه او آمده است:
«ای مردم آیا این راه فرار است؟ دریا پشت سر است و دشمن در برابر شما. به خدا که برای شما راهی جز پیش گرفتن راستی و صبر نیست. او گران بار میآید و شما سبک جز تیغ ندارید، اگر کوتاهی کنید آبرویی برود، در مشقت اندک راحتی بسیار است و شما میدانید در این جزیره حواری حسان دختران یونانیان با ردایی از مرجان و یاقوت با جامههای دیبا و نرم برای شما نگه داشتهاند.» (شبلی, 1974) اگرچه این خطابه خود میتواند یکی از مصادیق تقویت موضع روانی جنگجویان مسلمان باشد؛ اما آنچه به مسئله مورد بررسی ما نزدیکتر است. دستوری است که طارق بن زیاد در این مکان صادر کرد و شاید به دلیل همین دستور شجاعانه کوه ستون هرکول که کشتی مسلمین در نزدیکی آن پهلو گرفته بود از آن پس به جبلالطارق مشهور شد و تنگه ما بین مغرب و اسپانیا نیز به همین دلیل تنگه جبل الطارق نامیده شد.
به گفته مورخان طلرق در این مکان دستور داد تا کشتی هایی که خود و سربازانش را به آندلس رسانده بود آتش بزنند. (doak, 2009) اینکار از سه جهت میتواند مصداق بارز یک نوع عملیات روانی قلمداد شود.
اول آنکه مسلمانان با دانستن اینکه راهی جز کشتن یا کشته شدن ندارند با روحیه و صلابتی دو چندان به مبارزه میپرداختند ثانیا دشمنان در مرحله اول با دیدن حجم عظیمی از آتش که منشاء آن را نمیدانستند دچار وحشت و سردرگمی میشدند و ثالثا اینکه حتی پس از پی بردن مسیحیان به علت آتش سوزی رعب و وحشت آنان از دشمنی که تا بدین حد سرسخت بوده است دوچندان خواهد شد.
جزیه یا اسلام
نکته دیگری که به طور عام در تمام فتوحات اسلامی به عنوان یک اهرم قدرت نرم به کار گرفته شده بود و در فتح آندلس نیز به طور خاص مورد استفاده بود حکم اسلامی دریافت جزیه از کسانی بود که تمایل داشتند پس از فتح سرزمینشان توسط مسلمین همچنان بر دین سابق خود باقی بمانند. (ابنآدم, بی تا)
مطابق این حکم پس از فتح سرزمین های غیر مسلمان، اهل کتاب مخیرند که یا اسلام بیاورند و یا مالیاتی را که جزیه نام دارد در بازه های زمانی سالانه به حاکم اسلامی بپردازند. بنی امیه اگرچه در برخی جزئیات حکم جزیه اعمال نفوذ کرده بودند؛ اصل کلی آن را حفظ کرده و مورد استفاده قرارداده بودند.اما اثر نرمی که وضع جزیه می توانست بر فتح و گسترش اسلام در اسپانیا داشته باشد قابل بیان در دو نکته ذیل است:
اولا با پیاده سازی چنین رویه ای میزان مقاومت سخت کمتری در برابر گسترش و فتح آندلس شکل گرفت زیرا افراد متعصبی که ممکن بود برای حفظ آیین خود دست به شورش بزنند با پرداخت جزیه می توانستند دین خود را حفظ کنند و دیگر نیازی نمی دیدند تا هزینه یک درگیری سخت با مسلمانان را بپردازند.
ثانیا با ایجاد یک دو قطبی در بین افراد متعصبی که با پرداخت جزیه دین خود را حفظ میکنند و کسانی که ولو به صورت ظاهری اسلام میآورند؛ از اتحاد بین ساکنان بر علیه نیروهای مسلمین جلوگیری کرده و آنان را مشغول نزاع داخلی مینمود.
بنا بر این گسترش اسلام حاصل به کارگیری دو ابزار مهم عملیات روانی بود یکی راهکاری که طارق در فتح آندلس به کار گرفت و دیگری آنچه برای جلوگیری از اتحاد ساکنین مسیحی آن سامان انجام شد.
بازپسگیری نرم
اگرچه در فاصله حدود هشت قرن حکومت مسلمانان بر آندلس(711-1492) اتفاقات متعددی رخ داد اما ما در این نگاشته با توجه به موضوع مورد بررسی خود مستقیم به سراغ آنچه در تاریخ غرب به جنگهای بازپسگیری اسپانیا(Reconquista)مشهور است می رویم و از این میان تنها به بررسی تکنیکهای نرمی میپردازیم که موجب تضعیف مسلمانان و بسترسازی برای بیرون راندن آنان از آندلس شد.
اولین جرقههای برنامهریزی علیه مسلمانان در واتیکان و توسط پاپ زدهشد. (Rodríguez, 2018)به گفته تواریخ سرداری مسلمان به نام براقبن عمار که سفیر مکاتبات بین مالک بن عباد حاکم مسلمان آندلس و پاپ بود و نفوذ بسیاری در دربار حاکم مسلمان آندلس داشت؛با پیشنهاد وسوسه انگیز دوک ونیز به طمع افتاد و حاضر به همکاری با پاپ در جهت فتح آندلس شد. مشروط به این که پس از فتح آندلس حکومت او بر آن سرزمین از سوی پاپ به رسمیت شناخته شود. (gustav, 1920)
او در مشورت با پاپ به این نکته اشاره کرد که در حال حاضر با توجه به قدرت، و غیرت دینی مسلمانان نمیتواند امیدی به شکست آنان و بازپسگیری آندلس داشته باشد مگر آنکه در یک برنامه بلند مدت این خصلتها را در مسلمانان تضعیف کرده و یا از بین ببرد. (Toynbee, 1961)
او راهکار تضعیف روحیه سلحشوری مسلمین را در تنظیم عهدنامه ای بین شخص پاپ با مالک بن عباد فرمانروای مسلمین دید که سه حق را برای مسیحیان به رسمیت بشناسد.ما در ادامه به بررسی اثرات هر یک از این شروط در تضعیف قدرت مسلمین با استفاده از فنون جنگ نرم خواهیم پرداخت.
آزادی ادیان یا رواج بی دینی
اولین حقی که مسیحیان آن را باید مطالبه میکردند آزادی تبلیغ دین بود. این درحالی بود که مسیحیان آزادی کافی برای انجام اعمال دینی خود را داشتند اما پاپ به بهانه تبلیغ دین برای مسیحیان، آزادی تبلیغات دینی را به دست آورد و با نبود دقت و نظارت از سوی حکام اسلامی توانست مخاطبان مسلمان را نیز تحت تاثیر قرار دهد. در بهترین حالت نیز حتی اگر مسلمانان به طور کامل مجذوب تبلیغات راهبان و کشیشان مسیحی تبشیری نمیشدند؛ حداقل نسبت به دین خود سست شده و دچار شبهاتی میشدند و حمیت و غیرت دینی خود را در مقابل مسیحیان از دست می دادند.
مدرسهی خودباختگی
مسیحیان با جایگاه والای علم و دانش در نزد مسلمین آشناشده بودند و می دانستند که عالم و معلم تا چه اندازه مورد احترام مسلمین هستند؛ از همین روی با سوءاستفاده از این ویژگی مسلمانان ضمن گرفتن امتیاز تأسیس مدارس مسیحی به دنبال آن بودند تا با خودنمایی روحیه دکودکان و نوجوانان مسلمان را مبهوت و مقهور نموده و آنان را نسبت به میراث علمی و فرهنگی گذشتگانشان بدبین کنند؛ تا مسلمانان مسیحیان را از جهت فکری و نژادی برتر و بالاتر از خود بپندارند.همین مطلب موجب شد تا در بلند مدت اهالی مسلمان آندلس به نوعی خودباختگی دچارشوند. (Garcia, 2013)
تجارت حیاء
سومین حقی که پاپ در عهدنامه مذکور آن را از مسلمانان مطالبه کرد آزادی تجارت و داد و ستد مسیحیان و مسلمانان بود مسیحیان از این طریق توانستند به مسلمانان نزدیک شده و رفته رفته علاقه آنان را نسبت به عناصر فرهنگی شان مانند پوشاک و خوراک معمول اعراب بکاهند و آنان را دچار یک بحران هویت کنند از طرفی با رواج دادن مسکرات در بین جوانان تا حد زیادی اعتماد به نفس آنان را از بین برده وسبک زندگی آنان را تغییر دادند از جمله منقول است که یک کشیش مسیحی انگور تمام تاکستان های ایالت کُردبا را پیش خرید کرد و شراب انداخت آنگاه نذر کرد که آن شراب را جز به جوانان مسلمان نفروشد. (Sanchez, 2018)نکته دیگر آنکه این حلقه زنجیر وار طوری بود که اغلب دانشآموختگان مدارس مسیحی اول روی به میگساری آوردند و این رفتار نوعی روشنفکری تلقی شد سپس کسانی که از چنین رفتاری خودداری می کردند متحجر و کهنه پرست قلمداد میشدند. در آخر نیز این مسئله به درگیری در بین مسلمانان و تضعیف وحدت آنان ختم می شد.
نهایتا پس از حدود یک دهه از امضای این عهدنامه وضعیت آندلس به جایی رسید که مسیحیان با چند حمله توانستند برای همیشه به حضور اسلام در آن سرزمین پایان دهند و کارکردهای عملیات روانی آنان چنان موثر بود که پس از آن نیز هیچ مرکز اسلامی ولو کوچک در آن سامان باقی نماند بر خلاف آنچه در دیگر کشورها همچون چین یا لبنان و فلسطین رخ داده بود.
جمعبندی
در نهایت میتوان ادعا کرد اگر به کارگیری مجموعهای از فنون رویارویی نرم از سوی مسیحیان نبود؛ هیچگاه تفکرات اسلامی با این شدت از شبهجزیره ایبری ریشه کن نمیشد؛البته نباید در تحلیل ماجرای فتح اسپانیا توسط مسلملین یا بازپسگیری آن به دست مسیحیان از عوامل نظامی و جنگی غافل شده و مسئله را به یک عملیات روانی صرف و چند تکنیک جنگ نرم تقلیل دهیم بلکه مقصود این نگاشته آن بود تا با استفاده از شواهد تاریخی گستردگی کاربرد این مسئله در حیات بشری را شرح دهد.
doak. (2009). Empire of the Islamic World. New York: Chelsea House Publishers.
Garcia, A. (2013). La conquista islamica. Madrid: Marcial pons.
gustav, l. b. (1920). Arab civilization. paris: instuto du le bon .
Rodríguez, T. (2018). Breve historia de la Reconquista. Madrid: Nowtilus.
Sanchez, O. (2018). Los origenes del islam en espana (جلد 6). valladolid: La universidad de valladolid.
Toynbee, A. (1961). A study of history (جلد 7). oxford: oxford university press.
ابنآدم. (بی تا). کتاب الخراج. قاهره: احمدمحمدشاکر.
شبلی. (1974). وفیات الأعیان منظر الانسان (جلد ج3). مصر: موسوعة التاریخ الاسلامی.