داعش و تاکتیک های نبرد سیاسی

مقدمه

امروزه اقدامات غیرنظامی در کارزارهای سیاسی اگرچه غیرنظامی تلقی می­شود اما در نوع خود یک فضای جنگی پیچیده و ترکیبی را ایجاد می­کند، مرزهای سیاسی را پشت سر می­گذارد و چندین کشور و جامعه مستقل سیاسی را برای تصاحب قدرت به مسابقه می­اندازد. نبرد سیاسی[1] خصوصیاتی دارد که اشراف بر آنها می تواند قدرت نمایی خارق العاده­ای برای تسخیر ادراکی و کنترل باورها و تولید روایت ها در جامعه هدف داشته باشد.

 این جنگ استفاده ضمنی از یک یا چند محور قدرت که شامل حوزه دیپلماتیک، اطلاعات، نظامی و اقتصادی است که برای تأثیر بر ترکیب سیاسی صاحب قدرت یا نحوه­ی تصمیم­گیری در کشور دشمن یا ائتلاف مقابل بکار گرفته می­شود. جنگ سیاسی غالباً – اما نه لزوما – به صورت پنهانی انجام می­شود.[2]

نمونه­های بارز این جنگ را می­توان در کشمکش­های ایالات متحده آمریکا و شوروی در خلال جنگ سرد مشاهده کرد. تفسیر آن اقدامات امروزه به عنوان مبادی جنگ سیاسی مورد بررسی و مطالعه قرار می­گیرد. در عصر حاضر، بهره گیری گروه­های بنیادگرا از این روش­ها برای گسترش نفوذ در زیست بوم خود و درگیری با دشمن در جبهه­ سیاسی و اجتماعی اهمیت پرداختن به این مسئله را بیش از پیش افزایش داده است. نوشته حاضر بررسی تاکتیک­ها و اقدامات ادراکی گروه داعش[3] است که در سال­های 2012 تا 2015 به عنوان داغ­ترین و پرابهام ترین مسئله سیاسی و جنگی در جهان و منطقه خاورمیانه حضور داشت و پس از آن نیز توانسته است با همین تاکتیک­ها به حیات خود – ولو به صورت بسیار ضعیف­تر از قبل- ادامه دهد.

این نوشته سعی دارد تا زوایای مختلف عملیات روانی داعش را در بخش­های اطلاعاتی، نظامی، جذب نیرو، اقتصاد و رسانه برای مخاطب تفسیر نماید و شیوه بهره­گیری داعش از تاکتیک­های جنگ سیاسی برای پیشروی و گسترش خلافت[4] را تجزیه و تحلیل نماید.

معناشناسی جنگ سیاسی

جورج کنان[5] دیپلمات اسبق آمریکایی است که یادداشت­­های او از رویدادهای جنگ سرد میان ایالات متحده و شوروی ادبیات نظری جنگ سیاسی را تولید کرد. وی جنگ سیاسی را تقابل­های دو کشور برای افزایش قدرت در جنگ سرد می­دانست و معقتد بود در جنگ سیاسی این اقداماات زیرپوستی و غیر علنی پیچیده هستند که با نفوذ در کشور شوروی قادر به تغییر ذائقه­ها در میان مردم و تشتت در تصمیم گیری اعضای حزب کمونیست شوروی می­باشند. مدت­ها قبل از دوران جنگ سرد و در خصوص بقای امپراطوری انگلیس نیز همین منازعات وجود داشت و جورج کنان معتقد بود که ایجاد، موفقیت و بقای این امپراطوری تا حد زیادی به درک و بکارگیری اصول جنگ سیاسی ربط دارد.

جنگ سیاسی عبارت است از بکارگیری ابزارهای زیرپوستی برای نفوذ و تاثیرگذاری در کشور و یا جامعه و یا گروهی که با آن وارد منازعات قدرت شده­اید. این نبرد دارای تاکتیک های اطلاعاتی است که در تورنومنت قدرت نمایی میان دو یا چند کشور اعمال می شود و از جنس اطلاعات و ایدئولوژی است. جنگ سیاسی به دلیل استفاده از حوزه گسترده­ای از علوم اطلاعاتی، روانشناسی، روانشناختی، علوم ادراکی و تصمیم گیری، علوم اقتصادی، دیپلماسی سیاسی، علوم اقتصادی و اقدامات نظامی محدود، شکل بسیار پیچیده­ای به خود می­گیرد و هرگز مانند اشغال فیزیکی یک سرزمین آسان و قابل پیش بینی نیست.[6]

اقداماتی که در این جنگ صورت می­پذیرد ماهیتی نظری دارد و برخواسته از ایدئولوژی هاست. گاهی با اتکای به ایدئولوژی خودی، در جهت برجسته سازی و مفید نشان دادن خروجی این دستگاه است و گاهی برای تضعیف عقاید و باورها در جامعه هدف و ایجاد یک نگرش جدید مبتنی بر خواسته­های کشور مهاجم است. ایجاد این نگرش به دو نوع نفوذ در کشور، گروه و یا جماعت دشمن احتیاج دارد. اول نفوذ در میان توده­ها و افرادی که کنش­گری آنها متاثر از عقاید خود است و دوم نفوذ میان افراد سرشناس و نخبگانی که وظیفه ایجاد المان­های شناختی و سوق دادن مردم به سمت آنها را دارند که غالبا ارزش نامیده می­شود. البته هر دو نوع نفوذ متکی به قدرت دیپلماسی، شناخت جامعه هدف و تبلیغات وسیع احتیاج دارند. بر همین اساس است که کارنس لرد[7] به عنوان یک نظریه پرداز حوزه علوم دفاعی بیان می­کند که جنگ سیاسی به عنوان پشتیبانی برای جنگ­های پارتیزانی، نفوذ و تبلیغات سیاه علیه حاکمیت دشمن است.[8]

در جنگ سیاسی هدف آن است که گروه مقابل وادار به انجام خواسته­ای شود که کشور مهاجم آن را بصورت غیرمستقیم به او دیکته کرده است و همانظور که در بالا ذکر شد این اقدام از طریق نفوذ و تبلیغات انجام می­شود. این تسلط نسبی بر حریف و متعاقد کردن او به انجام طرح از پیش تعیین شده گاها همره با براندازی یا شورش­های اقتصادی و اجتماعی نیز دنبال می­شود اما رکن اساسی آن عملیات روانی و تبلیغات پروپاگاندایی است تا بتواند میزان تاثیرگذاری را بالا ببرد[9]. جنگ سیاسی در برخی زمینه­ها شبیه به جنگ روانی است اما جنگ روانی یکی از جنبه­های نبرد سیاسی است و این نبرد مفهومی گسترده­تر دارد.[10] این نبرد می­تواند در سطح نهایی خود منجر به کنش­گری به نفع کشور مهاجم و یا عدم کنش­گری و سلب اعتبار گردد. به عنوان مثال در خصوص تکنیک ارعاب و وحشت که دولت خلافت آن را در واحد رسانه و تبلیغات جنگ دنبال می­کرد، ایجاد یک انگاره­ی ذهنی از عدم توانایی مقابله با سربازان داعش در میان مردم روستاها و شهرهای درگیر بوجود می­آمد و همین امر سقوط آن شهر یا روستا و تصرف آن توسط دولت خلافت را آسان­تر می­کرد.

کمپین عملیات اطلاعاتی داعش چگونه شکل گرفت؟

اعلام خلافت داعش توسط ابوبکر البغدادی در جامع اموی موصل در سال 2013 و پسامدهای آن برای منطقه خاورمیانه بدون شک یکی از اتفاقات تاثیرگذار و پیچیده تاریخ این منطقه است. منطقه­ای که خاک آن برای رشد گروه­های بنیادگرایی چون القاعده مستعد است و هم دوره شدن آن با عصر فناوری­های دیجیتال و گسترش قابلیت پلتفرم­های اجتماعی اتفاقات بدیعی را رقم زده است. این اتفاقات قدرتی را برای دولت خلافت بوجود آورد که آرزوی جهادی­ها برای تشکیل یک خلافت اسلامی در شان صدر اسلام را به واقعیت نزدیک کرد و رسانه­ای ترین گروه تروریستی تکفیری جهان را به عنوان دشمن شماره یک و تهدیدی برای همه کشورها و مردم جهان بدیل ساخت.

دولت خلافت از رسانه نه فقط برای انعکاس اخبار جنگ و تحولات میدانی بلکه برای ایجاد جبهه­ی جدیدی از جنگ سیاسی برای مخالفان خود و بستر معرفی ارزنده برای هوادرانش استفاده کرد. پیش از  ورود به تشریح اقدامات داعش محورهای اصلی جنگ سیاسی، بنا دارم با مروری بر کمپین عملیات اطلاعاتی[11] دولت خلافت زمینه را برای پذیرش مطلب آماده کنم.

عملیات اطلاعاتی داعش از سه بخش استخدام، حاکمیت و رسانه تشکیل می­شود. دولت خلافت در استخدام به دنبال جذب نیروهای جهادی برای پیوستن به دولت خلافت و افزایش توان مانور دهی و عملیات نظامی در بادیه شام و شمال عراق است. ادعای آنها ایجاد خلافتی مانند خلافت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) و گسترش قلمرو اسلام است و این طرح فضای ذهنی مخاطب بالقوه را برای پیوستن به دولت خلافت آماده می­کند. فیلم های تبلیغاتی و مجلات داعش،  اردوگاه های جذب سربازان و آشنایی با دوره های شرعیه و عسکریه که سربازان را هم از لحاظ اعتقادی و هم از لحاظ نظامی تقویت می کرد نشان می داد. جذب نیرو در طی یک برنامه منسجم انجام می شد. داعش سربازان تازه وارد دولت خلافت را ابتدا وارد دوره های شرعیه می­کرد تا هویت قبلی آنها را تخریب و هویت جدید سلفی تکفیری از آنها بسازد که ملیت و قومیت در آن هیچ جایی ندارد. تنها هویت عربی و مسلمان هویت سربازان داعش است و اقتراب بیشتر به این هویت، بیشتر یک سرباز را به دولت خلافت نزدیک می­کند. آنها جلوی دورین­ها پاسپورت­ و شناسنامه­های ملی خود را پاره کردند و سوگند یاد کردند که هیچگاه از دولت خلافت  بیرون نمی­روند؛ آنها می­گفتند “آمده­ایم تا بمانیم”[12] و خلافت را روی زمین گسترش دهیم. آموزش احکام عملیه طبق فتاوای علمای سلفی تکفیری انجام می­شود. مانیفست داعش در القای تفکر سلفی جهادی مستخرج از کتاب “ادارة التوحش” اثر ابوبکر الناجی و “فقه الدماء” اثر ابوعبدالله المهاجر است. در خصوص منابع فقهی با توجه به شاخه های متعدد سلفی و عدم اتحاد فکری علمای سلفی در موضوعات مختلف، بصورت دقیق نمی توان منبعی برای فقه داعش معرفی کرد اما بطور قطع آنها از آرای ابن تیمیه استفاده کرده و بعضا ارجاعاتی به آن داشته اند. آرای ابن تیمیه تأثیر زیادی بر جهادی های امروزی دارد و امروزه نیز ابزار تحقق خلافت است و داعش نیز به انحای مختلف از آن علیه گروههای مختلاف مسلمانان و غیرمسلمانان بهره جست.[13]

آموزش زبان عربی برای مهاجران خارجی نیز در همین راستا انجام می شد. سپس دورهای عسکری برای آمادگی سربازان در میادین نبرد نظامی، انتحاری و انغماسی بود. در این دوره ها نیز طبق اصول اساسی داعش، فرمانده گروه باید احادیثی از فضیلت جهاد و ارمغان آن برای سربازانش می گفت و آنها را برای کشته شدن در راه اسلام آماده می کرد. بنابراین حتی اگر بدترین جنایت ها را نیز مرتکب شود چون طریق و هدف خود را دینی و توحیدی میبیند هیج تزلزلی نمی­کند و راسخ­تر می­شود.
داعش در بخش حاکمیت، به دنبال رفع موانع تشکیل خلافت است که آن را با دستگاه اطلاعاتی پیچیده خود انجام می­دهد. این دستگاه به داعش برای توسعه بیشتر و کنترل بهتر قلمرو خود کمک می­کند. توسعه بیشتر سرزمین های تحت سیطره دو هدف را دنبال می کند، اول اینکه مصداق پیروزی دولت خلافت است و تبلیغی برای جذب مهاجران بیشتر می شود و دوم اینکه از جمعیت تحت سیطره خود بهره برداری می­کند.

در بخش رسانه که قوت عملکرد دولت خلافت در آن، باعث شد تا به عنوان رسانه­ای ترین گروه سلفی تکفیری جهان قلمداد شود؛  تقویت و ضریب دهی به اقدامات داعش برای تاثیرگذاری بیشتر بر افکار عمومی و نشان دادن جدیت آنها اولویت اصلی را داشت. آنها اقدامات صورت گرفته در استخدام و حاکمیت را با تصویر سازی برای مخاطب بصورت یک کار عظیم و با پشتوانه نشان می­دادند. مک کنتس در مجموعه مقالات خود درباره داعش که رویکردهای راهبردی و آخرالزمانی دولت خلافت را تجزیه و تحلیل می­کند، عقیده دارد که سیستم رسانه ای داعش با قدرت پروپاگاندایی خود، به سیستم جذب نیرو و اداره دولت خلافت ضریب اثر بخشی داد و آنها را برجسته کرد.[14]

دولت خلافت و محورهای چهارگانه نبرد سیاسی

همانطور که در مقدمه آمد، چهار حوزه دیپلماسی، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی، محورهای اصلی جغرافیای نبرد سیاسی است. فائق آمدن بر هر یک از این حوزه­ها می­تواند احتمال موفقیت قطعی در جهت دهی به افکار عمومی و القای ضعف به دشمن کارساز باشد. سیاست، ابزار فعال عملیات در نبرد سیاسی است و موفقیت در آن به خلاقیت­های به خرج داده شده در نحوی اعمال قدرت و ایجاد نفوذ توسط کشور یا گروه مهاجم بستگی دارد.[15] دولت خلافت سیاست دوگانه ارعاب و مدینه فاضله را در عملیات روانی خود پیش گرفت و توانست در این محورها اقدامات بدیعی انجام دهد.

حوزه دیپلماسی

در بخش بین الملل رویکرد داعش نفی سازشکاری و هرگونه معاهده بین المللی است.  البته برخی توافق های مبهم و غیر علنی برای فروش نفت انجام داد و بیانگر این است که داعش توافق کوتاه مدتی را که به قدرت دولت خلافت می افزاید می پذیرد. با این حال در مانیفست داعش ارتباط با برخی کشروهای غربی که خصومت شدید با اسلام دارند به کلی ممنوع است. نا گفته نماند اصل کلی داعش در دیپلماسی بین الملل منطبق بر جنگ میان کفار و مسلمانان است و آنها در دابق مکررا بیان می کردند که حتی اگر توافقی انجام دهند کوتاه مدت خواهد بود و آتش بس مادم العمر نیست و آنها با تمام کفار برای رهایی مسلمانان خواهند جنگید.

دولت خلافت در معرفی سربازان خود در فضای رسانه­ای و اعلامیه­ها از واژه “غرباء” استفاده می­کرد. غرباء در صدر اسلام به مهاجرانی اتلاق می­شد که از دیار خود مهاجرت کرده بوده و به مدینه النبی آمده بودند تا دین اسلام را یاری کنند و در آن شهر غریب بودند و از مال دینا چیزی نداشتند. داعش از این اصطلاح مفهومی سربازان خود را غریب و مظلوم معرفی می­کرد تا احساسات جوانان مسلمان برای پیوستن به دولت خلافت را افزایش دهد.

ارتباط داعش در حوزه دیپلماسی با برخی از گروه های سلفی تکفیری حاضر در منطقه نیز حاکی از آن است که ایجاد ارتباط صرفا به دلیل افزایش نفوذ در منطقه و قدرت نمایی در برابر متحدان القاعده است. به عنوان مثال توافقات دولت خلافت باگروه انصار الشریعه برای مقابله با گسترش نفوذ القاعده در یمن[16] و بیعت گروه انصار بیت المقدس در مصر با خلیفه داعش که منجر به تاسیس ولایة سینا دوت اسلامی گردید.[17]

دولت خلافت در انتخاب ادبیات گفتگو برای جوامع مختلف، از الگوهای زبانی متفاوتی استفاده می­کرد. نشریه دابق اصلی­ترین مواضع سیاسی داعش به همراه اصول و عقاید دولت خلافت و همچنین مقالاتی برای جذب و پوشش اخبار جنگ را بر عهده داشت. آنها در دابق که به زبان انگلیسی منتشر می­شد، دولت خلافت را مدینه فاضله­ای معرفی می­کردند که در آن احکام شریعت اجرا می­شود، مسلمانان با یکدیگر همزیستی سالم دارند و برای گسترش دین اسلام جهاد می­کنند. این نوع ادبیات برای جوانانی که از اروپا و آمریکا به داعش می­پیوستند بسیار جذاب و تحریک کننده بود. مسلمانانی که سالها در جوامع غربی طعم انزوا و حقارت را چشیده بودند خوشحال بودند که دولتی تاسیس شده است تا می­توانند آن را در برار کفار که همان جوامع غربی هستند یاری کنند. بنابراین آرمان گرایی و ایجاد یک مدینه فاضله برای همه مسلمانان علتی بود که میزان مهاجرت جوانان از این کشورها به سوریه در طی سال های 2013 تا 2015 بصورت بی سابقه­ای افزایش داد. اما در بخش عربی، ادبیات داعش و روایت آن برای معرفی دولت خلافت متفاوت از بخش انگلیسی است. بخش عربی عمدتا برای مخاطبان منطقه شام و کشور های عربی جنوب غربی آسیا است که در آن تحدی و اعلان جنگ به این کشورها اولویت اول دارد. ادبیات داعش در این بخش کاملا افراط گرایانه و متکبرانه است و تماما به کشورها و سردمداران منطقه هشدار می دهد که هیچ آتش­بس و توافقی میان آنها و دولت خلافت منعقد نمی­شود و تنها راه گسترش خلافت، از بین بردن مرزهای سیاسی و کشتار دشمنان داعش است. آنها برای مخاطبان خود اخبار دولت خلافت از ترورها، عملیات­های انتحاری و انغماسی، سر بریدن­ها و … را بصورت ویژه برای ارعاب و ترساندن مردم بکار می­گیرند. این استراتژی به دولت خلافت کمک می­کند تا آنها مقاومت مردمی را ضعیف کرده و ترس از هجوم سربازان داعش را پیش از درگیری مستقیم در آنها نهادینه سازند. بدین ترتیب می­توانند شهرها و روستاها را راحت­تر تصرف کنند و حاکمیت مستبد خود را با اهرم ترس و خشونت بر مردم تحمیل نمایند.[18]

حوزه اطلاعاتی

ایدئولوگ­های سلفی جهادی مکتوباتی دارند که داعش از آنها به عنوان مانیفست خود استفاده کرد. ابوبکر الناجی در التوحش و حاجی بکر و ابوایوب المصری نیز مکتوباتی دارند که کادرسازی یک دولت خلافت افراطی را توضیح داده­اند. سیستم اطلاعاتی خلافت را یاری کرد تا مرکز واحدی برای جذب جوانان گسیل شده به عراق و سوریه باشد. از آنجایی که جوانان به سایر گروه­های جهادی در سوریه جذب می­شدند داعش این خطر را احساس کرد که نباید گروه دیگری به موازات داعش رشد کند زیرا این اقدام خلافت را زیر سوال می­برد چراکه خلافت فقط یک حاکمیت است و غیر آن طاغوت است. بنابراین اعلام تشکیل رسمی دولت خلافت عراق و شام، به تأسی از صدر اسلام، خلافت خوانده شد و پایگاه رسانه ای داعش نیز دولت خلافت را دولتی برای تمام مسلمانانی که از حکومت های کفر به ستوه آمده­اند معرفی کرد. بدین شکل هم جذب نیروی بیشتری داشت و هم از سایر گروه های سلفی و جهادی حتی شاخه­های القاعده سلب اعتبار می­کرد.

سربازان دولت خلافت و هوادارانش در فضای مجازی نیز با فراگیری تکنیک­های مختلف، ضمن انتشار محتوای خود و ایجاد حساب­های احتیاطی، اقداماتی انجام می­دادند تا بقای خود در این پلتفرم­ها را حفظ کنند. توییتر و فیسبوک با گزارش­های ارسالی مخاطبان و یا توسط ربات­های کنترل استاندار خود، حساب­های هواداران داعش را شناسایی و حذف می­کردند اما بسیاری از آنها با استفاده از ایجاد حساب­های احتیاطی و اطلاع رسانی درباره اینکه اگر حساب بسته شد در حسابی به چنین آدرس ادامه می­دهیم، رمز گذاری پیام­های اشتراکی، ثبت نام در توییتر و فیسبوک بدون شماره تلفن، عدم نشان دادن موقعیت IP و ایجاد یک حساب با IP متفاوت و خارج از کشور کاربر، آموزش­هایی درباره استفاده از VPN ، استفاده از مرورگر Tor به جای مرورگرهای دیگر و اقداماتی از این قبیل سعی داشت امنیت سایبری کاربران خود را بالا ببرد. با این حال کانال­هایی که این آموزش­ها را به کاربران می دانند متذکر می­شدند که این روش ها 100 درصد شما را مخفی نمی­کند و اگر سرویس­های اطلاعاتی در کشور خودتان روی حساب­ها حساس شوند توانایی ردیابی شما را خواهند داشت.[19]

واحد سایبری این گروه که به خلافت سایبری مشهور است علاوه بر پشتیبانی نرم افزاری، واحدهای هکری نیز ایجاد کرده بود. این واحدها عمدتا سایت های غربی را هک می­کردند و اطلاعات آنها را بصورت آنلاین منتشر می­ساختند. برخی از این عملیات­های هکری بصورت هدفمند علیه دشمنان دولت خلافت انجام می­شد. آنها اطلاعات بدست آمده از عملیات­های هکری خود را بصورت) Doxing افشای اطلاعات فردی) منتشر می­کردند. به عنوان مثال در نوامبر 2015 ، خلافت سایبری اسامی ، شماره تلفن ، کد پستی و بخش­های کاری 36 نفر از پرسنل ارتش آمریکا را  بصورت یک سند در Justpaste.it قرار داد. خلافت سایبری همچنین برای اعلان به توقف حضور نظامی ایران در سوریه به سایت­های ایرانی نیز حمله هکری داشت. آنها اطلاعات تعدادی از پرسنل نظامی جمهوری اسلامی را نیز استخراج و منتشر کرده بودند. حملات هکری محدودی نیز به سایت وزارت بهداشت و درمان و وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران توسط این گروه انجام شده بود.[20] اتصال مردم تحت سیطره داعش به اینترنت و مخابره اخبار و همچنین جاسوسی سایبری برای دولت خلافت یک تهدید بود. از این رو واحد ضدجاسوسی این گروه اعلام کرد که هرگونه اتصال به اینترنت در منازل مسکونی و مغازها و دفاتر خصوصی غیر مرتبط به دولت خلافت، ممنوع است. بنابراین نیروهای واحد اطلاعات دولت خلافت افرادی را که از اینترنت استفاده میـکردند دستگیر و به شدت مجازات میـکرد.[21]

حوزه نظامی

اقدامات نظامی داعش را می­توان در سه حوزه جنگ­های بی قاعده و نامنظم، کشتارهای وحشیانه و استفاده از تبلیغات وسیع و پروپاگاندای رسانه­ای برای برجسته سازی توان نظامی و ایجاد رعب و وحشت برای دشمنان خود دانست.

جنگ­های بی قاعده و نامنظم داعش فرماندهانی داشت که عمدتا از جهادی­های سابق عراق (دولت خلافت عراق که ابومصعب الزرقاوی آن را تاسیس کرده بود) و افسران به جای مانده از رژیم بعث صدام بودند. آنها طراحی عملیات­های زمینی، انتحاری­ها و عملیات­های انغماسی را به عهده داشتند. از اعترافات بدست آمده از انتحاری­هایی که موفق به عملیات نشده بودند مشخص شد که طراحی عملیات­ها به نحوی صورت می­گرفت که تعداد زیادی از شیعیان و نیروهای پلیس کشته شوند. در حملات ماشین­های انفجاری که به قبایل و مراکز پرتردد صورت می­گرفت نیز همواره تعداد زیادی از زنان و کودکان و غیر نظامیان کشته می­شدند که داعش آنها را احفاد شیطان می­خواند و ترور آنها را کلید راهیابی به بهشت می­دانست. کشتارهای وحشیانه داعش در شیوه های نوین خود نیز قابل تامل است. آتش زدن ، غرق کردن در آب، مثله کردن، بستن گروگان به تله انفجاری، بیرون آوردن جنین از شکم مادر، کندن خندق و زیر خاک انداختن و گورهای دسته جمعی به نوعی اعلان جنگ به مخالفان است که پازل وحشی­گری داعش را می­سازد. وقتی کار به قسمت اعلام الحربی (رسانه جنگ) داعش می­رسد تازه کار آغاز شده است. تبلیغات وسیع و تولیدات رسانه­ای با کیفیت از سر بریدن­ها و آتش زدن­ها و حملات انتحاری عملیات روانی گسترده­ای بود که دولت خلافت آن را در شبکه­های اجتماعی و اینترنت منتشر می­کرد. بسیاری از روستاها و شهرهایی که داعش تسخیر می­کرد بدون مقاومت مردم آن شهر، سقوط می­کرد؛  پروپاگاندای رسانه­ای دولت خلافت  توانسته بود با برجسته­سازی عملیات­های داعش رعب و وحشت را در میان مردم عراق و سوریه نهادینه کند و بدین ترتیب آنها را خلع سلاح و شهرها و روستاهایشان را یکی پس از دیگری فتح کرد.

در حوزه اطلاعاتی و ضدجاسوسی، دولت خلافت  نیروهایی داشت که آنها را به روستاها می­فرستاد تا از اوضاع داخلی روستا، افراد بانفوذ و قدرتمند و نیز افراد ثروتمند اطلاعات جمع آوری کنند. این اقدام برای حذف عناصر ضد داعشی، فتح روستا و کنترل آن برای دولت خلافت امری مهم بود که نیروهای اطلاعاتی داعش آن را با ظرافت و دقت خاصی انجام می­دادند.[22] دولت خلافت نیروهایی را نیز به منظور جاسوسی از کردها که رقیب داعش در سوریه و عراق بودند انجام می داد. جاسوس­هایی که در شمال شرق سوریه برای دولت خلافت کار می­کردند و اخبار پنهانی اقلیم کردستان و عملیات­های احتمالی کردها را برای آنها مخابره می­کردند.[23]

مزیتی که داعش نسبت به گروه­های تروریستی تکفیری قبل از خود داشت این بود که با هم دوره شدن داعش با عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات در خاورمیانه، شبکه­های اجتماعی، طیف گسترده­ای از جوانان مسلمان سلفی در کشورهای عربی، آفریقایی و برخی کشورهای اروپایی اخبار و تولیدات رسانه ای داعش را به اشتراک می­گذاشتند. بروکینگز در سرشماری خود در توئیتر داعش دریافت که سه چهارم طرفداران داعش در توییتر زبان عربی را به عنوان زبان اصلی خود انتخاب کرده­اند و 20 هزار حساب حامی داعش ، از 107 کشور جهان توییت می­زنند.[24] تعداد کاربران هوادرا داعش در فیسبوک، تلگرام ، یوتیوب و توییتر به اندازه­ای بالا بود که هر صفحه­ای هم که توسط استاندار پلتفرم ها شناسایی و تعلیق می­شد، حساب­های احتیاطی راه قبلی را ادامه می­دادند. جهادی­ها از این فضا برای انتشار عقاید خود به سراسر دنیا و دعوت جوانان مسلمان به دولت خلافت بهره زیادی بردند. تعداد زیادی از هواداران دولت خلافت در فضای مجازی، زنان و دختران بودند که برخی از آنها بصورت رسمی از داخل دولت خلافت این صفحات را مدیریت می­کردند و برخی نیز بصورت غیر رسمی در کشورهای عربی و اروپایی اقدام به نشر و باز نشر تولیدات داعش داشتند.

حوزه اقتصادی

در خصوص جنگ سیاسی داعش در بخش اقتصادی باید بگوییم که دولت تازه تاسیس داعش با گسترش روزافزون قلمرو خود سعی داشت تا تسلط بر منابع نفت و گاز استقلال مالی برای خود ایجاد کند. فروش نفت خام از طریق بازار سیاه به کشورهای همجوار نیز ارز آوری خوبی برای دولت خلافت داشت. دولت خلافت برای بقا و گسترش نیاز داشت تا هم از لحاظ مالی سربازانش را تامین نماید و هم ادوات جنگی و نظامی برای دفاع از خود داشته باشد. این دو اهرم فشاری بود که خارج به دولت خلافت اعمال می­شد و خلافت درصدد استقلال اقتصادی در این دو بخش بود که در اینصورت می توانست با اقتصادی متکی به داخل ضمن رفع نیازهای مالی داخل، ادوات نظامی تولید کند و حاکمیتش را تثبیت نماید.

مهمترین منبع مالی داعش بازار سیاه نفت بود. آنها با ایجاد واسطه هایی برای فروش و انتقال نفت به دولت سوریه، ترکیه، کردها و حتی سایر گروه های مسلح سوریه، ثروت قابل توجهی بدست آوردند. همچنین تلسط بر زمین های کشاورزی و مصادره آنها به نفع دولت خلافت و فروش غلات و گندم از دیگر منابع مالی داعش به حساب می­آمد. مابقی درآمدهای داعش از غنائم جنگی و غارت­هایی بود که سربازان داعش در حمله به شهرها و روستاها کسب می­کردند و عمدتا صرف مخارج یگان­های نظامی می­شد. در خصوص استقلال مالی، داعش تلاش کرد سیستم پولی قلمرو خود را نیز از سیستم ریالی و دلاری جدا کند. در شماره 5 مجله دابق ص 18، این اعلان عمومی صورت می­گیرد که پول­های قبلی رایج در قلمرو خلافت باطل بوده و زین پس دینار و درهم ضرب شده توسط دولت خلافت پول رسمی دولت خلافت عراق و شام خواهد بود.[25]


[1] Political warfare
[2] Modern Political Warfare, Published by the RAND Corporation, CHAPTER ONE, p2
[3] منظور نویسنده در این متن از اصطلاحات “داعش” ، “دولت خلافت” و “دولت داعش” یک مفهوم واحد است و آن گروه سلفی تکفیری دولت خلافت عراق و شام است که با اعلام انفصال از القاعده در سال 2013 رسما اعلام خلافت کرد و با یورش به مردم سوریه و عراق و تصرف مناطق بسیاری از این دو کشور تصویر جدید و پیچیده­ای از گروه­ای بنیادگرای سلفی اسلامی را به ارمغان آورد.
[4] ایجاد حکومت اسلامی تحت رهبری یک حاکم اسلامی خلافت نامیده می­شود. اولین خلافت به صدر اسلام و ایجاد حکومت اسلامی در شهر مدینه توسط حضرت محمد (ص) پیامبر مسلمانان برمی­گردد. داعش به تأسی از سلف صالح حاکمیت خود را خلافت نامید که بیانگر بازگشت به صدر اسلام و پیروی از احکام سلفی اهل سنت می­باشد.
[5] George Kennan
[6] Kennan, George, to the Secretary of State, “861.00/2-2246: Telegram,” February 22, 1946. As of November 30, 2015
[7] Carnes Lord
[8] Lord, Carnes, “The Psychological Dimension in National Strategy,” in Political Warfare and Psychological Operations: Rethinking the US Approach, Carnes Lord and Frank R. Barnett, eds., Washington, D.C.: National Defense University Press, 1989.
[9] Smith, Paul A., On Political War (Washington: National Defense University Press, 1989), p. 7
[10] Lucas, Scott, and Kaeten Mistry, “Illusions of Coherence: George F. Kennan, U.S. Strategy and Political Warfare in Early Cold War 1946–1950,” Diplomatic History, Vol. 33, No. 1, January 2009, pp. 39–66.
[11] Operation Information
[12] جئنا لنبقی ؛ یکی از کلید واژه­های پر تکرار در فیبم­هایی بود که مهاجرین به دولت خلافت آن را با شور و اشتیاق خاصی می­گفتند.
[13] زاهد غفاری هشجین؛ قدسی علیزاده سیلاب؛ مؤلفه‌های فرهنگ سیاسی جریان سلفی تکفیری (مطالعه موردی: داعش)؛ فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، دوره 3، شماره 11، پاییز 1393
[14] The ISIS Apocalypse: The History, Strategy, and Doomsday Vision of the Islamic State, Will McCants
[15] Galula, David, Counterinsurgency Warfare: Theory and Practice, New York: Fredrick Praeger, 1964.
[16] “Picture or It Didn’t Happen: A Snapshot of the Islamic State’s Official Media Output,” Washington Institute, Perspectives on Terrorism, Vol. 9, No. 4, August 2015
[17] Zelin, Aaron, “New Statement from the Islamic State: ‘To the Defiant Tribes of the Sinai—Wilāyat Saynā’,’ ” Jihadology, September 19, 2015. As of September 21, 2015
[18] Berger, J. M., and Jonathan Morgan, “The ISIS Twitter Census: Defining and Describing the Population of ISIS Supporters on Twitter,” The Brookings Proje on U.S. Relations with the Islamic World, Analysis Paper No. 20, March 2015.
[19]  http://www.cyberghostvpn.com/; https://anonymous-proxy-servers.net/en/jondo.html
[20] “Pro-IS Hackers Deface Iranian Websites, Threaten to Release Personal Info,” SITE Intelligence Group, November 7, 2015.
[21] Archive of Islamic State Administrative Documents, assembled and translated by Aymenn Jawad Al-Tamimi, January 27, 2015
[22] Reuter, Christoph, “The Terror Strategist: Secret Files Reveal the Structure of Islamic State,” Der Spiegel, April 18, 2015
[23] Reuter, Christoph, “Rational Monster: How Terror Fits into Islamic State’s Plan,” Der Spiegel, November 20, 2015
[24]  Berger, J. M., and Jonathan Morgan, “The ISIS Twitter Census: Defining and Describing the Population of ISIS Supporters on Twitter,” The Brookings Project on U.S. Relations with the Islamic World, Analysis Paper No. 20, March 2015.
[25] نشریه دابق، محرم 1436، شماره 5

جدیدترین ها

جنگ روسیه – اوکراین و نتایج آن بر جنگ...

مقدمه بیش از یک سال است که از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد ، عواقب...

سیاسی | مرجعیت رسانه‌ای در ایران: چیستی، چرایی و...

گزارش مجمع ایرانی دفاع از حقیقت در موضوع "سیاسی"

 ایدئولوژی تضاد ایالات‌متحده در عرصه نظام بین‌الملل

در عرصه سیاست خارجی، تحلیل سیستمی زیر را از سیاست خارجی کشورها ارائه می‏دهم و...

احیای داعش و بحران‌سازی، تلاش مشترک آمریکا و رژیم...

امیر نظامی مقدم؛ دبیر اندیشکده راهبردی مقاومت دانشگاه امام صادق علیه السلام چکیده مجموعه ملاحظات استراتژیکی...

ایران و قفقاز؛ خاک_شیشه_استخوان

پدیدار شناسی سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز از نگاه نظریه رئالیسم تحولاتی که در...

بررسی جایگاه هویت ملی در راهبرد دفاع ‎همه ‎جانبه...

1. امنيت هستي‌شناختي نظريه امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل برگرفته از نظريه وجود انساني آنتوني...

نگاشت های محبوب

نظرات

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

پنج × چهار =