مقدمه
از جنگ روسیه و اوکراین تا جنگ منافع در سوریه
اتفاقات مهم در عرصه روابط بینالملل همیشه از علل و ریشههای مختلفی برخوردار بوده است که میتوان به آنها از ابعاد مختلف نگاه نمود. از همین رو است که عرصه مطالعات روابط بینالملل پیچیدگیهای خود را دارد و اتخاذ رویکردهای تکبعدی به اتفاقات مهم در این حوزه، ما را دچار تقلیلگرایی میکند.
جنگ روسیه و اوکراین که این روزها ابعاد تازهای از خود را به نمایش گذاشته است، موجب گردیده تا بحرانهای به وجود آمدة حاصل از آن محصور به دو کشور در حال جنگ و کشورهای اطراف آن نماند و جهان را با بحرانهای جدی و جدیدی روبهرو نماید.
بعد از شلیک اولین پرتابه به سمت مرزهای اوکراین و شروع جنگ جدید بین روسیه و اوکراین، اروپا میدانست که باید نگرانیهایی را دررابطهبا تأمین انرژی موردنظر خود داشته باشد و متوجه بود که دستش شدیداً زیر سنگ روسیه است. موضوعی که گرچه در رسانههای غربی آن را قابلحل میدانند و مدام از تحریمهای شدید علیه روسیه صحبت به میان میآورند اما واقعیت آن است که این تحریمها، هزینة بیشتری برای خود غربیها خواهد داشت تا این که روسیه از این تحریمها متضرر شود. اما ارتباط این موضوع با چرخش جنگ در سوریه از جنگ گلولهها به جنگ خطوط لوله گاز چیست؟
جنگ سوریه علاوه بر این که عوامل سیاسی و اجتماعی خاص خود را داشت، اما یکی از عوامل آن که کمتر به آن توجه شده، عامل اقتصادی بروز این جنگ بوده است. جنگ سوریه از این دیدگاه مانند جنگ اوکراین و روسیه بوده و باید گفت که موضوع انتقال گاز از درون این کشور یعنی از سوریه به اروپا (که نشاندهندة آن است اروپا از مدتها قبل به دنبال جایگزینکردن خطوط لوله گاز روسیه بوده)، یکی از مهمترین عوامل جنگ در این کشور را رقم زده که کمتر به آن پرداخته شده است.
در این تحلیل ضمن درنظرگرفتن عوامل مختلف تحولات جنگی در سوریه، سعی شده است تا این تحولات از دیدگاه جدیدی مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد.
ریشههای بحران در سوریه؛ جنگ گلولهها یا جنگ منافع؟
بازار گاز اروپا، از بزرگترین بازارهای مصرفی است که مدتهاست به دنبال این است که خود را از وابستگی به روسیه رها کند و خطوط لوله جدیدی را جایگزین نماید تا بتواند در پی وقوع بحرانهای مختلف، از پیامدهای ناشی از بحران دور بماند.
در سال 2000 میلادی، قطر باتوجهبه ذخایر غنی گاز خود و بازار مصرفی مناسب اروپا، طرحی را به سوریه و دولت بشار اسد پیشنهاد داد که بر اساس آن قصد ایجاد یک خط لوله از میدان گازی مشترک با ایران به سمت اروپا را داشت و از عربستان به اردن و از اردن به سوریه میرسید و از آن جا به ترکیه و اروپا میرفت. سوریه نیز چندین سال است که با بحران انرژی و کمبود گاز دستوپنجه نرم میکند و در زمستانها با مشکلات جدی مواجه شده و در تابستانها نیز به دلیل کمبود گاز، خاموشیهای بسیاری را تجربه مینماید. این طرح ارائه شده توسط قطر میتوانست هم از درآمد ترانزیتی سوریه را منتفع سازد و هم بخش عمدهای از مشکلات کمبود گاز در سوریه را حل نماید. از سویی دیگر هم کشور ترکیه که 30 درصد گاز خود را از روسیه وارد مینماید و دومین مشتری بزرگ گاز روسیه است میتوانست از اهرم فشارهای روسیه خود را بیرون کشیده تا ناگزیر به تبعیت از برخی سیاستهای روسیه نشود .(Porter 2016)
علاوهبرآن این طرح تا حد زیادی میتوانست ترانزیت گاز به اروپا را به دست ترکیه بسپارد و انتقال آن را منوط به این کشور سازد. باتوجهبه این موضوع ترکیه میتوانست از این امتیاز استفاده کرده و خواستههای خود از اروپا را از موضعی بالاتر طلب نماید. اما به دلیل این که روسیه بزرگترین مخالف این طرح بوده و از طرفی بزرگترین حامی دولت بشار اسد بهحساب میآمد، این طرح را کاملاً به ضرر خود میدانست و معتقد بود که این پیشنهاد بازوی اقتصادی روسیه را عملاً قطع خواهد کرد. به همین خاطر مسکو طی فشارهای دیپلماتیک، سوریه را از اجرای این طرح و عبور خطوط لوله انتقال گاز از خاک این کشور را منصرف مینماید. بعدها نیز بشار اسد، در طی صحبتهایی به این موضوع اذعان کرده و بهصورت علنی، مخالفت روسیه و منع دولتش از پذیرش این پیشنهاد را مطرح کرد.(Kennedy 2016)
آغاز جنگ منافع و جنگ دیپلماسی
اما رقابت دیپلماتیک از جایی شروع میشود که جمهوری اسلامی ایران پس از ناکامی طرح انتقال گاز قطر، طرح جدیدی را ارائه میدهد که طی آن پیشنهاد شد عراق به شبکه گازی ایران متصل شده سپس با خط لوله انتقال، گاز را از عراق به سوریه رسانده تا سپس مستقیم به دریای مدیترانه و پس از آن به اروپا وصل شود. بر اساس این طرح، علاوه بر سوریه، مشکلات عراق و لبنان که بخشی از این ترانزیت از خاک این کشور عبور میکرد مرتفع میگشت.
این طرح جمهوری اسلامی که طرح دوستی یا طرح اسلامی نامیده شد، رویکرد توسعه در محور مقاومت را در نظر داشت اما مخالفانی نظیر عربستان و قطر را داشت که معتقد بودند با عملیاتی شدن این طرح نفوذ ایران در منطقه بسیار زیاد شده و بر اساس آن، تمام برنامههای ترانزیتی قطر ازدسترفته تلقی میشد .(Maj. Rob Taylor, 2014)
در ابتدای امر و عملیاتی شدن این طرح، روسیه که هم سوریه و هم جمهوری اسلامی ایران را از شرکای خود میدانست و این طرح را بهتر از طرح قطر که رقیب آنها در ترانزیت گاز محسوب میشد در نظر میگرفت، با کلیات طرح موافقت کرده و حتی وظیفة اجرای پروژه را پذیرفت. در همین راستا قراردادهایی در سال 2011 به امضای اولیه رسید و سالهای بعد نیز این قراردادها نهایی گشت و طبق سند راهبردی این پروژه، قرار بر این بود تا نهایتاً در 4 سال بهرهبرداری از این پروژه شروع شود .(Maj. Rob Taylor, 2014)
یا قطر بازی، یا بازی خراب
در بحبوحه ی پیشرفت مذاکرات عملیاتی شدن خط لوله ی دوستی و همکاری های سوریه، روسیه و ایران، نکتة قابلتوجه این بود که قطر از سال 2011 که پیشنهاد خود را شکستخورده میدید، تا سال 2013 میلیاردها دلار برای مخالفین دولت بشار اسد و حمایت از آنان هزینه نمود و در کنار قطر نیز، عربستان بهعنوان بزرگترین کشور اسلامی، حمایتهای خود را از جریان اپوزیسیون در سوریه دریغ نکرد. “رابرت کندی” در مقاله خود میگوید: “علت حمایت کشورهایی نظیر ایالات متحده، عربستان سعودی و قطر از مخالفین بشار اسد در سوریه به جنگ خط لوله انتقال انرژی مربوط است”. او در ادامه میگوید که” حمایت سفارت ایالات متحده آمریکا از مخالفین، بعد از امضای قرارداد خط لوله دوستی شروع شد” .(ROBERT F. KENNEDY,2016),(Craig Whitlock, 2011) آمریکا این خطر را احساس میکرد که با اجراییشدن این طرح، تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی تأثیرات خود را تا حدود زیادی از دست خواهد داد و پس از آن ایران دیگر قابلکنترل نخواهد بود و به همین خاطر به دنبال سناریویی برای برهم زدن زمینبازی میگشت. بر اساس اسناد ویکیلیکس، عربستان و قطر نیز پس از امضای قرارداد خط لولة دوستی، حمایت از مخالفین بشار را شروع کرده تا دولتی سرکار بیاید که جریان انتقال گاز به اروپا را کنترل نماید. عربستان نیز از یک سو علاقهمند نبود که سوریه کاملاً به دست قطر که رقیب آنها بهحساب میآمد بیفتد و از سویی دیگر، تمایل نداشت که نفوذ ایران در منطقه را مشاهده کند.
(The Saudi Cables n.d.), (Craig Whitlock,2011).
بر همین اساس، پیش از شروع جنگ داخلی سوریه، منطقه شاهد یک رقابت و جنگ منافع و دیپلماسی بود و نهایتاً با شروع جنگ داخلی سوریه، طرح خط لوله دوستی منتفی شد و پس از بازگشت آرامش به سوریه، روسیه نیز فرصت را غنیمت شمرده و به این دلیل که بهطورکلی علاقهای به رقیب تراشی در ترانزیت انرژی به اروپا را نداشته، از اجراییشدن طرح پس از گذشت ناآرامیها و آتش جنگ در سوریه، سرباز زد.
نتیجهگیری
از منظر ژئوپلیتیک و اقتصادی، درگیری در سوریه یک جنگ داخلی نبود، بلکه نتیجه حضور بازیگران بینالمللی بزرگتر در صفحه شطرنج ژئوپلیتیک برای آمادهسازی افتتاح خط لوله در سال 2016 بود. مزیت گاز طبیعی برای سه کشور شیعه ایران، عراق و سوریه نیز نشاندهنده ارتباط روسیه با نفت سوریه و منطقه از طریق اسد است. عربستان سعودی و قطر، و همچنین القاعده و سایر گروهها، در حال مانور دادن برای سرنگونی اسد و بهرهبرداری از فتح سنیها در دمشق در سالهای جنگ داخلی سوریه بودند. با انجام این کار، آنها امیدوار بودند که سهمی از کنترل دولت «جدید» سوریه و سهمی از ثروت خط لوله به دست آورند.
اما در این میان باید توجه داشت که در تحلیل روندها و رویدادها، نباید دچار تقلیلگرایی شد و متغیرها را تنها وابسته به یک عامل دانست. قطعاً بروز جنگ در سوریه ریشههای داخلی و خارجی متعددی داشته که هر یک بهتنهایی قابلتحلیل و بررسی هستند. اما گزارهای که در این جا ما خواهان پرداختن به آن هستیم این است که در بسیاری از جنگها، بعد اقتصادی آن از چشم جهانیان پوشیده میماند و نهایت با کنکاشت و مطالعة بیشتر متوجه آن میشویم که اگر بعد اقتصادی مهمترین دلیل یک جنگ نباشد، حتماً میتواند یکی از مهمترین دلایل بروز جنگ بین دو یا چند کشور بهحساب بیاید.
درست چیزی شبیه به آن چه که در جنگ بین روسیه و اوکراین قابلمشاهده است. جنگی که ناتو و تهدیدات آن را برای مرزهای روسیه عامل اصلی بروز اختلافات و جنگ بین دو کشور تلقی میکند، ریشهها و ابعاد اقتصادی در پیشوپس زمینة تخاصم دو کشور را به طرز عجیبی نادیده گرفته است. حال این موضوع میتواند آگاهانه صورتگرفته باشد، یا فقط میتواند بهصورت اتفاقی افکار عمومی در عرصه جهانی را به سمت و سوهایی خارج از این گزاره راهنمایی کرده باشد.
(Armed Forces Journal – Pipeline politics in Syria n.d.)“Armed Forces Journal – Pipeline Politics in Syria.”
Kennedy, Robert F. 2016. “Syria: Another Pipeline War.” EcoWatch: 1–19. http://www.ecowatch.com/syria-another-pipeline-war-1882180532.html.
Porter, Gareth. 2016. “The War Against the Assad Regime Is Not a ‘Pipeline War.’” Truthout.org. https://truthout.org/articles/the-war-against-the-assad-regime-is-not-a-pipeline-war/.
Syria pupose and impact of pipeline attack. https://wikileaks.org/gifiles/docs/10/103205_insight-syria-purpose-and-impact-of-pipeline-attacks-me1473-.html
Saudi Arabia cables on Syria. https://wikileaks.org/plusd/cables/09DAMASCUS759_a.html
https://wikileaks.org/podesta-emails/emailid/3774
US secretly backed Syrian opposition group; Craig Whitlock; April 17,2011. https://www.washingtonpost.com/world/us-secretly-backed-syrian-opposition-groups-cables-released-by-wikileaks%20show/2011/04/14/AF1p9hwD_story.html