مفهوم جنگ ترکیبی
واژه جنگ ترکیبی برای نخستین بار در پایاننامه ویلیام جی نمت[1] در سال 2002 بهکاربرده شد که در آن از تاکتیکهای جنگ چریکی[2] جنگجویان چچنی[3] و استفاده آنها از ابزار مدرن نظیر اینترنت و موبایل نام برده بود. این مفهوم همچنین مبتنی بر اسناد منتشر شده ناتو به جنگی اشاره دارد که دشمنان در جنگی نامتقارن از ابزارهای متعارف و نامتعارف برای نیل به اهداف خود از آن استفاده مینمایند و شامل تهدیدات چندوجهی، کم شدت، جنبشی و غیر جنبشی نظیر جنگ سایبری، سناریوهای درگیری نامتقارن، دزدی دریایی، چالشهای مردم شناختی و گسترش تسلیحات کشتارجمعی میگردد.[4] درواقع این نوع از جنگ که دربرگیرنده روشهای نامتقارن و نامنظم میباشد، جنگ میشود.
پس از بحران کریمه و مداخله نظامیی روسیه در اوکراین، گراسیموف (فرمانده ستاد کل نیروهای روسیه) از آن با عنوان جنگ نوین غیرخطی[5] نیز نام برد. تعریف گراسیموف از جنگ ترکیبی بر پایههای زیر استوار بود:
- جنگ برای همه اعلان شده نیست، عملیات نظامی با فعالیت گروههای نظامی در زمان صلح آغاز خواهد شد.
- برخوردهای بدون تماس بین گروههای مبارزه باقابلیت مانور بالا
- منابع اقتصادی و نظامی دشمن با حمله دقیق به زیرساختهای شهری نابود میشوند.
- استفاده گسترده از سلاحهای با دقت بالا و عملیات ویژه: رباتیک، سلاح لیزری و غیره.
- حملات همزمان به نیروهای دشمن و پیشروی در قلمرو
- جنگ همزمان در دریا، خشکی، هوا و فضای اطلاعات.
- استفاده از روشهای مستقیم و نامتقارن.
- مدیریت نیروهای نظامی فضای اطلاعات.
بنابراین، جنگ ترکیبی در بُعد نظامی که گاهی از آن با عنوان «عملیات پیچیده»، «جنگهای کوچک» و یا «جنگهای نامنظم» نیز یاد میشود، بیانگرِ بهکارگیری ترکیبی قابلیتهای نیروهای نظامی متعارف به شیوهای پیچیده و هماهنگ شده است. درواقع، جنگهای ترکیبی تنها به میدان نبرد محدود نیست، در یک تعریف جامعتر که در اجلاس امنیتی مونیخ 2015 ارائه شده، نبرد ترکیبی شامل ترکیبی از ابزارهای مختلف متعارف و غیرمتعارف است. این ابزارها از دیپلماسی تا جنگ نظامی را در هشت قسمت شامل میشود: 1. دیپلماسی 2. جنگ اطلاعاتی و پروپاگاندا 3. حمایت از نابسامانیها و شورشهای محلی 4. نیروهای نامنظم و چریکی 5. نیروهای ویژه 6. نیروهای کلاسیک نظامی 7. جنگ اقتصادی 8-حملههای سایبری.[6]
محیط جدید اطلاعاتی[7] و نقش رسانههای اجتماعی
تحولات سریع فناوری، بهصورت چشمگیر، محیط اطلاعاتی که ما در آن زندگی میکنیم را تغییر داده و فرصت اینکه هر شخص بتواند فیلم، تصاویر و ویدئوهای خود را نشر دهد را فراهم آورده است. این موضوع سبب شده است تا هر فردی به یک بازیگر اطلاعاتی تبدیل شود و بتواند پیامها را بهصورت نامحدود به گوش جهانیان برساند. در اینجا به ویژگیهای این محیط میپردازیم:
1.دسترسی آسان[8]:
جمعآوری و توزیع اطلاعات با دستگاههای مدرن از قبیل گوشیهای هوشمند[9] و دوربینهایی که امکان فیلمبرداری دارند و میتوانند آن را نشر دهند، آسان است. علاوه بر این، این دستگاهها بسیار ارزان هستند و شبکههای اینترنتی موبایل، حتی در کشورهایی که از توسعه پائینی برخوردارند، توسعه یافته است و راحتی کار با آنها بهراحتی به هر فردی اجازه میدهد که بهموقع و یا بیموقع اطلاعات را ثبت و آنها را نشر دهد.
2.سرعت[10]:
رسانههای اجتماعی جدید از سرعت قابلتوجهی بهمنظور نشر اطلاعات برخوردارند. این رسانهها این امکان را دارند تا اطلاعات را بهصورت گسترده و در حجم وسیعی توزیع نمایند و در مدتزمان کوتاهی تأثیرات زیادی به بار آورند. ازاینروی این رسانهها تأثیرگذاری قابلتوجهی دارند؛
3.ناشناس بودن[11]:
گمنامی و ناشناس بودن کاربران در این محیط سبب شده است تا از یکسو بدون آنکه مسئولیتی متوجه آنان شود، به بیان آزادانه نظرات خود بپردازند و از سوی دیگر شایعات و فریب اطلاعاتی را در این محیط تسری بخشند.
4.ردوبدل شدن اطلاعات گسترده[12]
حجم اطلاعاتی که در پهنه جهانی در یک روز مبادله میشود میتواند به یک رودخانه وسیع که شاخههای کوچکی به آن میپیوندند، مقایسه گردد. در فضای مجازی اطلاعات اساسی زیاد و حتی اطلاعات بسیار مهمی ردوبدل میشود. به دلیل تبادل حجم بالائی از اطلاعات در یک روز، تشخیص درستی و نادرستی آن امکانپذیر نیست.
5.بدون مرز بودن و نداشتن وابستگی جغرافیائی[13]:
این ویژگی سبب شده است که کاربران بتوانند اطلاعات را در اختیار هر گروهی که بخواهند اعم از گروههای اقلیتی، افراطی و رادیکال، قرار دهند. در ژانویه 2016 نیمی از جمعیت جهان، کاربر فعال اینترنت بودهاند و یکسوم آنها از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند. پلتفرمهای[14] متفاوت این شبکهها سبب شده است که هرکدام در حوزه بخصوص موفق باشند. بهعنوان نمونه فیسبوک محبوبترین و متداولترین شبکه اجتماعی در دنیاست که مورداستفاده قرار میگیرد و یا اینستاگرام بهعنوان اشتراک عکس و فیلم مورد استفاده است. همه اینها سبب اشتراکگذاری نظرات و تجارب افراد به یکدیگر شده است که از محاسن آن میتوان کمک به یکدیگر، رسیدگی به جنایات و ارائه کمکهای بیشتر به فاجعه انسانی، تلاشهای امدادی، شفافیت در دولت و همچنین گفتگو میان گروههای مختلف اجتماعی نام برد.
از طرفی باید به این نکته توجه داشت که شبکههای اجتماعی زمین حاصلخیزی برای انتشار دروغ، دستکاری ادراکات و باورهای ما است و از اثرات بالقوه این شبکهها میتوان برای جنگها استفاده نمود.
مسلح نمودن شبکههای اجتماعی[15]
از اولین جنگهای اینترنتی[16] که در سال 1999 در کوزو اتفاق افتاد تا منازعات بین رژیم صهیونیستی و حزبالله، بهار عربی[17] (بیداری اسلامی) در شمال آفریقا و غرب آسیا، بحران شبهجزیره کریمه در اوکراین تا منازعات فعلی در سوریه، ما شاهد بهکارگیری شبکههای اجتماعی در شکل دادن افکار عمومی، بسیج هواداران و هماهنگی فعالیتهای نظامی و نهایتاً جمعآوری اطلاعات برای اهداف مشخص هستیم، بهگونهای که هم دولت و همگروههای غیردولتی، از آن بهعنوان یک سلاح استفاده مینمایند. از دیدگاه توماس نیسن[18] شبکههای اجتماعی از راههای زیر میتوانند در عملیات نظامی مورداستفاده قرار گیرند:
1.هدفیابی[19]
از شبکههای اجتماعی میتوان برای شناسایی فعالیت نظامیان بر روی زمین استفاده نمود. با این مضمون که با هک نمودن[20] حساب کاربری افراد، میتوان موقعیتی که این افراد در آن حضور دارند را شناسایی نمود و در صورت نیاز میتوان از این اطلاعات برای حمله به اهداف موردنظر استفاده کرد[21]. بهعنوان نمونه بعد از آنکه موقعیت یکی از کاربران داعش در شبکههای اجتماعی ردیابی شد، 22 ساعت بعد، مقر آنان موردحمله قرار گرفت؛
2.جمعآوری اطلاعات[22]
جمعآوری اطلاعات در شبکههای اجتماعی شامل پروفایلها[23] و همچنین گفتوگوها و نهایتاً تجزیهوتحلیل آنها میتواند نقش مهمی در پشتیبانی از جنگ روانی[24] ایفاء نماید. حتی بهواسطه شبکههای اجتماعی میتوان، نشانههای[25] اولیه شکلگیری یک بحران در آینده را شناسایی نمود. بهعنوان نمونه مشاهدات کاربران رسانهای و فعالان مدنی از سوی نیروهای نظامی روسیه در اوکراین، کمک بسیاری در جمعآوری و تجزیهوتحلیل اطلاعات کرد.
3.عملیات سایبری[26]
عملیات سایبری میتوانند تهاجمی یا تدافعی باشد. هرچند، غالباً تهاجمی هستند. این عملیات عمدتاً شامل دستیابی به رمز عبور حسابها، کاربرها و تغییر محتوای آنها و همچنین افشای محتوای اتاقهای گفتوگو، ایمیل و تلفنها، نمونههایی از عملیات و یا حملات سایبری میباشند.
4.فرماندهی و کنترل[27]
بهکارگیری رسانههای جمعی، برای فرماندهی و کنترل بهخصوص برای بازیگران غیردولتی شامل گروههای شورشی و متمرد[28] خصوصاً اگر این گروهها فاقد ساختار رسمی بوده باشند و یا در محیط جغرافیایی گسترده پراکنده باشند، بهعنوان ابزاری برای برقراری ارتباط و هماهنگی فعالیتها کاربرد بسیار دارد. از همین روی استفاده از رسانههای اجتماعی بهعنوان یک ابزار ارتباطی و اشتراکگذاری اطلاعات بهمنظور هماهنگسازی، از امکانات این شبکهها است که سبب سهولت مؤلفه فرماندهی و کنترل میشود. همچنین این شبکهها میتوانند از تاکتیک نظامی «گله زنبور[29]» برای هجوم سریعتر و انبوه از کاربران در این شبکهها استفاده نمایند؛
5.دفاع[30]
نگهداری و مراقبت از وب سایتها، پروفایلها و حسابهای کاربری از اجزاء دفاع به شمار میروند. این فعالیتها میتواند با استفاده از رمزگذاری و ضد رهگیری و یا تغییر آیپیها به همراه باشد.
6.دسترسی به اطلاعات و عملیات نفوذ (جنگ روانی)[31]
شبکههای اجتماعی شرایط دسترسی به اطلاعات و نفوذ بر روی ارزشها، نظام اعتقادی و احساسات و عواطف مخاطبان و بهطورکلی شرایط به راه انداختن جنگ روانی را فراهم میآورد. رسانههای اجتماعی در این مورد به دنبال دستیابی به اثرات نظامی خاصی در شناخت دامنه، شکل، اطلاع، نفوذ، دستکاری، افشا، کاهش، ترویج، فریب، زورگویی، بازدارندگی و بسیج میباشند.
روشهای نفوذی که در شبکههای اجتماعی بهکاربرده میشود، میتواند آشکارا باشد، همچون استفاده از حسابهای کاربری رسمی، کانالها، وبسایتها و یا استفاده از حسابهای کاربری جعلی که بهصورت پنهان است.
روشهای دیگر ازجمله ترند کردن هشتک و یا ربودن آن، اسپم کردن با حجم انبوه پیام، فریب و یا مهندسی اجتماعی از دیگر مواردی هستند که در عملیات سایبری و روانی استفاده میشوند.
تحلیل
امروزه بهموازات فعالیتهای نظامی، بهرهبرداری از فضای مجازی برای انجام حملات به زیرساختها و تأثیر بر ذهن و نگرش انسانها مورد توجه جدی قرار گرفته است. منازعات اخیر بهویژه در منطقه غرب آسیا بهخوبی بیانگر عمق استفاده بازیگران دولتی و بیدولت از امکانات این فضا میباشد. مطالعات موردی نیز نشان میدهد که داعش بهخوبی جایگاه فضای مجازی و مشارکت عمومی مردم را در شبکههای اجتماعی درک کرده و در راستای اهداف و نیات خود از آن بهرهگیری نموده است. در این راستا شاید بتوان گفت بزرگترین تغییر در ماهیت جنگهای مدرن، بهکارگیری رسانههای جدید برای ارتباط با مخاطبان بیشمار و تغییر در افکار و نگرشها و بسیج آنها در حمایت از یک جریان فکری باشد.
مباحث عنوانشده در گزارش و بهویژه مرکز منتشرکننده آن بهخوبی بیانگر دغدغههای فرماندهی معظم کل قوا در سالها قبل بهویژه سال 1385 در شکلگیری ناتوی فرهنگی میباشد؛ معظم له در 18 آبان 1385 در دیدار با دانشگاهیان سمنان فرمودند: «گزارشی از تشکیلِ «ناتوی فرهنگی» را خواندم؛ یعنی در مقابل پیمان ناتو که آمریکاییها در اروپا بهعنوان مقابله با شوروی سابق یک مجموعه مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده میکردند، حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آوردهاند. این، بسیار چیز خطرناکی است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است. مجموعه زنجیره بههمپیوسته رسانههای گوناگون – که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهوارهها و تلویزیونها و رادیوها – در جهت مشخصی حرکت میکنند تا سررشته تحولات جوامع را به عهده بگیرند؛ حالا که دیگر خیلی هم آسان و روراست شده است.»
در ادامه روند فوق و در استفاده جدی دولتها (و کنشگران بیدولت) از این ابزار جهت نفوذ در کشورها و تغییر رژیم[32] بررسی لایحه 619 میلیارد دلاری تخصیصات مالی نظامی سال 2017 کنگره آمریکا که تسلیم دولت این کشور شده و توسط باراک اوباما رئیسجمهور اسبق آمریکا امضا گردید قابلتوجه میباشد. در این لایحه، بخش مربوط به ایران که به ساختار و جهتگیری جمعآوری اطلاعات و همچنین چگونگی روند برخورد آمریکا با فعالیتهای ایران بهویژه درزمینه جنگ ترکیبی در منطقه را بیان میدارد نکات حائزاهمیتی را دارا میباشد که یافتههای گزارش حاضر را مورد تأیدد قرار میدهد.
- Hybrid Wars: The Indirect Adaptive Approach to Regime Change. Andrew Korybko, Peoples’ Friendship University of Russia, Moscow, 2015.
- Social Media as a Tool of Hybrid Warfare Prepared by the NATO Strategic Communications Centre of Excellence. Project director: Sanda Svetoka. Editor: Anna Reynolds. Production & Copy Editor: Linda Curika.
[1] - thesis by William J. Nemeth
[2] - guerrilla warfare
[3] - Chechen insurgents
[4] - این مفهوم نخستین بار در زمان موفقیت نظامی محسوس حزبالله در جنگ سال 2006 (جنگ دوم لبنان) علیه رژیم صهیونیستی مطرح گردید.
[5] - non-linear war
[6] -"Collapsing Order, Reluctant Guardians "Munich Security Report 2015
[7] The New information Environment
[8] Accessibility
[9] Smartphones
[10] Speed
[11] Anonymity
[12]High volume of Information Exchange Daily
[13] No-Geographic or Content – Related Borders
[14] - platforms
[15] The weaponization of Social media
[16] Internet Wars
[17] Arab spring
[18] Thomas Elkjer Nissen,
[19] -Targeting
[20] - hacking
[21] - برای شناسایی اهداف میتوان از امکانات شبکههای اجتماعی همچون Geo-Tag (نشان کردن محل جغرافیایی بر روی عکس) و یا موقعیت حساب کاربری با استفاده از هک استفاده نمود.
[22] Intelligence collection
[23] - profile
[24] Psychological Warfare
[25] - warning signals
[26] Cyber operation
[27] Command and Control
[28] Insurgent groups
[29] - swarming’ tactics
[30] -Defense
[31] - Psychological Warfare