آمریکا مسائل ناپیدا اجتماعی و نژادی متعددی را داراست، گرچه اکنون تقریباً همه ملت ها با چنین مسائلی مواجه هستند. موضوعات غالباً وقتی بایکوت می شوند که با دستورالعمل ها و برنامه کاری “درخواستی” متناسب نباشند. در ایالات متحده برخی از مشکلات عمده در جامعه سیاه پوستان کاملاً سانسور می شود، مشکلاتی که اگر آمریکا می خواست می توانست به شدت بر روی آنها تاثیر گذارد، اما تصمیم بر این است که این مشکلات پنهان بمانند. به عنوان مثال، حدس بزنید چه کسی سردمدار تیراندازی به افسران پلیس در ایست بازرسی است، سفیدها یا سیاهان؟
حدس بزنید که احتمال کشته شدن یک فرد سیاه پوست توسط کدام یک بیشتر است، یک سفیدپوست نژادپرست یا یک سیاه پوست دیگر؟ زنان سیاه پوست بیشتر می ترسند توسط چه کسی مورد تجاوز قرار گیرند، یک مرد سفیدپوست یا یک مرد سیاه پوست؟ اگر به شما بگویم که میزان تجاوز جنسی سفید پوستان توسط سیاه پوستان ۵۰ برابر بیشتر از میزان تجاوز جنسی سیاه پوستان توسط سفیدپوستان است، آیا باور می کنید؟
آیا باور دارید که این آمار سالانه در آمار جرایم ملی منتشر می شود و رسانه های جمعی هرگز جرأت انتشار آن را ندارند. من از طرف مادری اجدادی دارم که عضو کنفدراسیون بودند و همچنین اجدادی که در جنگ استقلال آمریکا حضور داشتند، بنابراین من از نسل پیشکسوتان کنفدراسیون هستم.
هر کسی که اجداد کنفدراسیون داشته باشد (تقریباً همه خانواده های آمریکای جنوبی) واجد شرایط عضویت است اما دو مورد استثنا وجود دارد: آن فرد باید با سازمان کو کلاکس کلن آمریکا(Ku Klux Klan) ارتباط داشته باشد و عضو حزب کمونیست ایالات متحده بوده باشد.
با وجود این، اعضای فرزندان پیشکسوتان کنفدراسیون (SCV) به عنوان کو کلاکس کلنKKK)) در نظر گرفته می شوند، تنها به این دلیل که رسانه های ایالات متحده روابطی غلط و نادرست را بی وقفه به اطلاع عموم رسانده اند. تمام تلاش ها برای تهیه اطلاعات صحیح تاریخی به راحتی نادیده گرفته می شود. KKK مدرن که سازمانی نژادپرست بود در ایالت ایندیانا تشکیل شد، اما در وهله اول یک سازمان فاشیستی بود که منافع جمهوری خواهان را تأمین می کرد. عملاً هیچ کودک آمریکایی از این موضوع آگاهی ندارد، زیرا در مدرسه به آنها آموزش نمی دهند.
SCV برای سالهای متمادی یک گروه کاملاً تاریخی با حدود ۵۰۰۰ عضو در سراسر کشور بود که ماهانه برای شنیدن یک سخنرانی تاریخی در مورد جنگ داخلی کشور، گرد هم می آمدند. با گسترش نزاکت سیاسی (political correctness)، چپگرایان تندرو برای حفظ اهداف خود به دنبال بهانه ای بودند تا همچنان به مطالبات خود ادامه دهند. زیرا اعضای SCV مراسم بزرگداشت رشادت ها و مبارزات نیاکان خود را طوری برگزار می کردند که حرمت پرچم نبرد کنفدراسیون که سمبل افتخارآمیزی از تمام کسانی بود که در این جنگ وحشتناک کشته شده بودند، حفظ شود. درواقع آنها نزاکت سیاسی را رعایت می کردند، و این باب میل چپ های رادیکال نبود.
اما چپگرایان این مراسم بزرگداشت را با کمک رسانه ها به نمادی برای KKK تبدیل کردند و این پیوند و رابطه را بی وقفه نشر دادند. زیرا آنها می توانستند از آن به عنوان یک مسئله تفرقه انگیز (wedge issue) استفاده کنند. درنتیجه، مهمترین مسئله اجتماعی در جامعه سیاهان، نژادپرستی نیست بلکه انقیاد و استثمار زنان و کودکان سیاه پوست توسط مردان سیاه پوست است. ۷۳٪ کودکان خارج از رابطه رسمی به دنیا می آیند. بعضی از خانمها ۳، ۴ یا ۵ فرزند این چنینی دارند. پدران مختلف می آیند و می روند. از این رو مادران در چرخه زندگی بهزیستی به دام افتاده اند، مادری که نمی تواند کار کند چون به تنهایی در حال بزرگ کردن کودکان است.
بدترین پدرها برای ملاقات می آیند اما فقط به این دلیل که هر کودک مبلغی را که مادر از بهزیستی دریافت می کند، افزایش می دهد. بله، پدران می آیند تا سهم خود را بردارند، زیرا آنها نیمی از DNA کودک را تشکیل می دهند. آنها در واقع فرزندان خودشان را مانند حیوان اهلی پرورش می دهند. این یک رسوایی بزرگ اجتماعی است، اما رسانه ها حتی یک کلمه از آن را نشر نخواهند داد.
چه کسی در مورد آن صحبت می کند؟ محافظه کاران سیاه پوست، آنها که با وجود نشان دادن نمونه هایی که در آن کودکان سیاه پوست در یک خانواده ی با سرپرست و با تحصیلات و شغل بزرگ می شوند، الگوهایی را برای کودکان قرار می دهند که با در نظر گرفتن آنها، بسیار خوب عمل کنند. کار کنید، دزدی نکنید، مواد مخدر معامله نکنید، تحصیل کنید و مشاغل خوبی بدست آورید اینها الگوهایی هستند که باعث می شود آنها مانند سفیدپوستان شوند.
این افراد سیاهپوست که استثمارگر سایر سیاهان هستند به سبب الگویی که آورده اند، توسط سیاهان اخلاق مدار و موفق مورد نفرت واقع شدند. و رسانه های لیبرال ایالات متحده از این امر پشتیبانی می کنند و صرفاً برای بهره برداری سیاسی تقریباً هیچ چیزی را در مقایسه با این دو گروه نشر نمی دهند، از قبیل نحوه رشد و تکامل آنها و چگونگی تحریف در معرفی آنها توسط رسانه ها. تمام جامعه سیاهان به عنوان قربانیان نژادپرستی سفیدپوستان به تصویر کشیده شده است، این در حالی است که فرصت برای پیشرفت سیاهان در این کشور آنقدر زیاد است که سیاهان آفریقا اگر امکان ورود به اینجا را داشته باشند حاضرند فردا به اینجا بیاید.
من با یک مسئله اجتماعی وحشتناک جدید که در جامعه سیاه پوستان در حال ظهور است، مواجه خواهم شد. در بعضی از خانواده ها امید است که یکی از اعضای خانواده توسط پلیس کشته شود تا شاید خانواده ۲۰ + میلیون دلار حق دادخواهی دریافت کند. این مسئله همانند برنده شدن در قمار برای ثروتمند شدن در نظر گرفته می شود. در رابطه با کودک بدبختی که کشته شد این یک تفسیر ناراحت کننده برای او، خانواده و دوستان وی است که در ادای احترام به او گفتند که او دوست داشت “اوقات را به بطالت گذراند و از مسئولیت شانه خالی کند”. یکی از دلایلی که او می توانست از سرزنش ها قسر در رود این بود که اگر در نهایت ناموفق می شد می توانست تمام اینها را گردن نژادپرستان سفیدپوست بی‌اندازد، پس بهتر بود او را راحت گذارند تا به فرار از مسئولیت ادامه دهد.
این مسئله را در تلویزیون همگانی آتلانتا، در توضیحات مقدمه مجله های جیم دین خود، بیان کردم. از آنجا که تمام حرفهایم درست بودند، هرگز به طور علنی مورد حمله قرار نگرفتم، زیرا من از نقل قول های شخص ثالث یعنی بسیاری از جامعه سیاه پوستان استفاده کردم، بنابراین هرگز نتوانستند بر علیه من پرونده سازی کنند. پس از آن هنگام برخورد با لابی یهود، با استفاده از نقل قولهای یهودیان صالح، از همین تاکتیک استفاده کردم. من یک قفسه کتاب کامل از زندگی نامه های یهودی ها دارم که پر از نقل قول های بی پایان است.
احتمال اینکه یک سیاهپوست مورد اصابت صاعقه قرار گیرد بیشتر از این است که مورد اصابت شلیک گلوله یک زن پلیسی قرار گیرد که در حال استفاده از هفت تیر خود یعنی همان تفنگ بیهوش کننده خود است. با این حال جامعه سیاهان این را به عنوان یک رویداد نژادپرستانه “جدا” تلقی می کنند.
اگر این بچه دستگیر شده بود، خانواده اش او را با وثیقه آزاد می کردند و برای رسیدگی به دو تخلف وی تاریخ دادگاه درنظر گرفته می شد. خانواده وی بیش از هر کسی مسئول این واقعه هستند زیرا هنگام بزرگ شدن فرزندشان او را از افکار و رفتارهای احمقانه منع نکردند و حتی به او اجازه چنین رفتارهایی را دادند. مردم می دانند خانواده هایی که بچه هایشان را لوس بار می آورند آن بچه ها احمق بزرگ می شوند. به زندگی در دموکراسی خوش آمدید!