جنبش لیبرال دموکراسی در طی سالیان به کام کشورهای غربی بوده است. چه در دوران طلایی امپراطوری بریتانیا و چه در جنگ سرد، این دموکراسی بود که مسئولیت سنگین ایفای قدرت نرم را به دوش کشید. اما همواره اوضاع بر وفق مراد نبود و ظهور قدرت های مانند شوروی در برابر آمریکای جنگ سرد و ظهور چین و روسیه در برابر آمریکای بعد از 11 سپتامبر اوضاع را کمی پیچیده کرده است. در این بین، سرو کله ی کمپین های اطلاعت غلط برای به چالش کشیدن به اصطلاح عظمت آمریکا نیز پدیدار شده است. از این رو آمریکاییان که مشروعیت خود یا همان دموکراسی خود را در خطر دیدند لذا به دنبال راه فراری گشتند. یک بار دست به دامن اندیشمندان خود می شوند و سعی در اصطلاح سازی های جدید چون “پیچیدگی” و “زوال حقیقت”دارند. بار دیگر به فکر سازماندهی داخلی نهاد های خود در برابر به اصطلاح غول هفت سری هستند که از آن طرف جهان مشغول گمراه کردن مردم به جهان غرب هستند. این دست و پا زدن ها نشان از یک چیز دارد و آن زوال است. به راستی که آمریکا وارد جهان پساآمریکا شده است. نامی که ریچارد هاس، مدیر کل شورای روابط خارجی آمریکا، بعد از 6 ژانویه ی 2021 بر آن نهاد.
جهان در پیچیدگی
پیچیدگی، به راستی یکی از مهم ترین واژگانی است که در نبرد های آینده بیتشر نام آنرا خواهیم شنید. برنامه ی مفهموم سازی نیروی هوایی آمریکا در سال 2015 یاداشتی را منتشر که در آن بر مفهوم پیچیدگی تاکید شده بود. این برنامه به افزایش سرعت و مقیاس برای تسلط فرماندهی و کنترل بر پیچیدگی اشاره دارد. نیاز به برنامه ریزی و اجرای عملیات چند دامنه ای و چند بعدی (MDO – multi domain operations) در فضا ای که میدان نبرد در حال تکامل است، افزایش شده است. [1] از این رو باید بر قدرت تمام زمینه ها افزود.
در این بین مفهمومی قدیمی ولی بسیار کارآمدی به نام جنگ سیاسی مورد توجه آمریکایان قرار گرفته است. گنگره در یاداشت در سال 2019، اذعان دارد که آمریکا دوباره وارد میدان رقابت شده است. و دوای این درد را نیز جنگ سیاسی می داند. جنگی که برای رسیدن حداکثر منافع ملی از ابزار های غیر ابزار جنگ متعارف بهره می گیرد. [2] به طور کلی امروزه نق زدن ها و بزرگ نشان دادن چین و روسیه گوش ها را کر کرده است. گاهی به پروژه ی یک کمربند- یک جاده(Belt and Road Initiative (BRI) می پردازند و آن را توطئه ای با ظاهر اقتصادی و تجاری اما با باطنی امنتی و خطر ناک به تصویر می کشند.شرکت های چینی را تحریم می کنند و گاهی به نفوذ خطرناک روس ها می پردازند. آمریکا هواوی را متهم به سرقت اطلاعات شهروندان آمریکایی و تحویل آن به دولت چین کرد و سختگیرانهترین تحریمها برای شرکت چینی تحمیل کرد. آمریکا ادعا می کرد که هوآوی تحت نظر ارتش چین اقداماتی را انجام می دهد و این باعث به وجود آمدند نگرانی های امنیت سایبری است. [3] یا در اروپای شرقی، آمریکا اقدامات روسیه را سمی مهلک می دانند. آیا تولیدات و انتشاراتِ رسانه های روسیه با روایت های طرفدار مسکو به گروه های اقلیت روسی در کشورهای همسایه، پیام رسانی معمولی است؟ که قطعا نیست، پس برای بی ثبات کردن کشورهای ناتو طراحی شده است. این شاید استدلال یک مقام آمریکایی باشد.
همه این های و هوی ها نشان دهند ی یک چیز است، دشمنان غرب، نظم بین المللی لیبرال پس از جنگ جهانی دوم را که ایالات متحده و متحدانش در اواخر دهه 1940 ایجاد کردند، زیر سوال برده اند. (Kathleen J. McInnis, Mar 08, 2019). به نوعی هدف این رقابت خود لیبرالیسم و دموکراسی است. دموکراسی مرکز ثقل قدرت مشروعیت بخش جهان غرب در داخل و خارج کشورهایشان می باشد.
در استراتژی امنیت ملی ایالات متحده در سال 2017 (NSS) دیده می شود که سخن از به چالش کشیده شدن دموکراسی به میان آمده است و آن را زنگ خطر برای مردم می داند:
چین و روسیه قدرت، منافع آمریکا را به چالش می کشند و تلاش می کنند امنیت و موفقیت آمریکا را از بین ببرند. آنها مصمم هستند که آزادی و عدالت اقتصادها را کمتر کنند، ارتش خود را رشد دهند، و اطلاعات و داده ها را برای سرکوب جوامع خود و گسترش نفوذ خود کنترل کنند… [این چالش ها] اساساً رقابت بین کسانی است که برای کرامت و آزادی انسانی ارزش قائل هستند و کسانی که به ظلم به افراد و یکسان کردن معتقد اند. (USA, DECEMBER 2017)
اما این دست و پا زدند غربی ها در جهان بین الملل روی دیگری هم دارد و آن مشکلات داخلی خود کشور های جبه ی لیبرال است. مشکلاتی که اغلب ریشه ی داخلی دارند و اگر بهتر بگویم، دشمنان آمریکا سوار این مشکلات شده اند. باید توجه شود که حملات این کشور های محدود به چند بعد بیشتر نبوده است. چین به نوعی بیشتر از بعد اقتصادی منافع ملی غرب را مد نظر نداشته است و روسیه نیز به بعد اطلاعاتی منافع ملی جهان غرب رغبت بیشتر ی نشان داده است. ولی جدا از این تک بعدی بودن خطرات، آیا تحدید تک بعدی روسیه آن قدرت جدی است؟ یا اگر بخواهیم سوالی بنیادین تر بپرسیم، آیا حملات اطلاعات مثل پروپاگاندا یا کمپین های اطلاعات نادرست، آنقدر قوی است که می تواند کشوری مثل آمریکا متزلزل کند؟ جواب این سوال را اندیشکده ی رند می دهد. اندیشکده ی رند در یک گزارشی تحت عنوان مبارزه با اطلاعات نادرست خارجی در رسانه های اجتماعی: بررسی اجمالی و نتیجه گیری(Combating Foreign Disinformation on Social Media: Study Overview and Conclusions) اذعان می دارد که کمپین های اطلاعات غلط نوش دارو نیستند که امکان مقابله با آن غیر ممکن باشد، که اگر چنین باشد، فلسفه ی این مقاله ی رند به گفته ی خودش زیر سوال می رفت. چرا که اگر کمپین های اطلاعات نادرست آنقدر قدرتمند اند، امکان مقابله با آنها تقریبا جزو محالات می بود. مثلا پیروزی روسیه در جنگ با اوکراین فقط مبتنی بر کمپین های اطلاعات نادرست نبوده است و ابعاد دیگری [چون بعد نظامی یا محیط] قطعا موثر تر بوده اند. با اوصاف باید از یک چشمی نگاه کردن به قضیه فاصله گرفت و به مختصات محیطی ساختاری نیز توجه ویژه ای کرد. لذا، حتی با وجود کمپین های قدرتمند روسیه علیه کشور های غربی، این مشکلات داخلی کشور های غربی است که باعث پذیرفتن کمپین های اطلاعات نادرست توسط مردم غربی شده است.
پساآمریکا
ریچارد هاس، مدیر کل شورای روابط خارجی آمریکا، بعد از تسخیر کاپیتل هوس گفت که آمریکا وارد دوران پسا آمریکا شده است.
وی ذیل همین توییت توییت جالب تی می زند. او می گوید که ریس جهور آمریکا به خشونت های دامن می زند و دموکراسی آمریکایی در چشم جهانیان به سخره گرفته است. رئیس جمهوری که از دل همین مردم و برخلاف جریان اصلی به میدان آمده است. جدا از حمایت های رسانه ای پنهان روسیه از وی، این مردم اصیل آمریکا بودند که وی را انتخاب کردند. حال می بینیم که حفظ موضع خود مردم راست آمریکا می شود خوشنت و بحرانی در امنیت ملی که این خود نشان دهنده ی بحران مشروعیت ساختار آمریکا است.
در دوران بایدن، یکی از دستور کار های دولت وی ترمیم دموکراسی بوده است. مدتی بعد از به قدرت رسیدن آنتی بلیکن، وی در سخن رانی خود تحت عنوان سیاست خارجی برای مردم آمریکا (A Foreign Policy for the American People)، به اولیت های سیاست خارجه ی آمریکا پرداخت. که یکی از آن مسائل دموکراسی بود. وی گفت:
« ما دموکراسی را تجدید خواهیم کرد، چون در معرض خطر است…. اقتدارگرایی و ملی گرایی در سراسر جهان در حال افزایش است. دولت ها در حال از دست دادن شفاف خود اند. آنها اعتماد مردم را از دست داده اند. انتخابات محلی برای اعمال خشونت شده است. فساد در حال رشد است. و بیماری [ کرونا نیز] به بسیاری از این روندها سرعت بخشیده است.» [4]
اما نکته ی بعدی وی که ناظر به داخل آمریکا بود مسائله را جذاب تر می کند.
«اما فرسایش دموکراسی فقط در جاهای دیگر[خارج آمریکا] اتفاق نمی افتد. اطلاعات نادرست در اینجا بیداد می کند. نژادپرستی و نابرابری ساختاری زندگی میلیون ها نفر را بدتر کرده است. رهبران منتخب ما تنها دو ماه پیش در محاصره خشونت آمیز کاپیتول هدف قرار گرفتند. و به طور گستردهتر، آمریکاییها دوقطبی شدهاند – و نهادهایی که برای کمک به ما در مدیریت اختلافاتمان وجود دارند، تا دموکراسی ما بتواند به کار خود ادامه دهد، تحت فشار هستند.» [5]
برای نجات از این وضع پروژه های مختلفی در دستور کار نهاد های مختلفی قرار گرفته است. برخی حتی در زمان ترامپ کلید خورده است.
پروژه ی نجات: نهاد سازی برای مبارزه با اطلاعات نادرست
یکی از ابزار های فشار بر جوامع غربی، اطلاعات نادرستی بوده است که توسط روسیه علیه این جوامع به خصوص آمریکا به کار می رفت. اما چه کسی باید این جوامع به خصوص آمریکا را از منجلاب نجات دهد؟ یا به طور دقیق تر، چه کسی در دولت ایالات متحده مسئول مبارزه با نفوذ خارجی در رسانه های اجتماعی است؟ هیچ پاسخ مستقیمی وجود ندارد. بعد از زمان پایان جنگ سرد، ایالات متحده یک نهاد واحد را برای مبارزه با کمپینهای اطلاعاتی خارجی از دست داد و در عوض این مسئولیت را بین چند آژانس مختلف تقسیم کرد که هرکدام مسئولیتهای جزئی برای مقابله با اطلاعات نادرست داشتند. در طول جنگ سرد، بیشتر تلاش های ایالات متحده در محیط اطلاعاتی توسط یک سازمان اجرایی به نام آژانس اطلاعات ایالات متحده (USIA- U.S. Information Agency) انجام شد. این آژانس که در سال 1953 پس از جنگ جهانی دوم تأسیس شد، نقش مهمی در توسعه و اجرای یک “استراتژی ملی برای اطلاعات و عملیات فرهنگی برون مرزی” ایفا کرد. [6] به عنوان بخشی از این عملیات، آژانس اطلاعات، شبکه پخش صدای آمریکا (VOA) را اداره کرد. این شبکه تولید ادبیات به زبان خارجیدر قالب مجلات و جزوات، و سایر رسانه ها هم چنین، برنامه های تبادل فرهنگی و برنامه هایی به زبان انگلیسی را هدایت می کرد. [7] با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، ایالات متحده دیگر نیازی به مقابله با تبلیغ ایدئولوژی کمونیستی نداشت و دیگر معتقد نبود که به آژانسی برای اطلاعات نیاز دارد. [8] ایالات متحده آمریکا، این نهاد را منحل کرد و وظایف آن را بین وزارت امور خارجه و یک نهاد جدید به نام شورای نمایندگان رادیو و تلویزیون(Broadcasting Board of Governors) ، تقسیم کرد. اولی وظیفه ی دیپلماسی عمومی و برنامه های آموزشی و فرهنگی را در دست گرفت. [9] و دومی، یعنی شورای نماندگان (که از سال 2018، نام این شورا به آژانس رسانه های جهانی ایالات متحده(USAGM- U.S. Agency for Global Media)تغییر کرد)، وظایف پخش بینالمللی و به همراه آن، اختیار نظارت بر سرویسهای پخش فعلی دولت، مانند صدای آمریکا، رادیو آسیا، و رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی را به ارث برد. به عبارت دیگر، توانایی ایالات متحده برای شکل دادن فعالانه به برداشت مخاطبان خارجی و کاهش حساسیت آنها به هرگونه اطلاعات نادرست خصمانه، بین دو بوروکراسی جداگانه تقسیم شد. [10] در مارس 2016، وزارت امور خارجه یک نهاد جدید دیگر به نام مرکز تعامل جهانی(GEC -Global Engagement Center) را [11] تأسیس کرد که در اصل برای مقابله با پیامهای تروریستها طراحی شده بود. اما با تحریک تهدید کمپینهای اطلاعاتی روسیه، کنگره اختیارات مرکز تعامل جهانی گسترش داد تا در دستور کار های این نهاد، مقابله با کمپینهای اطلاعات نادرست دولتی نیز باشد [12].
به طور کلی، GEC امروز سه ماموریت دارد:
- شناسایی و تحلیل تبلیغات و اطلاعات نادرست خارجی.
- برنامه ریزی و اجرای تلاش ها برای پاسخ یا مقابله با پروپاگاندا و اطلاعات نادرست.
- ارزیابی اثربخشی فعالیتهای GEC و شناسایی کاستیها در تواناییهای ایالات متحده برای مقابله و پاسخگویی به تلاشهای تبلیغاتی خارجی.
سایر سازمان های دولتی نیز در تلاش برای مقابله با اطلاعات نادرست نقش دارند. اداره تحقیقات فدرال یا FBI به عنوان آژانس اصلی دولت آمریکا مسئول تحقیق در مورد عملیات نفوذ خارجی است که این نفوذ خارجی به عنوان “اقدامات مخفیانه دولت های خارجی برای تأثیرگذاری بر احساسات یا گفتمان عمومی ایالات متحده” تعریف می شود. [13] چنین تلاشهایی شکلهای مختلفی داشته است، جدیدترین آنها عمدتاً شامل استفاده دشمنان از «شخصیتهای دروغین و داستانهای ساختگی در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی برای بیاعتبار کردن افراد و مؤسسات ایالات متحده است». در سال 2017، افبیآی گروه ویژه نفوذ خارجی(Foreign Influence Task Force) را برای شناسایی و مقابله با تمامی عملیاتهای نفوذ خارجی با هدف ایالات متحده، از جمله تلاشهای اطلاعات نادرست با حمایت دشمن، راهاندازی کرد.
علاوه بر این، گروه کاری رسانه های اجتماعی وزارت امنیت داخلی برای خدمات اضطراری و مدیریت بلایا (Department of Homeland Security’s Social Media Working Group for Emergency Services and Disaster Management)مسئول ایجاد بهترین شیوه ها برای مقابله با اقدامات برای انتشار عمدی اطلاعات نادرست از طریق رسانه های است. [14]
جدای از این اقدامات تدافعی، سایر بخشهای ایالات متحده تلاش کردهاند تا کسانی را که مسئول ایجاد و انتشار اطلاعات نادرست هستند، مجازات کنند تا با این کار، بازدارندگی علیه کمپینهای آتی را ایجاد کرده باشند. به عنوان مثال، دفتر کنترل دارایی های خارجی وزارت خزانه داری(Department of Treasury’s Office of Foreign Assets Control)، عوامل اطلاعاتی روسیه را هدف قرار داد که گمان می رود پشت مداخله در انتخابات 2016 در تحریم ها بوده اند، در حالی که وزارت دادگستری (Department of Justice) کیفرخواست جنایی علیه این افراد را پیگیری کرده است. [15]
به طور کلی جوامع غربی به ویژه آمریکا با بحران مشروعیت روبرو هستند که اکثرا ناشی از مشکلات داخلی خود این کشور های می باشد. کشور های خارجی به خصوص روسیه نیز از این مشکلات دخالی بیشترین نفع را برده است و توانسته با ایجاد کمپین های اطلاعات غلط، به مشکلات ساختار اجتماعی آمریکا بیافزاید. از این رو، آمریکا ساختار سیاسی- اجتماعی خود را در خطر می بیند، ساختاری که چند صد سال با نام دموکراسی در قلب جهان غرب خوابیده است.
[1] Air Force, Air Force Future Operating Concept, Washington, D.C., September 2015. As of March 18, 2020: https://www.af.mil/Portals/1/images/airpower/AFFOC.pdf
[2] Kathleen J. McInnis, M. A. (Mar 08, 2019). Strategic Competition and Foreign Policy: What is “Political Warfare”? D.C: CRS Report.
[3] Yap, Chuin-Wei (25 December 2019). "State Support Helped Fuel Huawei's Global Rise".
[4] ANTONY J. BLINKEN, S. O. (MARCH 3, 2021). A Foreign Policy for the American People. https://www.state.gov/a-foreign-policy-for-the-american-people/.
[5] ANTONY J. BLINKEN, S. O. (MARCH 3, 2021). A Foreign Policy for the American People. https://www.state.gov/a-foreign-policy-for-the-american-people/.
[6] Wilson P. Dizard, Jr., Inventing Public Diplomacy: The Story of the U.S. Information Agency, London: Lynne Rienner Publishers, 2004, p. 4.
[7] Dizard, Wilson P., Jr., Inventing Public Diplomacy: The Story of the U.S. Information Agency, London: Lynne Rienner Publishers, 2004, pp. 4–5.
[8] Yahya R. Kamalipour and Nancy Snow, eds., War, Media, and Propaganda: A Global Perspective, Lanham, Md.: Rowman & Littlefield, 2004, p. 221.
[9] U.S. Advisory Commission on Public Diplomacy, Consolidation of USIA into the State Department: An Assessment After One Year, Washington, D.C.: U.S. Department of State, October 2000. Also see Armstrong, 2015.
[10] USAGM, “History,” webpage, undated; USAGM, FY 2018 Performance and Accountability Report, Washington, D.C.: U.S. Broadcasting Board of Governors, November 2018, p. 12.
[11] Obama, Barack, “Executive Order—Developing an Integrated Global Engagement Center to Support Government-Wide Counterterrorism Communications Activities Directed Abroad and Revoking Executive Order 13548,” Washington, D.C.: White House, Executive Order 13721, March 14, 2016.
[12] 22 U.S.C. § 2656.
[13] FBI, “The FBI Launches a Combating Foreign Influence Webpage,” August 30, 2018
[14] Social Media Working Group for Emergency Services and Disaster Management, Countering False Information on Social Media in Disasters and Emergencies, Washington, D.C.: Department of Homeland Security, March 2018; Science and Technology Directorate, “Social Media Working Group for Emergency Services and Disaster Management,” fact sheet, Washington, D.C.: U.S. Department of Homeland Security, November 22, 2017.
[15] Nathan Layne, “U.S. Imposes Fresh Russia Sanctions for Election Meddling,” Reuters, December 19, 2018; United States of America v. Internet Research Agency et al., U.S. District Court, District of Columbia, February 16, 2018.