اولویت های اجرایی بایدن: معضلات داخلی و جاه طلبی های حاکم

پس از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، مشکل اصلی جو بایدن این است که همچنان اکثر آمریکایی ها وی را مانند دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور با نفوذ یک کشور قبول ندارند. با این حال، آمریکایی ها می دانند که اکنون جایگاه جو بایدن بر کرسی سیاسی آمریکا بسیار محکمتر شده است، زیرا رای دهندگان از اعتراضات و اختلافات دائمی که نشان دهنده سیاست های دولت ریاست جمهوری قبلی است، خسته شده اند. در حال حاضر رئیس کاخ سفید، خود را به عنوان شخصی نشان می دهد که از حقوق اقلیت های قومی دفاع خواهد کرد و سعی بر تغییر سیاست خارجی ایالات متحده ای را دارد که نمونه دموکراسی آمریکایی را در سراسر جهان اعمال می کند. انتصاب سیاسی جو بایدن با یک بحران سیاسی و اقتصادی در جهان مصادف بود، در پی آن مردم ایالات متحده مانند سایر کشورها، اعتراضات گسترده ای را که بنیادهای دولت را تهدید می کند، به راه انداختند.  

در پاسخ به این تهدیدها، جو بایدن رهبر جدید آمریکا اعلام کرد که قصد دارد رشد اقتصادی را تقویت کرده، بهره وری از نیروی کار را افزایش دهد و فناوری ها و فرهنگ مدرن را بهبود بخشد. وی در زمینه سیاست خارجی، از احیای توافق هسته ای ایران خبر داد. این تصمیم در نگاه اول با نیاز واشنگتن برای رهایی از پیش بینی های دائمی حاکی از جنگ جهانی و تمرکز بر حل مشکلات داخلی به عنوان یک اولویت همراه بود. از این رو  سیاست اعلام شده جو بایدن نشان دهنده یک تغییر اساسی است، زیرا احیای توافق هسته ای می تواند به طور قابل توجهی وضعیت قدرت منطقه ای را تغییر دهد، که در آن اسرائیل و عربستان سعودی به دلیل موضع آشتی ناپذیر ضد ایرانی خود، ریسک کرده و خود را در جبهه مخالف با ایالات متحده قرار می دهند.  

در عین حال، جو بایدن می تواند در سازماندهی عملیات نظامی و تلاش برای اجرای سناریوی تحول آفرین در خاورمیانه و روسیه، از دونالد ترامپ پیشی بگیرد. در دوران ریاست جمهوری وی است که ایالات متحده به احتمال زیاد یک حمله نظامی دیگر به عراق را آغاز کند، درگیری مسلحانه ایران و اسرائیل را به راه اندازد، از جنبش های اعتراضی و سازمان های تروریستی در لبنان، سوریه و به ویژه روسیه حمایت کند. در این راستا، تردیدهای عینی وجود دارد مبنی بر اینکه جو بایدن که خود را به عنوان طرفدار صلح معرفی می کند، در واقع به نظر نمی رسد که اصلی ترین ایدئولوژیست و سازمان دهنده جنگ های فراملی باشد.  

جو بایدن از زمان پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در حال تعیین اولویت های طولانی مدتی است که برای تأکید مجدد بر نگرش های محافظه کارانه و دفاعی دولت جدید ایالات متحده و بازگرداندن اقتدار بین المللی کشور به عنوان یک سلطه جهانی، طراحی شده است. جو بایدن به طور هدفمند در تلاش است تا وضعیت ایالات متحده را در طول جنگ سرد احیا کند و به زمانی برگرداند که در آن واشنگتن به عنوان قدرت اصلی قادر به شکست “اهریمن جهانی” شناخته شد. در همین اثناء، برای غلبه بر عدم تعادل روزافزون در سیاست خارجی، رئیس جدید کاخ سفید طیف وسیعی از اصلاحات داخلی را اعلام کرد که پیش از هر چیز برای تسکین اختلافات بین اقلیت های قومی و “سفیدپوستان” آمریکایی طراحی شده است.  

وظیفه اصلی کابینه جو بایدن انسجام و یکپارچگی دولت و تحکیم و اتحاد جامعه است که طبق گفته دموکرات های آمریکایی، بدون آن پیشرفت های آتی و تقویت قدرت ملی منجمله در عرصه بین المللی، مسئله ساز است. با التزام به دیدگاه سیاست داخلی، پیش از هر چیز ما در مورد کمک به موقعیت مثبت ایالات متحده به عنوان کشوری صحبت می کنیم که تضادهای مذهبی و ملی نمی تواند دلیلی برای بی اعتبار کردن برتری سیاسی آن باشد. در این مورد بخصوص، لغو “تحریم مسلمانان” یکی از مظاهر این رویکرد است. در غیر این صورت، صحبت در مورد هدف نهایی فعالیت های جو بایدن بسیار دشوار خواهد بود. فعالیت هایی نظیر تبدیل ایالات متحده به کشوری که جهان مسیحی و مسلمان را به هم نزدیک می کند.  

در عین حال آسیب پذیری نسبی توسعه اقتصادی – اجتماعی، اصلی ترین مشکل در روند تقویت مواضع واشنگتن در عرصه بین المللی است. در رابطه با بحران اقتصادی جهانی و بیماری همه گیر کوید ۱۹، ایالات متحده تقریباً با همان مشکلاتی مواجه است که سایر کشورها در معرض آن هستند. علاوه بر این،  تمایل به پیشرفت در جامعه آمریکا مرتباً توسط طرفداران ترامپیسم مورد هجمه قرار می گیرد. بحث ها درباره شاخص ماندگاری مدل های مدرن توسعه اقتصادی – اجتماعی کشور همچنان داغ است. تعدادی از کارشناسان اظهار دارند که دولت جو بایدن در سیاست داخلی حداقل با سه مشکل جدی روبرو شده است: بحران ایدئولوژی هویت آمریکایی، تخریب سیستم دولت و خواسته ی رای دهندگان بر اقدامی قاطع. این مشکلات رویکرد رئیس جدید کاخ سفید در حوزه سیاست خارجی را از پیش تعیین می کند آنجا که اولویت اصلی آن شامل قرار دادن ایالات متحده به عنوان ضامن مذاهب و اقوام گوناگون و فقدان قاعده کلی در فشار بر مخالفان می باشد.  

دولت جدید جو بایدن به دلیل درگیری های نظامی در یمن یا پرونده جمال خاشقجی تصمیم ندارد روابط خود را با ریاض به طور کامل قطع کند. اتهامات آمریكا منحصراً علیه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی است کسی كه كاخ سفید در مشروعیت قدرتش تردید دارد. علاوه بر این همانند دونالد ترامپ، جو بایدن نیز توجه بین المللی را به سمت رژیم سلطنت سعودی به احتمال زیاد به عنوان یک برگ برنده جلب کرده است. اگر چه دونالد ترامپ بمنظور سود جویی از ولیعهد سعی می کرد کارهای خوبی برای وی انجام دهد اما جو بایدن تصمیم گرفت انتقادات تندی را به عنوان ابزاری برای فشار به سعودی ها به کار گیرد. با این حال کابینه رهبر جدید آمریکا روی پول عربستان حساب باز کرده است. از این رو انتقاد از ریاض یک سیاه نمایی معمولی بیش نیست.   در مورد یمن، تصمیم ایالات متحده به قطع حمایت نظامی رژیم سلطنتی سعودی می تواند منجر به تشدید درگیری های نظامی شود، زیرا جنبش انصارالله با استفاده از فرصت ها سعی در حمله متقابل به مناطقی خواهد داشت که قبلاً توسط سعودی ها اشغال شده است. من معتقدم که واشنگتن به خوبی از عواقب چنین اقدامی آگاه است، در نتیجه حمایت از سعودی ها به احتمال زیاد ادامه خواهد یافت، اما بصورت مخفیانه.  

در میان سلطه جویان آمریکایی، موضوع حقوق بشر عربستان سعودی صرفاً بیشترین اهمیت را پیدا کرده است. درعین حال، وضعیت فعلی روابط در رژیم سلطنتی از روابط در سایر مناطق خاورمیانه بدتر نیست.  همه چیز بستگی به این  دارد که در وهله اول از چه زاویه ای دیده شود. البته سیاست اتهامات بین المللی علیه ریاض به طور قابل توجهی جایگاه رژیم سلطنتی را در اذهان عمومی بغرنج می کند. در این راستا، این کشور مجبور می شود از خود دفاع کند، و بدین منظور نهادهای بین المللی و گروه های نفوذی را جذب کرده و با پول می خرد تا تمام منفی بافی هایی را که اخیراً درمورد عربستان سعودی رخ داده است خنثی کند. چنین اقداماتی کاملاً قابل درک است، چرا که جذب سرمایه گذاری این کشور پیش از هر چیز به وجهه مثبت و محبوبیت رژیم سلطنتی بستگی دارد: افراد کمی جرات سرمایه گذاری در کشوری را دارند که به بدنامی مشهور است.  

در ایالات متحده و کشورهای عضو اتحادیه اروپا، سعودی ها یک لابی نسبتاً فعال دارند که از منافع رژیم سلطنتی دفاع می کند و از طریق آن بودجه ای به هر سیاست مدار آمریکایی و اروپایی اختصاص می یابد. اکثر کشورهای خاورمیانه ساختارهای مشابهی دارند. هیچ چیز غیرمعمول و شرم آوری در این مورد وجود ندارد.  

جو بایدن تصمیم گرفت اقدام دونالد ترامپ در مورد به رسمیت شناختن جنبش انصارالله به عنوان یک سازمان تروریستی را لغو کند. به نظر من، این تصمیم کاملا درستی است. به رسمیت شناختن حوثی های یمن به عنوان تروریست، بهانه ای بی سابقه برای تشدید مجدد درگیری ها ایجاد می کند، زیرا طرفداران جنبش انصارالله که از اقدام آمریکا رنجیده اند خود را از هرگونه تعهد برای مهار فعالیت های نظامی آزاد می دانند. عربستان سعودی و اسرائیل مستقیماً در معرض تهدید حمله قرار خواهند گرفت، که این امر به وضوح موقعیت دولت جدید آمریکا را تضعیف خواهد کرد.  

علاوه بر این، جو بایدن بارها در مورد لزوم عادی سازی روابط با ایران صحبت کرده است. در عین حال به رسمیت شناختن جنبش “انصارالله” به عنوان یک سازمان تروریستی به طور خودکار ایران را در گروه کشورهای حامی تروریسم قرار می دهد. این امر می تواند موانع بیشتری برای از سرگیری توافق هسته ای ایجاد کند.

جدیدترین ها

جنگ روسیه – اوکراین و نتایج آن بر جنگ...

مقدمه بیش از یک سال است که از جنگ روسیه و اوکراین میگذرد ، عواقب...

 ایدئولوژی تضاد ایالات‌متحده در عرصه نظام بین‌الملل

در عرصه سیاست خارجی، تحلیل سیستمی زیر را از سیاست خارجی کشورها ارائه می‏دهم و...

احیای داعش و بحران‌سازی، تلاش مشترک آمریکا و رژیم...

امیر نظامی مقدم؛ دبیر اندیشکده راهبردی مقاومت دانشگاه امام صادق علیه السلام چکیده مجموعه ملاحظات استراتژیکی...

ایران و قفقاز؛ خاک_شیشه_استخوان

پدیدار شناسی سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز از نگاه نظریه رئالیسم تحولاتی که در...

بررسی جایگاه هویت ملی در راهبرد دفاع ‎همه ‎جانبه...

1. امنيت هستي‌شناختي نظريه امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل برگرفته از نظريه وجود انساني آنتوني...

اتحاد در قاره سیاه

بررسی فرصت‌های همکاری جمهوری اسلامی و فدراسیون روسیه در قاره آفریقا ایران و آفریقا داستانی...

نگاشت های محبوب

نظرات

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

15 − پنج =