سیمای پلید آمریکا و یک امپراتوری در کشاکش مرگ

همانطور که به احتمال زیاد برای همه کشورها پیش آمده است، دشمنان اغلب بدون توجه به درک تاریخی از مشکل پیش آمده بین دو ملت، مطابق با یک دستور کار خاص به وجود می آیند. گور ویدال نویسنده، درباره ایالات متحده، عبارت “ایالات متّحده فراموشی” را اصطلاح کرد. آمریکا مانند یک بازیکن فوتبال یا بوکسوری که بیش از حد به سرش ضربه وارد شده است، از ویژگی های حافظه بلند مدت برخوردار نیست. ایران یک نمونه بارز است. زمان ریاست جمهوری کارتر، وقتی دانشجویان و سایر افراد در ایران سفارت آمریکا را تسخیر کردند، برای اکثر آمریکایی ها روابط از هم گسیخت. این رویداد در جریان انقلاب ایران رخ داد که پس از سرنگونی شاه ظالم ایران، یک دولت انقلابی را به قدرت رساند.

به مدت ۴۴۴ روز تمام آمریکایی ها فکر و ذهنشان درگیر این رویداد بود. شبکه ای.بی.سی همراه با شبکه های دیگر به عنوان پرچمدار دولت و عمدتاً شرکتهای تبلیغاتی بوده اند. اما با تصاحب برنامه ها، برنامه ی نایت لاین (اخبار آخر شب رویدادها) تقریباً به طور کامل روی این خبر متمرکز شد و با این کار آن را به یک پیشرو و سرتیتر اصلی در چنین برنامه هایی تبدیل کرد. مهم نبود که دولت قریب الوقوع ریگان برای پیروزی در انتخابات آینده، معاملاتی برای نگه داشتن گروگان های آمریکایی در ایران انجام می دهد. ای.بی.سی و سایر شبکه­ها کاملاً بر دشمن متمرکز بودند، البته نه دشمن داخلی. و تا به امروز، هیچ عواقبی برای چنین افرادی که از نظر ما لایحه­ی لوگان (Logan) را نقض کردند، وجود نداشته است.

حتی تا به امروز، بیشتر آمریکایی ها از نقش ایالات متحده در سقوط دولت دموکراتیک مصدق به نفع شرکت نفت بریتانیا، هیچ درک و فهمی ندارند. حوادث سال ۱۹۷۹ به احتمال زیاد واکنشی بود به آنچه ۲۶ سال قبلتر اتفاق افتاده بود. باز هم فراموشی. و حتی اگر می خواستیم از آن درس بگیریم، رسانه ها آن را “تأسف بار” می خواندند و با توجیهات ضد کمونیستی، به نفع خود تفسیرش می کردند.

همه اینها زمینه ای برای حادثه ترور ژنرال سلیمانی توسط ایالات متّحده است. تا قبل از این واقعه، نام او مانند مصدق برای اکثر آمریکایی ها ناآشنا بود. در اینجا داستان بافی و توجیه گیری، پروپاگاندایی که از سوی نهاد سیاست خارجی انجام می شود و رسانه های خبری کلمه به کلمه آن را تکرار می کنند، این است که وی سرکرده فعالیت های تروریستی ایران و به ویژه دشمن سربازان آمریکایی بوده است. البته به اینكه این سربازان آمریكایی خارج از سرزمین های آمریكا بوده و احتمالاً به فعالیتهای تروریستی و غیرقانونی خود در خارج از کشور مشغول بوده اند، هیچ اشاره ای نشده است. همچنین، به مدارکی مبنی بر اینکه ژنرال سلیمانی هیچ نقشی در حمله به سربازان آمریکایی نداشته است باز هم اشاره ای نشده است. اما او هدف راحت و بی دغدغه ای بود، زیرا مردم آمریکا عادت کرده اند که هر اقدام اعمال شده ای علیه ایران از جمله مردم این کشور را به عنوان عملی معقول تبرئه کنند، حتی اگر این اقدامات، موازین اساسی و قوانین بین المللی را نقض کند. ما “گزارش هایی” شنیده ایم مبنی بر اینکه وی در حال انجام مأموریت در شرایط صلح و آرامش بوده است، شرایطی که از نظر ترامپ مجاز است. آیا این گزارش ساختگی بود یا ضد پروپاگاندا؟ ما نمی دانیم و احتمالاً به مدت طولانی تشخیص نخواهیم داد. و سپس فراموش خواهیم کرد و یا در بهترین حالت، به عنوان یک پاورقی در مورد افراط و تفریط های ترامپ باقی خواهد ماند.

ترورهای اخیر مورد حمایت دولت، ترور دانشمندان هسته ای ایران دکتر فخری زاده و سایرین توسط عاملان احتمالی موساد، مجاهدین خلق و با مجوز ایالات متّحده، خصومت ما را نسبت به ایران بیشتر مورد تمرکز قرار داده است. از آنجایی که پیش از این صحبت جدّی مبنی بر اینکه ترور سلیمانی یک جنایت جنگی بوده است، وجود داشت، قتلهای اخیر، این مسئله را برای ایالات متحده سیاسی کرده است، نه قانونی و اخلاقی. آیا اسرائیل و ایالات متحده برای رسیدن به اهداف خود در این امر تبانی کردند؟ اسرائیل ایران را دشمن ذاتی خود می داند و ترامپ آن را راهی برای ایجاد ویرانی دولت قریب الوقوع بایدن می داند و این کار عمدتا از روی کینه توزی محض است.

اسرائیل از ایران و در واقع از بسیاری از جوامع جهانی بشدت می ترسد، از جمله نسل جوان یهودیان آمریکایی، که سعی دارد از کشور استعمارگر اسرائیل که سرزمین فلسطین را اشغال کرده است، مشروعیت زدایی کند. ایران از گروههایی مانند حزب الله و سایر گروهها که در مورد امور نظامی اسرائیل به حالت تدافعی قرار دارند، حمایت کرده است، اما توسط وزارت امور خارجه آمریکا و اسرائیل به عنوان تروریست معرفی شده است. اینکه آنها در حال جنگ دفاعی علیه کشوری با سیاست تبعیض نژادی( آپارتاید) هستند مهم نیست. فعالیت ها و اعتقادات مذهبی عمیق آنها، حکومتشان و غیره هیچ جای نگرانی ندارد. اینکه آنها با موفقیت یکی از قدرتمندترین ارتشهای جهان را هنگام حمله به لبنان از بین بردند، مایه شرمساری و فضاحت ملی است، و طبق یک عقیده آمریکایی که توسط ترامپ شکل گرفته است، باختن قابل قبول نیست و باید انتقام گرفت.

اکنون جهان صریحاً تصدیق می کند که اسرائیل یک رژیم آپارتاید است. یهودیان جوان آمریکایی کمتر از هر زمان دیگری با صهیونیسم همذات پنداری می کنند. با این حال، هر حمله ی نظامی یا سیاسی به اسرائیل، یهودستیزی تلقی می شود و این استراتژی، یک سلاح قدرتمند است، اما درحال از دست دادن قدرت خود است. هنوز هم، این برچسب یک بازدارنده قوی برای انتقاد از یک کشور خارجی است.

یهودیان آمریکایی به طور روز افزون از حمایت از اسرائیل شجاعانه دست می کشند. اما ما شاهد هستیم که کنگره و رسانه های ما به استثنای چند مورد، اسرائیل را با دیدگاه تقریباً آرمانی از دموکراسی واقعی برابر می دانند. آنها کل دنیا را درگیر چنین رد گم کنی هایی می کنند تا مردم واقعیات را نبینند. تروریسم همان اقدامی است که دیگران انجام می دهند، هرگز خودشان مرتکب آن نمی شوند. کاری که اسرائیل روزانه با مردم تحت سلطه اش انجام می دهد تروریسم است. چگونگی تبدیل اسرائیل به یک کشور، نتیجه یک رشته عملیات جنگ طولانی تروریسم است، چیزی که فلسطینی ها آن را النكبة (نکبت) می نامند. سفیر جدید اسرائیل در انگلیس نکبت را “دروغ عربی” نامید، چیزی که انتقاد شدیدی در پی داشت و این امر بیانگر آن است که سلطه اسرائیل رو به زوال است.

تزویر و دورویی در حمایت آمریکا از حقوق بشر، واضح و مبرهن است. اینکه آمریکا تنها کشور صنعتی است که مردمش برای برخورداری از هر نوع بیمه درمانی باید به کار گماشته شوند، بیانگر بی توجهی کامل به حقوق بشر در وطن خود است. مبارزه این کشور علیه تروریسم امری ساختگی است. در یک مکان با داعش می جنگد اما در جای دیگر آن را مسلح می کند. ایالات متحده چنین افراط گرایان مسلمان را که به آنها افراط گرایان تکفیری نیز گفته می شود، به چشم هر چیزی، از یک عامل گرفته تا یک خنثی کننده و حتی یک طلسم برای ارتقاء هژمونی آمریکا و سیطره وال استریت، می بیند.

یک چیز واضح است. سلطه آمریکا در جهان به دلیل ریاست جمهوری دونالد ترامپ ضربه جدی خورده است. سیمای ما خدشه دار شده است. اقتصاد ما ضعیف تر از اقتصاد چین است. تنها ارتش ما قدرتمند است، نه چیز دیگری. دولت ما، هم در سطح فدرال و هم در سطح محلی، مسئول مرگ بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر در طی این بیماری همه گیر است. در حالی که بایدن ممکن است ما را به دوره ای “معمولی” به عقب برگرداند، جهان با مسائل جدید، فرصت ها و مهمتر از همه، رهبری جدید به سمت جلو پیش رفته است. امپراتوری ایالات متحده در حال نابودی است.

جدیدترین ها

جنگ روسیه – اوکراین و نتایج آن بر جنگ...

مقدمه بیش از یک سال است که از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد ، عواقب...

 ایدئولوژی تضاد ایالات‌متحده در عرصه نظام بین‌الملل

در عرصه سیاست خارجی، تحلیل سیستمی زیر را از سیاست خارجی کشورها ارائه می‏دهم و...

احیای داعش و بحران‌سازی، تلاش مشترک آمریکا و رژیم...

امیر نظامی مقدم؛ دبیر اندیشکده راهبردی مقاومت دانشگاه امام صادق علیه السلام چکیده مجموعه ملاحظات استراتژیکی...

ایران و قفقاز؛ خاک_شیشه_استخوان

پدیدار شناسی سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز از نگاه نظریه رئالیسم تحولاتی که در...

بررسی جایگاه هویت ملی در راهبرد دفاع ‎همه ‎جانبه...

1. امنيت هستي‌شناختي نظريه امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل برگرفته از نظريه وجود انساني آنتوني...

اتحاد در قاره سیاه

بررسی فرصت‌های همکاری جمهوری اسلامی و فدراسیون روسیه در قاره آفریقا ایران و آفریقا داستانی...

نگاشت های محبوب

نظرات

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

16 + پانزده =