نویسنده: دکتر تیم اندرسون
ناشر: نشریه کلریتی، سال ۲۰۱۹
در سلسله جنگ های قرن بیست و یکم در غرب آسیا که توسط واشنگتن به نام «خاورمیانه جدید» آغاز شد، نیروهای مقاومت در تلاش برای پیروزی هستند، و تا حدودی موفق بوده اند. مانند تمام مواضع امپریالیستی پیشین، این طرح – با نام “آزادی” به رهبری ایالات متحده – برای تحت سلطه درآوردن کل منطقه بوده است تا دسترسی قابل توجهی به منابع عظیم خاورمیانه را تأمین کند و سپس شرایط آن را به سایر عاملان منطقه تحمیل نماید. به بهانه های مختلف، افغانستان و عراق مورد حمله قرار گرفتند و لیبی نیز ویران شد. این کتاب به جریانات مربوط به جنگها و مقاومت میپردازد و در عین حال سعی دارد تاریخچهای جزئی و کوتاه مدت از درگیریها را ارائه دهد.
کلید شکست قطعی جاه طلبی های واشنگتن، در یکپارچگی منطقه ای هرچه بیشتر نیروهای مقاومت نهفته است. این یکپارچگی توسط ایران، رهبر بلامنازع یک «محور مقاومت»، در برابر سلطه خارجی و گسترش رژیم صهیونیستی، هدایت میشود. موقعیت تهران بیشتر از اینکه به هویت مذهبی آن مربوط باشد به استقلال اصولی، ظرفیت زیاد و اراده سیاسی مستقل آن مرتبط است.
این کتاب تحت عنوان «محور مقاومت: به سوی خاورمیانه ای مستقل» در ادامه کتاب سال ۲۰۱۶ همین نویسنده با نام «جنگ کثیف علیه سوریه» است و پایان جنگ در سوریه و عناصر گستردهتر درگیری های منطقهای، به ویژه چشماندازها برای یک فلسطین دموکراتیک، ویژگی مقاومت و نقش ایران را بررسی میکند. همچنین توجه را به این موضوعات مهم تکراری که در زیر به آنها اشاره شده است، جلب می نماید؛ موضوعاتی که زیربنای هر تاریخ خاصی می باشند و برای درک بخش ها و کل رویدادها، کلیدی هستند:
- تنها یک انگیزه اساساً استعماری، هر نوع تجاوز خاص ایالات متحده را از لیبی تا افغانستان هدایت می کند. این جنگ های ترکیبی از حملات تبلیغاتی، جنگ محاصره اقتصادی، گماشتگان تروریستی، تهاجم مستقیم و اشغال نظامی به همراه سرکوب از طریق دولت های وابسته، استفاده می کنند. هدف این اقدامات از هم پاشیدگی نیروهای مقاومت است.
- همان طور که هر تجاوز بخشی از یک استراتژی مهم واشنگتن را تشکیل می دهد، یکپارچگی مقاومت نیز به ویژه برای موفقیت آن، حیاتی می باشد.
- اگرچه مقاومت ماهیت مشترکی دارد اما از ویژگی یا ایدئولوژی آرمانی و ایده ال برخوردار نیست. با این حال، این ویژگیهای مشترک، تقاضایی برای خودمختاری مردمی و ساختارهای اجتماعی پاسخگو هستند که در جهت منافع اجتماعی گسترده خدمت می کنند.
این کتاب به اسطورهها و افسانه های مربوط به جنگها و مقاومت میپردازد و در عین حال سعی میکند سوابق جزئی و کوتاه مدت از درگیریها را ارائه دهد. تمرکز بر مقاومت می تواند به خوانندگان کمک کند تا شکست قدرت های بزرگ را درک کنند؛ چنین درکی با استفاده از تحلیل هایی که شروع و پایان آنها قدرت باشد، امکان پذیر نیست. این کتاب نه برای کسانی که به اسطوره ها و افسانه های غربی متعهد هستند، بلکه برای آن دسته از افراد صادق و کنجکاوی که با چنین اسطوره ها و افسانه هایی درگیر هستند نوشته شده است.
کتاب مذکور دستاوردی از مجموعه گسترده تری از سوابق مستقل جنگهای قرن بیست و یکم به رهبری ایالات متحده علیه مردم خاورمیانه یا غرب آسیا است. با در نظر گرفتن پروپاگاندای شدیدی که با هر درگیری خشونت بار همراه است، دانستن چنین سوابقی لازم می باشد. دو دهه تجاوز استعمار نوین، علیه مردم عرب و مسلمان منطقه، جان بیش از دو میلیون نفر را گرفته و بسیاری از ساختارهای اجتماعی حیاتی را در هم شکسته است. با این حال متجاوزان همچنان پشیمان نیستند و تا کنون هیچ پایانی برای چنین اقداماتی وجود نداشته است.
این کتاب به چهار بخش تقسیم شده است. بخش اول درباره «امپریالیسم و مقاومت» با مقدمه آغاز میشود و سپس به بازتابهای گستردهتری در مورد خودمختاری و امپراتوریها میپردازد. به دنبال آن فصلی در مورد نقش تحریم ها به عنوان نوعی جنگ محاصره اقتصادی، سپس مبحثی در مورد اسطوره بی طرفی در زمان جنگ و برخی عناصر ضروری در روش بررسی جنگ، ارائه می شود.
بخش دوم «فروپاشی جنگ کثیف در سوریه» شامل مجموعهای از مقالات موضوعی درباره سالهای پایانی جنگ علیه سوریه است. این بخش با برخی از موضوعات به روز شده از کتاب سال ۲۰۱۶ نویسنده آغاز می شود، که دلایل مداخلات و واسطه گری های «بشر دوستانه» و «محافظت کننده» آن جنگ کثیف را مورد بررسی قرار می دهد. همچنین شامل بهروزرسانی شواهد کلیدی است که نشان میدهد همه گروههای تروریستی ممنوع شده در سطح بینالمللی در سوریه و عراق از سوی ائتلافی به رهبری ایالات متحده حمایت میشوند تا دولت مستقل سوریه را از بین ببرند و دولت جدید عراق را بیثبات و تضعیف کنند. فصل جامع تری درباره «صنعت حقوق بشر در جنگ بشردوستانه» که با مثال هایی ازکشور سوریه شرح داده شده است، استفاده از سازمانهای غیردولتی تعبیهشده و سایر مبلغان جنگ را در جنگ ترکیبی نشان میدهد. در این فصل توجه ویژه ای به نقش سازمان های غیردولتی دیده بان حقوق بشر و عفو عمومی بین الملل شده است. این بخش با تأملاتی در مورد توهمات جناح چپ در مورد به اصطلاح انقلاب سوریه ای و استفاده از پناهندگان به عنوان ابزار تبلیغات جنگ به پایان می رسد.
بخش سوم «اتحاد غرب آسیا» سه کشور دیگر مقاومت منطقهای را معرفی میکند: فلسطین، لبنان و ایران. فصل “آینده فلسطین” درگیری طولانی مدت ایجاد شده توسط مستعمره اسرائیل که در دهه های اخیر به یک کشور آپارتاید تبدیل شده است را مرور می کند. فصل «حزبالله و مقاومت منطقهای» پیش از توضیح درباره ظهور حزبالله در لبنان و تأثیر گستردهتر آن بهویژه بر مقاومت مردمی در عراق، به بررسی افسانه ها و اسطوره ها درباره حزب پیشرو مقاومت لبنان، بهویژه اتهامات فرقهگرایی و تروریسم میپردازد. فصل «چرا ایران مهم است» وضعیت پیشرو محور را مرور میکند، توسعه آن را از انقلاب ۱۹۷۹ ترسیم میکند و دستاوردها و چالشهای توسعه بشری آن را مستند میسازد. جنگ مداوم و چند وجهی علیه ایران به ظهور این کشور به عنوان قلب مقاومت منطقه ای کمک کرد. این بخش با فصل «به سوی غرب آسیا» به پایان می رسد، که چشم اندازهای یک منطقه مستقل را که دیگر به عنوان «خاورمیانه» دنیای اروپامحور تعریف نمی شود، خلاصه می کند. این تغییر نیازمند تعهد، فداکاری و وحدت منطقه ای است.
بخش آخر، تجربه شخصی از سفر خود نویسنده در مستندسازی و دفاع از مردمان دیگر را بیان می کند. این بخش بازتابی است در مورد بیان آزاد و مستقل در یک فرهنگ استعماری و توهین آمیز. با این وجود، این تلاش برای هر کسی که به درک درگیریهای بزرگ و به اشتراک گذاشتن آن درک با دیگران معتقد است، فرآیندی ضروری است.
در اینجا برخی از نظرات دانشمندان و شخصیت های بین المللی درباره کتاب اندرسون آورده شده است:
«سیاست غرب بدتر از یک جنایت بوده و یک اشتباه بزرگ و احمقانه محسوب می شود. بررسی های حماسه آفرین تیم اندرسون نشان میدهد که این سیاست چه جنایت و چه اشتباهی بوده است؛ و چقدر زشت است این هیولایی که اکنون بر سرزمین های ما قدم می زند. سرزمین من، سرزمین تو، و کل بشریت. این کتابی است که باید خوانده شود.» جورج گالووی، سیاستمدار بریتانیایی.
«درک غرب از درگیریهای خاورمیانه دههها است که با تأثیرات تبلیغات و ایدئولوژیهای شدید مبهم و نامعلوم شده است. چه با استدلالهای اندرسون موافق باشید چه مخالف، محور مقاومت نقطه شروع مهمی برای خود کاوی، مناظره عمومی و تفکر و تأمل است، سه اصلی که بسیار ضروری برای مردم، دانشگاهیان و سیاستمداران می باشد. اگر میخواهیم جاهطلبیهای امپریالیستی غرب را که باعث رنجها و ویرانیهای بسیار شده است مهار کنیم و به همه مردم خاورمیانه اجازه استقلال واقعی بدهیم، چنین مبحثی ضروری است.» دکتر پیر رابینسون، سازمان مطالعات تبلیغاتی، استاد سابق سیاست، جامعه و روزنامه نگاری سیاسی در دانشگاه شفیلد.
«محور مقاومت در کنار معدود کتابهایی جای خواهد گرفت که ارزش خواندن دارند؛ کتابهایی در مورد اینکه چگونه و توسط چه کسانی چراغهای سوسوزن شامگاه امپراتوری «غرب» در خاورمیانه بالاخره خاموش شد.» دکتر جرمی سالت، مورخ خاورمیانه، استاد سابق دانشگاه ملبورن و دانشگاه بیرکیت.
«کتابی عالی از نویسنده و فعالی استثنایی که تکان دهنده ها و سازندگان منطقه را در نظم جهانی جدید که توسط نیروهای جهانی در حال ظهور شکل گرفته است، به خوبی درک می کند.» دکتر امل وهدان، فعال و سرباز رزم دیده فلسطینی، قدس / بیت المقدس، فلسطین اشغالی.