فضای سایبری، جدیدترین عرصه رقابت های راهبردی میان قدرتهای جهانی و منطقهای است، و شناخت مختصات دقیق فکری، فرهنگی و فنی این فضا، گام نخست برای برای کنشگری مطلوب در این عرصه است.
همواره در طول تاریخ کشورها سعی کرده اند از به روزترین سلاحهای جنگی استفاده کنند، و در صورت عقب ماندن از رقبا با چیزی جز شکست روبهرو نمیشدند، ملموسترین مثال جنگ چالدران است که نیروهای ایرانی به علت مجهز نبودن به اسلحههای نوین آتشین از سپاه عثمانی شکست سنگینی متحمل شدن، و یا استفاده بی رحمانه و غیرانسانی ایالات متحده آمریکا از بمب هستهای در زمان جنگ جهانی دوم بر علیه دو شهر هیروشیما و ناگاساکی، منجر به تسلیم شدن ژاپن گردید.
در حال حاضر جدیدترین عرصه منازعات راهبردی بین کشورها فضای سایبری است، در جریان این مبارزه جدید دیگر نظامی گری و روشهای عینی مبارزه جویی آنقدر کارآمد نیست، در عصر ارتباطات باید از ابزار همان دوره استفاده نمود، در آینده در وضعیت جنگ ها و درگیری های نظامی که در چهار حوزه زمینی، هوایی، دریایی و هوا فضا اتفاق می افتد، عرصه پنجمی به نام [۱] فضای سایبری نیز زمین بازی خواهد بود.
امروزه مسابقه تسلیحاتی و تولید موشکهای قاره پیما با کلاهکهای هستهای به یک رقابت بسیار تند و عمیق در عرصه مفهوم سازی در فضای سایبر تبدیل شده، هر کشوری که قدرت و توان تولید مفاهیم نظری قابل ارائه و قابل فهم و تاثیر گذار بر ذهن افکار در فضای رسانهایی و مجازی را داشته باشد میتواند در عرصه بازی قدرت نقش ایفا کند و هر کشوری هم که به این توان نرسد باید مصرف کنند و تابع باشد. [۲]
جوزف نای: فضای سایبر کلید قدرت در قرن 21 خواهد بود
در سال 1990 نای قدرت سخت و نرم را همراه با دامنهای از رفتار اجباری تا انتخابی از یکدیگر متمایز کرد؛ بالطبع در تعریف نای رفتار قدرت سخت بر پایه اجبار و پرداخت قرار داشت، در حالیکه رفتار قدرت نرم بر اساس تدوین دستور کار، جذب یا ترغیب افراد استوار بود؛ حتی کشورهای بزرگی مانند آمریکا که منابع عظیمی از قدرت سخت و نرم در اختیار دارند، خود را در حال تقسیم عرصه با بازیگران جدید و مواجه شدن با مشکلات بیشتر در کنترل مرزهایشان در حوزه سایبر میبینند.
نای استاد دانشگاه هاروارد معتقد است که قدرت در جهان امروزی معنای گذشته خود را از دست داده است و این تغییر مفهوم از قدرت به دلیل رشد سریع فضای سایبر و ایجاد زمینههای جدید و مهم در سیاست است.
ویژگیهایی همچون هزینه پایین ورود، گمنامی و نامتقارن بودن در آسیبپذیری موجب شده، بسیاری از کشورها در عصر کنونی بر این بعد از قدرت تمرکز کنند، به خصوص اینکه بازیگران کوچکتر در فضای سایبر نسبت به حوزههای سنتیتر سیاست جهانی ظرفیت و توان بیشتری برای اعمال قدرت سخت و نرم دارند.اما ویژگیهای محیط سایبر به این محدود نمیشود، تغییرات ایجاد شده در اطلاعات همواره تاثیر مهمی بر قدرت داشتهاند، اما حوزه سایبر یک محیط مصنوعی جدید و غیرقابل پیشبینی است؛ از جهت دیگر ویژگیهای فضای سایبر برخی از اختلافات قدرت بین بازیگران را کاهش داده و نمونه مناسب و خوبی از پراکندگی قدرت که ویژگی سیاست جهانی در قرن حاضر به شمار میآید را به نمایش میگذارد، این موضوع موجب میشود، قدرتهای بزرگ در عرصه سایبری هیچگاه نتوانند به اندازه حوزههایی چون دریا و خشکی مسلط شده و قدرت نمایی کنند.
ویژگی های متمایز کننده
از جمله ویژگیهای اساسی فضای سایبر که باعث ایجاد محیط مناسب برای سربازان جنگهای سایبر میشود، می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
الف. تعدد بازیگران در فضای سایبری: هزینه کم فنآوری رایانهای، اتصال گسترده به اینترنت و سهولت ایجاد یا بدست آوردن نرم افزارهای مخرب به این معناست که تقریبا هر کسی می تواند به این فضا وارد شود.این بازیگران شامل افراد، گروههای سازمان یافته جنایی، گروههای تروریستی، شرکتهای خصوصی و دولت – ملت هستند.
ب.هزینه کم ورود، صرف زمان کم و سرعت بالای اقدام: یک فرد برای انجام حمله سایبری تنها به یک رایانه، یک ارتباط اینترنتی و دانش فنی محدود در زمینه فضای سایبری نیاز دارد. در نتیجه، فضای سایبری شرایطی را فراهم کرده است که با هزینه پایین میتوان اقدامات خظرناکی را در مدت زمان کم و با سرعت بالایی انجام داد.
ج. ناشناس ماندن بازیگران و عدم قابلیت ردیابی: اینترنت به عنوان یک سیستم نامتمرکز طراحی شده و کاربران آن غالبا شناخته شده نیستند. همین ناشناختگی باعث میشود هیچ اثری از برخی از حملههای سایبری باقی نماند.افراد فعال در عرصه اینترنت میتوانند از اقصی نقاط دنیا، بدون هشدار و در عرض چند ثانیه و بدون آنکه اثر و یا نامی از خود بر جای بگذارند، اهداف دیجیتالی را مورد هدف قرار دهند. [۳]
ایالات متحده و بهره گیری از این فضا
پیشرفت فناوری و امکانپذیر شدن تبادل اطلاعات و برقراری ارتباط از طریق اینترنت، تاثیر خود را بر دیپلماسی عمومی نیز بر جای گذاشت و منجر به شکل گیری شاخه ای مهم از دیپلماسی عمومی موسوم به سایبر دیپلماسی یا دیپلماسی دیجیتال گردید.شاید مهم ترین جلوه دیپلماسی سایبری،گسترش و انتشار اخبار و اطلاعات از طریق فناوری های نوین ارتباطی و رسانه های برخط باشد که روابط بین دولت ها در عرصه منطقه ای، بین المللی و جهانی را که پیش تر توسط دیپلماتها انجام می گرفت به روابطی چند جانبه تبدیل کرده است. نتیجه این وضعیت آن است که بیشترین تلاش دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی هر کشور به برقراری روابط با ملتها، آن هم از طریق رسانه ها و در فضای مجازی انجام میگیرد. [۴]
دولت آمریکا از سال ۲۰۰۶ میلادی، با راه اندازی بخش سایبر دیپلماسی در وزارت امور خارجه خود، اقدام به فعالیت رسمی در فضای سایبری نمود، در چند سال اخیر نیز ایالات متحده اقدامات بسیار جدی و پرحجمی برای استفاده از سایبر دیپلماسی در مورد روسیه، چین و ایران انجام داده است، در سال 2009، “باراک اوباما ” خواستار یک پیشقدمی بزرگ و جدید در زمینه قدرت سایبری شد و کشورهای دیگر نیز این رویه را پیش گرفتهاند.
همچنین کشورهای عضو ناتو در اجلاس اخیر این سازمان در ۱۴ ژوئن (۲۴ خرداد ۱۴۰۰) به توافق رسیده اند که حمله سایبری به هر یک از آنها می تواند باعث استناد به ماده ۵ پیمان (تعهد دفاع جمعی) شود. وزیر دفاع آمریکا، لوید آستین اول ژوئن تاکید کرده بود: بازدارندگی و دفاع وظیفه شماره یک ناتو است.اما این اتحاد در مقابل فعالیتهای سایبری بی ثبات کننده و مخرب نیز به اتحاد احتیاج دارد. [۵]
با استفاده از نظریه ساختیابی گیدنز چنین استنباط میشود که هرچه مشارکت کاربران در سایتهای سایبر دیپلماسی آمریکا از طریق اظهار نظر، به اشتراک گذاری مطالب و غیره بیشتر باشد، احتمال تاثیرپذیری آنها بیشتر است، اما هرچه کاربران منفعلتر بوده و رویکرد غیر مشارکتی بیشتری داشته باشند، احتمال تاثیرپذیری آنها کمتر است. زیرا بر طبق این نظریه، انسانها ساختارها را به وجود میآورند، ولی در مراحل بعد تحت تاثیر آنها قرار میگیرند. [۶] افراد در اینترنت برخلاف دیگر رسانهها صرفا تولید کننده یا مصرف کننده نیستند و در حقیقت میتوانند هر دو نقش را به صورت هم زمان داشته باشند، امروز در رویارویی با فضای سایبر و مجازی به وضعیتی رسیدیم که زندگی، افکار و گرایشهای مردم متاثر و وابسته به فضا مجازی است که روزانه با آن تعامل دارند،این موارد نشان میدهد که حکمرانی فضای مجازی یکی از جنجال برانگیزترین حوزههای حکمرانی است.
چین پیشگام در ورود به این عرصه
و اما کشور دیگری که زودتر از بقیه اهمیت این عرصه را درک کرده و وارد آن شده، چین است. گزارشی از سوی مک آفی حاکی از این است که چین در راس جنگ سایبر قرار دارد، به طوری که متهم به انجام حملات سایبر ضد سیستمهای کامپیوتری هندوستان،آلمان و ایالات متحده شده است.
الگوهای عمل چین در اقدامات امنیتی-سایبری پیرامون سه محور تدافع،تهاجم و کنترل ابزارهای جبهه متقابل قابل توجه است، این احتمال نیز وجود دارد که کشور چین با بهره برداری از آسیب پذیری های غرب در حوزه سایبری هم به جمع آوری علوم ارزشمند با کمترین ریسک بپردازد و هم ضعفهای حوزه نظامی و سیستمهای زیربنایی مهم را شناسایی کند، البته این یک جاده یک طرفه نیست.پکن هم نگران آسیب پذیری کشور خود در حوزه اینترنت است. [۷]
جمهوری خلق چین همراه با رشد و گسترش پرشتاب اقتصادی و نظامیاش، برای بهبود جایگاه خود از سطح یک قدرت منطقهای اثرگذار در شرق آسیا به یک قدرت جهانی از یک دهه پیش به گونهای جدی بهره گیری از اهرمهای قدرت نرم و استفاده از فضای سایبر را در رویکردهای دفاعی-تهاجمی در دستور کار خود قرار داده است در همین راستا دولت چین قوانین سرسختی مانند استفاده ازخبرچینی و کنترل،بازداشت مخالفان اینترنتی، برانداختن فیزیکی منابع شبکهای و مسدود کردن برخی از سایتها برای کنترل جریان دگراندیشان در کشور خود لحاظ کرده است. [۸]
همچنین چین همکاریهای موثری با روسیه در رابطه با بحث سایبری از طریق بنیاد همکاری امنیت اطلاعاتی، تحت چهارچوب سازمان همکاریهای شانگهای دارد.
جمهوری اسلامی ایران در فضای سایبری
در نگاه به داخل و با توجه به اینکه در جنگی تمام عیار هستیم و با در نظر گرفتن ماهیت تهدیدات ایجاد شده، در حوزه فرهنگی، رسانهای و فضای مجازی، نیز نباید غافل بود و با برنامه ریزی درست وارد این عرصه شد، اهمیت فضای مجازی در نگاه مقام معظم رهبری آنقدر زیاد است که می فرمایند: اگر امروز رهبر انقلاب نبودم حتما رئیس فضای مجازی کشور می شدم.
یکی از حساسترین و سرنوشت سازترین حوزههای انقلاب اسلامی حفظ سلامت فرهنگی جامعه در این عرصه است که لازمه کسب آرایش جنگی و هوشمند در حوزه فرهنگی و فضای مجازی میباشد و نکته ای که در این میان باید توجه کرد بدون مرز بودن و همه گیری این بستر کنترل آن را بسیار سخت و پیچیده میکند، و لزوم مدیریت این فضا به شکل انسجام یافته و هماهنگ را می طلبد.
در نهایت باید گفت که جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمانی نیاز به اتخاذ استراتژی هوشمند یعنی رویکردی متشکل از دو قدرت سخت افزاری و نرم افزاری دارد، این استراتژی در کوتاه مدت و بلند مدت اقتضائات متفاوتی دارد و مطلوب مورد نظر در این زمینه برای کوتاه مدت این است که با استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی و فضاهای رسانه ای در افکار عمومی مردم منطقه و کشورهای دیگر نفوذ کرده و راهی برای برون رفت از معمای امنیتی برای خود بسازد.
[۱] Frame Work For future Alliance Operations, 2018, Nato un classified/ Publicly Disclosed
[۲] مایلی،محمد رضا ؛ بهمنی،محمد سعید (1391).جنگ سرد نوین و رقابت بین قدرتهای جهانی در فضای سایبری، پژوهشنامه روابط بین الملل
[۳] Lord, Kristin M. & Sharp,Travis (2011), “America’s Cyber future Secu-rity and Prosperity in the Information Age”, Center for a New American Security
[۴] خرازی، رها(1385). سایبر دیپلماسی: رسانهها؛ نهادهای خصوصی دیپلماتیک، روزنامه همشهری، 16 مرداد
فاضلی،محمود(29 خرداد 1400). روزنامه اعتماد، شماره 4955 [۵]
[۶] حاج زرگر باشی،سید روح الله ؛ موحدیان،احسان (1397).سایبر دیپلماسی دولت آمریکا، فصلنامه مطالعات رسانههای نوین،سال چهارم،شماره 15 ، پاییز 1397
[۷] lnkster, Nigel (2010), Survival: Global Politics and Strategy China in Cyberspace, 21 Jul 2010.
[۸] ابراهیمی،شهروز؛ جالینوسی،احمد ؛ قنواتی،طیبه (1393). رویکرد دفاعی- تهاجمی جمهوری خلق چین در چارچوب فضای سایبر، دو فصلنامه مطالعات قدرت نرم