ایالات متحده از همان بدو تأسیس هرگز به مانند یک حکومت دموکراتیک تاسیس نشد. خواست بنیانگذاران ایالات متحده بر آن بوده است که این کشور منحصراً توسط یک طبقه ممتاز اداره شود. از آن زمان تا کنون ، اوضاع امریکا بر این همین سبک و سیاق ادامه یافته است. در سال 2020 نیز جو بایدن نه بر اساس رای مردم بلکه با تقلب در یک انتخابات بی شرمانه به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. بایدن اکنون به طور نامشروع و به ناحق در این مقام گرفته است. نظام ایالات متحده بدین منوال کار میکند.
کشور ایالات متحده رو به زوال است؛ اما روسیه ، چین و سایر کشورها در مسیر صعودی خود به سر می برند ؛ این در حالیست که آمریکا به لحاظ سیاسی ، اقتصادی و نظامی سیر سقوطی و تباهی خود را آغاز نمود است. افسانه استثنایی بودن ایالات متحده که این کشور را ملتی جاودانه و دارای برتری اخلاقی و تفوق نظامی متصور بود؛ علی رغم شواهد و مدارک مستدلی که این باور غلط را کم ارزش می کند، هم چنان در امریکا مورد تاکید است.
ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم در اوج قدرت خود بود ؛ این وضعیت برای چندین سال در دوران پس از جنگ حفظ شد ، اما در دهه های اخیر ، به ویژه پس از 11 سپتامبر ، امریکا روند نزولی خود را آغاز و تا کنون ادامه داده است. این چرخه دقیقا همان فرایندی است که همه امپراطوریهای دیگر تاریخ را نابود نموده است – در این فرایند هر کشوری به واسطه استکبار و غرور نسبت به شکوهش و تداوم دادن به جنگ های بی پایان علیه دشمنان غیرواقعی و عدم تمایل به تغییر، در مسیر سقوط قرار خواهد گرفت. آمریکا کشوری جنگطلب است که به صورت سرکوبگرانه، ناخوانده و غیرمسئولانه به سایر ملل هجوم میبرد. یک چنین رویکردی منجر به خودتخریبی امریکاییها گردیده است. جالب اینجاست که هر دو حزب این کشور نیز به صورت مخفیانه بر سر پیمودن این مسیر توافق دارند.
سیاستمداران امریکایی صرف هزینههای گزاف نظامی، جنگافروزی، کمک به رفاه کمپانیهای بزرگ و سختگیری پلیس را در ازای تقلیل خدمات عمومی، کاهش امنیت کشور و افت شرایط مطلوب زندگی مردم را به صلاح و مصلحت ایالات متحده میدانند. شکاف و گسست میان ثروتمندان و شمار فراوانی از سایر جمعیت آمریکا رو به تعمیق است . فقر در آمریکا پا به پای رشد صنعت به پیش می رود.
هر چه امریکا بیشتر به دنبال نظامیگری و سوءاستفاده از سیاهچاله قدرت برود؛ دال بر این مسئله است که نیکبختی و قدرت این ملت در حال زوال است. مارتيانوف در این رابطه تصریح نموده است که: «امریکا فقط قادر است با دشمنان درجه 3 جنگ كند». رویارویی نظامی با ایران برای ایالات متحده امریکا بسیار سخت خواهد بود.
امریکا نه توان رقابت با سلاح های فوق العاده روسیه و نه امکان رقابت با قدرت نظامی فزاینده چین را دارد. شاهد مثال زوال قدرت نظامی امریکا آنست که پس از تقریباً دو دهه تلاش، ایالات متحده نتوانسته طالبان را در افغانستان شکست دهد و یا تقریباً یک دهه است که جنگ بی پایان با سوریه را به منظور تبدیل این کشور به یک دولت دست نشانده به راه انداخته اما تلاشهایش بیثمر و پوچ گشته است. هر کجا که نیروهای آمریکایی حاضر شده اند، قتل عام مردم ، ویرانی و بدبختی انسانها را به دنبال داشته است ضمن آن که مردم بومی برای نیازهای اساسیشان مجبور به گدایی شده اند. میل مفرط آمریکا برای سلطه سبب شده تا قدرت رو به زوال این کشورنادیده و بی اساس پنداشته شود.
برخلاف شرایط رو به انحطاط ایالات متحده آمریکا، آینده چین، روسیه و ایران مثبت ارزیابی میشود. نکته قابل توجه آنست که این کشورها و دولتهایی نظیر سوریه ، ونزوئلا و کوبا در برابر تمام اقدامات خصمانه غربیها به رهبری ایالات متحده ، ایستادگی کرده و از کنترل سلطهجویانه آنها در امان مانده اند. به نظر نمیرسد در چشم انداز پیش رو تغییری حاصل شود.
لازم به ذکر است که شرح مختصری نیز در مورد کوید19 و چگونگی مواجهه کشورهای غربی با آن بدهیم. از سال گذشته ، شماری از کارشناسان علمی و پزشکی که ارتباط چندانی با دولت های غربی و شرکت های دارویی ندارند ، اذعان نمودند کرونا گونهای از آنفلوانزای فصلی است که دوباره تغییر یافته است. با این حال شرایط سختگیرانه قانونی در غرب شامل استفاده از ماسکهای صورت در انظار عمومی که اصلاً در برابر عفونت و ابتلا به کرونا مصونیت ایجاد نمیکند، هنوز هم برقرار است. وجود منافذ متعدد در ماسکها دلیل عدم ایمنی آنهاست و از طرفی هم استفاده طولانی مدت از ماسک موجب آسیب تنفسی میشود. اساساً آزمایش های PCR برای تشخیص عفونت های ویروسی طراحی نشده و تقریباً همه نتایج مثبت آن ، نادرست است. فاصلهگذاری اجتماعی تعاملات معمول و عادی را که ضرورت همه جوامع است به نابودی کشانده.
بدتر از همه این مسائل، داروهایPfizer و Modernaو واکسنهای کرونای Johnson & Johnson و AstraZeneca هستند. هیچ یک از این واکسنها به قدر کافی تحت آزمایش قرار نگرفتند و به جای محافظت از افراد آسیب دیده ، به آنها صدمه می زند. بر اساس داده های بهداشت عمومی ایالات متحده ، واکسنهای کرونا بیش از همه واکسنهای تولید شده برای بیماریهای مختلف در 15.5 سال گذشته، عوارض جانبی از جمله مرگ و میر به همراه داشته است.
در پایان باید بگویم که مسئله کرونا یک دروغ و کلاهبرداری بزرگ است. در غرب به ما دروغ گفتهاند و توده مردم نیز فریب خوردهاند. این مهمترین مسئله مقطع زمانی ماست. همه آنچه را که در مورد کرونا بیان نمودم، متخصصان پزشکی و علمی که به آنها اعتماد دارم به من آموختهاند.